این عشق الهی است…
سمیه یوسفیان
«عباس عبدی» تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در واکنش به سخنان سردار سلیمانی که گفته بود «کاش به جای پرچم ایران، من را دهها بار آتش میزدند» گفته: در اروپا، هنوز هم در یک روز و ساعت مشخص از هر ماه صدای آژیر در میآید تا مردم بدانند آرامش و آسایش امروز خود را مدیون جانفشانیهای چه کسانی هستند. در اروپا کلاً به سربازان خود احترام میگذارند بویژه سربازانی که در جنگ کشته شدهاند.
اشاره این فعال سیاسی احتمالاً به «میدان شارل دوگل یا همان «میدان افتخارات یا پیروزی» در منتهی الیه جنوبی خیابان شانزه لیزه و درمقابل میدان معروف کنکورد است که مقبره سرباز گمنام در آنجا نصب شده است. مقبرهای که در سال ۱۹۲۰ به یادبود کشته شدگان جنگ اول جهانی نصب شده و از آن پس همه روزه در ساعت ۳۰/۱۸ به هنگام غروب طی مراسمی رسمی با نواخته شدن مارش و با حضور سربازان افتخار آفرین قدیمی، چراغی بر افروخته و دسته گلی بر مزار این سرباز گمنام اهدا میگردد.
عبدی از سردار خواسته تا جوانی که پرچم ایران را آتش زد، ببیند، پای حرفهایش بنشیند و بفهمد چرا نسل کنونی به اندازه سردار و همرزمان به یادگار ماندهاش، به کربلای ۵ و فتح المبین و … افتخار نمیکند و سعی نمیکندی پیوندی با آن گذشته پرافتخار ایجاد کند. در ادامه هم به کنایه اشاره کرده که در اروپا، بازماندگان جنگ، امتیاز ویژهای جز احترام و برخی مساعدتهای مالی که وظیفه جامعه است دریافت نمیکنند و در هنگام کنکور دادن، امتیازات ویژه به خودشان و فرزندان و نوههایشان منتقل نمیشود و هنگام مباحثه درباره مسائل کشور یا واگذاری پروژهها و… از این حیث امتیازی یا حقانیتی برای آنان منظور نمیشود. عبدی البته حساب سردار را از این جماعتی که امتیاز ویژه پس از جنگ برای خود قائل بودند، جدا کرده است.
ما نجنگیدیم، دفاع کردیم. همه جای دنیا برای آدمهای شجاعی که (بویژه داوطلبانه) برای دفاع از میهن خود و ارزشهایشان به جنگ میروند، احترام میگذارند. از این دست جوانان و نوجوانان در کشورمان و در هشت سال دفاع مقدس کم نداشتیم. شیربچه هایی که پای دفاع از وجب به وجب خاک این سرزمین ایستادند و به تعبیر سردار، متر به متر، خونشان بر روی خاک ریخت تا ذرهای از این خاک به دست دشمن نیفتد.
فعال اصلاح طلب، به رزمندگان و خانوادههای شهدا کنایه زده که از مواهب و مزایای ویژهای برخوردارند و در هیچ کجای دنیا مثل ایران، چنین امتیازاتی برای سربازان خود که به جنگ رفتهاند، درنظر نمیگیرند. به این کاری نداریم که سی سال است خانواده شهدا را با سرکوفت همین «سهمیه» هایی دل خون میکنند که هیچ گاه جای خالی «پدر» ی که رفت و برگشت و خاطرهای جز لبخندی از او نماند را نمیگیرند؛ بچههایی که عمری حاضر بودند تمام این مزایا و سهمیههای گرفته و نگرفته را با یک بار دیدن پدر، تاخت بزنند. به طعنههایی که هنوز هم میشنوند، کاری نداریم. به این که ملی گرایان روشنفکرنما، حتی به «مدافعان وطن» هم رحم نمیکنند و آنها را جیره مواجب بگیران حکومتی معرفی میکنند که خام «پول» یا فدای «اسد» شدهاند هم کاری نداریم.
اما اینکه گفته میشود در هیچ کشوری برای بازماندگان جنگ امتیازات ویژه دریافت نمیکنند؛ شاید از بی اطلاعی این فعال سیاسی ِ اروپاگشته و اروپا دیده باشد که احتمالاً نمیداند دولت آلمان شرایطی را اتخاذ کرد تا فرزندان بازماندگان جنگ و بویژه انها که قطع عضو شدند، به دور از خانواده و با شرایط بسیار عالی تحصیل و زندگی کنند. مراکزی که برای فرزندان بازماندگان جنگی ساخته شد، مجهز به بهترین امکانات رفاهی به حدی که مادران بیوه، فرزندانشان را با کمال میل به این مراکز میسپردند. همسر و فرزندان تمامی کشته شدگان جنگی در این کشور، معاف از هزینههای درمانی هستند و برای تردد معلولان جنگی در شهر هم تدابیر ویژهای اتخاذ شده است.
یا در آمریکا؛ بیش از ۶۰ اداره در این کشور، مشغول رسیدگی به معلولان جنگی هستند. هر فردی با هر ملیتی، اگر در نیروی ارتش آمریکا باشد و در جنگهای این کشور شرکت کند و دچار نقص عضو شود، تحت حمایت سازمان سربازان کهنسال قرار میگیرد و از بیمه درمانی بهره مند میشود. کلیه وابستگان درجه یک سربازان کشته شده در جنگهای آمریکا از قبیل همسر، فرزندان و والدین آنها تا ۲۳ سال تحت پوشش این دولت قرار میگیرند. به معلولانی که برای رانندگی به ماشین خاص نیاز دارند، تا ۸ هزار دلار کمک برای خرید ماشین در نظر گرفته میشود. خانههایی متناسب با شرایط معلولان جنگی و هزینه پوشاک سالیانه برای آنها و فرزندانشان تأمین میشود. حقوق و مزایای آنها در طول زمان نه تنها کم نمیشود بلکه هر سال درصد قابل توجهی به آن اضافه میشود.
در روسیه؛ همه بازماندگان جنگی، از حقوق مستمری و بازنشستگی برخوردارند. همچنین به آنها به صورت رایگان، زمین برای زندگی و دامداری تعلق میگیرد. همه معلولان جنگی از امکان تحصیل رایگان و بدون آزمون ورودی در دانشگاهها برخوردارند. در ضمن کمک هزینه تحصیلی و دوره کارورزی رایگان هم برایشان مهیاست. ۵۰ درصد از هزینههای ماهانه آنها از قبیل آب، گاز، برق، تلفن و… توسط دولت پرداخت میشود. اگر شاغل باشند میتوانند در فصل مورد علاقهشان و بدون هیچ مانعی به مرخصی بروند. رفت وآمد آنها در شهر و با وسایل نقلیه شهری (به غیر از تاکسی) رایگان است. به معلولانی که بیناییشان را از دست دادهاند یا دست و پایشان قطع شده است، خودرو واگذار میشود.
اداره ۱۱۹ ساله ژاپن مخصوص رسیدگی به بازماندههای جنگی است که تسهیلاتی از قبیل حقوق، مستمری دوران بازنشستگی، بیمه خدمات درمانی، مرخصیهای بلند مدت و… را به سربازان قدیمی جنگیاش ارائه میکند.
و خلاصه که ما هم قبول داریم پیش بینی شهید «باکری» بی نظیر بود و پس از پایان جنگ، بودند کسانی که در مسیر «املاک»، «ملاک» شان را گم کردند و دنیا زمینگیرشان کرد و دستهای به مخالفت با گذشته خود برخاستند و پشیمان شدند و عدهای هم راه بی تفاوتی برگزیدند و ماندن و عاقبت بخیرشدن سخت شد اما هنوز هم «عشق» جاری است و هر اتفاقی بیفتد، یادمان نمیرود به مردان مردی که به خاک و خون افتادند و خم شدند تا «پرچم» این کشور بر قله بماند، تا همیشه مدیونیم. آتش زدن پرچم یک کشور، ربطی به «کم کاری» و «ندانم کاری» هایی که بوده و هست و قبول داریم، ندارد. بعضی چیزها «شرف» و «غیرت» میخواهد!