امام خمینی(ره) و استکبارستیزی
خردادماه از ماههایی است که مناسبتهای مهمی از جمله پانزده خرداد را به عنوان نقطه عطف انقلاب اسلامی در دل خود دارد؛ روزهایی که هرگز فراموش نمیشوند و همچنان مورد توجه ملت مسلمان ایران قرار دارند؛ روزهای این ماه یادآور مبارزات خستگیناپذیر مردم به رهبری روحانیت با نظام ستمشاهی و در واقع مبارزه بیامان با استکبار جهانی است.
در این زمان بنیان مبارزه با ظلم و نفی استکبار پایهگذاری شد و با استفاده از فرهنگ عاشورا و الگوگیری از نهضت حسینی قیام برای برقراری عدل و نابودی ظلم و ستم آغاز شد. با توجه به اینکه خرداد صاحب حقی است که باید هر کس در حد توان خود ادای دین نماید، از این شماره سعی میشود مروری هر چند کوتاه و مختصر بر اندیشههای بنیانگذار ۱۵ خرداد داشته باشیم. میدانیمکه یکی از اصول اساسی اندیشه مبارزاتی حضرت امام(س) استکبارستیزی است. امام این مسئله را در اولین سخنرانیها و اعلام مواضع خود عنوان فرمودند و تا آخر بر این موضع اصولی پایبند بودند و بر آن اصرار داشتند و این موضوع را در سخنرانیها و بیانیهها همواره مورد تاکید قرار میدادند.
متاسفانه امروز دنیا در شعلههای سرکش آتش جور و ستم قدرتهای استکباری، بهویژه آمریکا به عنوان شیطان بزرگ زبانه میکشد و ملل محروم که در عین فرورفتن در فقر و تنگنا و تحمل رنج و مرارتهای ناشی از آن دارای منابع غنی ثروت هستند، در معرض تاخت و تازهای مکرر و ویرانگر ستمگران و متعدیان جهانی قرار میگیرند و سرمایههای بزرگ اقتصادیشان به تاراج میرود. اگر به اطراف خود نگاه کنیم به خوبی در خواهیم یافت که همه بدبختی ملتها و جنگ و خونریزی و برادرکشی و … دستساز استکبار است و با نقشهها و توطئههای او انجام میشود و با این ترفند منابع کشورها را به یغما میبرد.
ظلمزدایی و مبارزه با استکبار به عنوان یک مسئولیت دینی – سیاسی، جدیترین آثار را در قیام ملل مستضعف علیه نظام ظالمانه حاکم بر جهان از خود بر جای گذاشته است.
اندیشه ظلمستیزی حضرت امام(س) که برخاسته از تفکر دینی و باور ناب مذهبی ایشان بود، از یک سو با طرح پدیده ظلمستیزی به عنوان تکلیف دینی، موجب شد که این تفکر با غیرت دینی امت اسلامی گره بخورد و برای همیشه به عنوان یکی از الزامات و تکالیف دینی نقشآفرین شود؛ از سوی دیگر، روحیه مبارزه با ظلم و قدرتهای استکباری را در عمق جان تودههای تحت ستم بکارد و بدین سان زمینه خیزش و جنبشهای رهاییبخش و ضد استعماری را بیش از بیش فراهم سازد. مواجهه و رویارویی جدی و همهجانبه حضرت امام با دنیای استکباری و بهویژه ابرقدرت آمریکا، در ابعاد نظری و عملی، تاثیرات خاص و عمیقی
را در جهان و بهویژه جنبشهای اسلامی بر جای گذاشت. اگر تا قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، رویارویی با دنیای استکباری و ایستادگی در برابر غرب و آمریکا
تنها آرمان و ذهنیت دور از واقعیت تلقی میشد، با شکلگیری انقلاب اسلامی و پیروزی همهجانبه آن، جهان مستضعف به مبارزات ضد استعماری و رهاییبخش خویش امیدوار شد و نهضتهای اسلامی در عرصه جهانی جان تازهای یافت و نتیجه آن شد بیداری اسلامی که پیشرفت خوبی هم داشت و اگر امروز نمود کمتری دارد به واسطه خیانت مسلماننماهایی است که سد راه هستند؛ اما دیری نخواهد پایید که این حرکت محکمتر و بااستواری و پشتوانه مردمی بیشتر راه خود
را خواهد پیمود.
امام خمینی درباره مبارزه با ظلم چنین میفرمایند: «براى من مکان مطرح نیست. آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد، آنجا خواهم بود… .»(صحیفه امام، ج۵، ص: ۳۰۱)
اگر در اندیشه سیاسی حضرت امام مبارزه با ظلم و استکبار به عنوان یک تکلیف دینی مطرح میشود، طبیعی است که این امر در تقویت و دلگرمی نهضتهای اسلامی نقش بارزی ایفا خواهد کرد:
«خداى تبارک و تعالى ما را مکلف کرده که با این طور اشخاص، با این طور ظَلَمه
با اینهایى که اساس اسلام را دارند متزلزل مىکنند و همه مصالح مسلمین را دارند به باد مىدهند، ما مکلفیم که با اینها معارضه و مبارزه بکنیم. اگر یک وقتى هم دستمان برسد، دست به تفنگ مىبریم و معارضه مىکنیم. خودمان تفنگ به دوشمان مىزنیم و معارضه با آنها مىکنیم.» (صحیفه امام ج۵، ص: ۲۱)
امام خمینی در هر شرایط مناسبی به روشنگری میپرداخت و اهداف شوم دشمنان را برملا میساخت. او مسلمانان را به پاسداری از ارزشهای متعالی توصیه کرد و تصمیم شیطانی دشمن را نسبت به غارت ارزشهای اسلامی گوشزد نمود و فرمود: «نکته مهمى که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کىْ و تا کجا ما را تحمل مىکنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزى جز عدول از همه هویتها و ارزشهاى معنوى و الهىمان نمىشناسند. به گفته قرآن کریم
هر گز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمىدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند.» (صحیفه امام، ج۲۱، ص: ۹۰)