اعجاز علمی از منظر قرآن (۱)
نویسنده:علی تیموری زهابی
در این شماره از مجموعه نوشتههای «از قرآن بپرس» به بررسی اعجاز علمی در آیات قرآن میپردازیم.
۱ ـ تزئین آسمان با ستارگان
«إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِزِینَهٍ الْکَوَاکِبِ» (الصافات: ۶)؛ «درحقیقت، ما آسمان نزدیک را با زیور سیارات آراستیم».
نکته علمی
خدای متعال در آیه فوق میفرماید: «آسمان پایین را با کواکب تزئین کردیم»؛ در حالی که فرضیهای که در آن زمان بر افکار دانشمندان حاکم بود، میگفت فقط آسمان بالا (آسمان هشتم طبق فرضیه بطلمیوس) آسمان ستارگان ثوابت است؛ ولی چنانکه میدانیم بطلان این فرضیه اثبات شده و عدم پیروی قــرآن از فرضیه نادرست مشهور آن زمان، خود معجزه زندهای از این کتاب آسمانی است (همان، ۱۹/۱۷).
نکته جالب دیگر اینکه از نظر علم امروز مسلم است که چشمکزدن زیبای ستارگان به دلیل قشر هوایی است که اطراف زمین را فراگرفته و آنها را به این کار وامیدارد و این با تعبیر «السماء الدنیا» (آسمان پایین) بسیار مناسب است؛ اما در بیرون جوّ زمین، ستارگان حالت زیبای چشمکزنی را ندارند.
۲ ـ جایگاه و مسیر مشخص ستارگان
«فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ» (واقعه: ۷۵ و ۷۶)؛ «و به جایگاه ستارگان، سوگند یاد میکنم و مسلما، آن سوگند بزرگی است، اگر (بر فرض) بدانید».
نکته علمی
امروزه برای ما روشن شده است که ستارگان آسمان هرکدام جایگاه مشخصی دارند و مســیر و مدار آنها که طبق قانون جاذبه و دافعه تعیین میشود، بسیار دقیق و حسابشده است. سرعت سیر هرکدام از آنها با برنامه معینی انجام میپذیرد. این مسئله گرچه در کرات دوردست دقیقا قابل محاسبه نیست، اما در منظومه شمسی که خانواده ستارگان نزدیک به ما را تشکیل میدهد، دقیقا مورد بررسی قرار گرفته است و نظام مدارات آنها به قدری دقیق و حسابشده است که انسان را به شگفتی وامیدارد.
درواقع چنین تصادفی همانند این است که فرض کنیم یک کشتی اقیانوسپیما در دریای مدیترانه با کشتی دیگری در اقیانوس کبیر تصادف کند؛ در حالی که هر دو کشتی به یکسو و با سرعت واحدی در حرکتاند.
چنین احتمالی اگر محال نباشد، دستکم بعید است. با توجه به این اکتشافات علمی از وضع ستارگان اهمیت سوگند بالا بیشتر روشن میگردد؛ از اینرو آیه بعد میافزاید: «وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ» (واقعه: ۷۶)؛ «و مسلما آن سوگند بزرگی است، اگر (بر فرض) بدانید».
این آیه به خوبی گواهی میدهد علم و دانش بشر در آن زمان این حقیقت را به طور کامل درک نکرده بود و این خود که در عصری که شاید هنوز عدهای میپنداشتند ستارگان میخهای نقرهای هستند که بر سقف آسمان کوبیده شدهاند، یک اعجاز علمی قرآن به شمار میرود. یک چنین بیانی، آن هم در محیطی که به حق محیط جهل و نادانی بود، محال است از یک انسان عادی صادر شود (همان، ۲۳/ ۲۶۵).
۳ ـ حرکت دورانی و جریانی خورشید
«وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّی عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَااللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِوَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ» (یس: ۳۸ ـ ۴۰)؛ «و خورشید که تا قرارگاهش روان است؛ این اندازهگیری (خدای) شکستناپذیر داناست و ماه را برایش منزلگاههایی قرار دادیم، تا اینکه همچون شاخک دیرینه [قوسی شکلِ زرد رنگ] برگردد نه خورشید برایش سزاوار است که ماه را دریابد و نه شب بر روز پیشیگیرنده است؛ در حالی که هریک در مداری شناورند.»
نکته علمی
آن روز که این آیات نازل شد، فرضیه هیئت بطلمیوس با قدرت هرچه تمام بر محافل علمی حاکم بود. طبق این فرضیه، اجرام آسمانی به خودی خود گردشی نداشتند، بلکه در دل افلاک که اجسامی بلورین و همچون طبقات پوست پیاز روی هم متراکم بودند، میخکوب شده بودند و حرکت آنها تابع حرکت افلاکشان بود.
بنابراین در آن روز نه شناوربودن خورشید مفهومی داشت و نه حرکت طولی و جریانی آن؛ اما بعد از فروریختن پایههای فرضیه بطلمیوس در پرتو کشفیات قرون اخیر و آزادشدن اجرام آسمانی از قید و بند افلاک بلورین، این نظریه قوت گرفت که خورشید در مرکز منظومه شمسی ثابت و بیحرکت است و تمام منظومه شمسی پروانهوار به گرد آن میچرخند.
سلام چرا آقای تیموری دیگه مقاله نمی نویسند واقعاً مطالب جالبی دارد لطفاً ازشون دعوت کنید بازم بنویسید