با قرآن هیچگاه از زندگی عقب نیفتادم

حتماً شما هم تابلوهای نوشته‌های قرآنی را در گوشه و کنار شهر زیاد دیده باشید. نوشته‌هایی زیبا و پرمعنا که گاه بر یک پل عابر پیاده و گاهی هم بر شیشه آمبولانس‌ها یا اتوبوس‌های داخل شهری نقش بسته است. شاید با عبور از کنار یک آیه قرآن که بر پایه پل، پشت شیشه تاکسی، داخل ایستگاه اتوبوس، روی نرده‌های پارک یا بالای سردر یک مغازه نوشته شده است، تلنگری باشد برای اندکی تأمل و اصلاح عملکرد خویش. دقیقاً همان موضوعی که سالها پیش «سید محمدحسین طاهریان» را در بازار ابوسفیان شهر مکه مورد تأثیر قرار داد. بازار ابوسفیان چند سالی است که به خاطر توسعه اطراف حرم الهی تخریب شده است اما آیه «لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ» (اگر واقعاً سپاسگزاری کنید، نعمت شما را افزون خواهم کرد) نصب شده بالای سردر یکی از مغازه‌های آن، کافی بود تا «سید محمدحسین» را با اثرگذاری کلام الله مجید آشنا کند. او پس از بازگشت از دومین سفرش به سرزمین وحی، شروع به گزینش آیات الهی کرد و با نوشتن آن‌ها روی برگه A4 و توزیع رایگان در ادارات و شرکت‌ها، اولین گام در ترویج معارف قرآنی را برداشت. طاهریان متولد اصفهان و ساکن تهران است. او کسی است که برای اولین بار طرح اجرای این آیات را با هزینه شخصی در سطح شهرها انجام داد و جلوه‌ای خاص به ساختمان‌ها و خودروها و … بخشید. با هنرمند خوش ذوق به گفت و گو نشستیم و از او دلایل کارهایش را جویا شدیم.

اولین آیه‌ای که بر تابلو نوشتید چه بود؟

آیه‌ای در رابطه با حضرت فاطمه (س) که در شب عروسی بهترین لباس خود را به فقیری بخشیدند.

به یاد دارید که آن تابلو را کجا نصب کردید؟

میدان انقلاب

چگونه آیات را انتخاب می‌کردید؟

در حال حاضر ما تیمی از متخصصین قرآنی داریم که آیات را بر اساس موضوعات انتخاب می‌کنند و پس از بررسی‌های مختلف بهترین و روان‌ترین ترجمه‌ها را برای آن انتخاب می‌کنیم و پس از آن آیات و ترجمه در اختیار تیم اجرایی برای نصب قرار می‌گیرد.

قاعدتاً باید کل آیات قرآن را برای انجام این کار می‌خواندید؟

آن قدر عشق و علاقه وجود داشت که وقتی وارد کلام الهی می‌شدم، نه وقت و نه پول می‌شناختیم و احساس می‌کردم رضایت الهی در این کار وجود دارد و از جانب خداوند پشتیبانی می‌شوم.

یعنی اکثر آیات قرآن را برای ارائه آیات کاربردی، جست‌وجو کرده‌اید؟‌

حداقل، کلمات کلیدی آن را کار کرده‌ایم و واقعاً در این خصوص دقت می‌کردیم. ما در زندان اوین و دیگر زندان‌های کشور از جمله یزد و اصفهان هم کار کرده‌ایم. داخل دادگستری‌ها و نقاط مختلف را رفته و موشکافی می‌کردیم. نزدیک به نیمی از عمرم را در راه کلام الهی صرف کرده‌ام و عشق به قرآن و مدد الهی همراه ما شد تا این مسیر را با انرژی بسیار طی کنیم.

آیا برای شبرنگ‌نویسی آیات قرآنی به کسب اجازه از مسئولان نیاز داشتید؟

البته قبلاً هماهنگ کرده و از آنها اجازه می‌گرفتیم اما از آنجایی که ما پولی نمی‌گرفتیم، مسئولان مربوطه هم زیاد اشکال نمی‌گرفتند؛ مثلاً پایه‌های پل کالج جلوه بصری زیبایی نداشت؛ ما گفتیم رایگان آن را رنگ می‌زنیم و کلام الهی را روی آن می‌نویسیم. آن‌ها هم چون نمی‌خواستند هزینه‌ای کنند با این کار موافقت می‌کردند. همچنین این کار را در شهرهایی مانند اصفهان، تهران، مشهد، خوزستان و قم ادامه دادیم. در تهران هزار اتوبوس را به آیات الهی مزین کردیم و بعد که مدیر مربوطه عوض شد، گفتند باید اینها را پاک کنید و متأسفانه پاک کردند البته در شهرهای دیگر هنوز می‌توان دستنوشته‌های قرآنی ما را روی اتوبوس‌ها مشاهده کرد. متأسفانه برای تابلوهای دانشگاه تهران هم چنین اتفاقی افتاد. یعنی ما با اجازه مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران تابلوهای قرآنی را روی نرده‌های دانشگاه مستقر کردیم، اما چندی نگذشت که به دلایل نامعلوم این تابلوها از سوی ریاست دانشگاه جمع‌آوری شد.

خود شما شخصاً کار تهیه تابلوها را انجام می‌دهید؟

کار با شبرنگ را بله اما تابلوها و پایه پل‌ها را خیر، ما آیات را با ترجمه فارسی و انگلیسی در اختیار پیمان‌کار قرار می‌دهیم تا او این کار را انجام دهد و هزینه‌اش را نیز پرداخت می‌کردیم.

میزان تأثیرگذاری این آثار قرآنی را بر مخاطب چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فکر می‌کنم حدود ۱۴ میلیون مخاطب و بیننده در شهرهایی چون: تهران، مشهد، اصفهان، گلستان، قم، خوزستان و … داریم. یعنی الان به گونه‌ای است که کسی نیست در اصفهان حضور یابد و نام و کلام خدا را نبیند. چون ۷۰ درصد پوشش محیطی داریم و اگر حداقل ۲۵ درصد آن را لحاظ کنیم، جمعیت زیادی روزانه در معابر شهری رفت و آمد دارند و به هر حال هر فردی حداقل یک آیه در روز مشاهده می‌کند.

تا کنون چقدر برای انجام این کار هزینه صرف کرده‌اید؟

بالغ بر یک میلیارد تومان در این راه سرمایه‌گذاری کرده‌ام.

یک میلیارد تومان رقم بالایی است! همه را خودتان پرداخت کردید؟‌

بله، به لطف خدا همه را خودم پرداخت کردم، البته این مبلغ در زمان تقسیم می‌شود و حدوداً سالی ۱۵۰ میلیون تومان در این کار سرمایه‌گذاری می‌کردم. ماه مبارک رمضان اوج زمان کاری ما بود. برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی، داشتیم. پایه‌های پل حافظ، کالج، گیشا، کردستان، فجر، در تهران و حدود ۵ هزار اتوبوس نصب آیات الهی داشتیم و اگر بخواهیم به لحاظ ماهیت تبلیغی به این یک میلیارد فکر کنیم شاید به اندازه یکصد میلیارد تومان کار فرهنگی جواب داده باشد و چون کلام الهی بود اثرگذار شد.

منظور این بود که چون به طور شخصی این رقم را پرداخت کرده بودید، هزینه بالایی است.

به هر حال عهدی با خدا بسته بودم و خداوند نیز در این مسیر ما را کمک می‌کرد و گشایشی برای ما ایجاد می‌شد و واقعاً توجه من به قرآن در سلسله زندگی یا هزینه‌هایی که انجام می‌دادم پیش از همه چیز بود. انصافاً شاید حتی از فرزندم هم بیشتر به قرآن اهمیت می‌دهم و اهمیت آن از زندگی شخصی‌ام بیشتر است و چون این فعالیت، کار پر مسئولیتی هست واقعاً برای آن وقت می‌گذارم. عشق و علاقه بسیار به انسان انرژی می‌دهد، در مسیر زندگی وقتی انسان به یک کاری علاقه‌مند شود واقعاً خیلی از چیزها را به پای آن فدا خواهد کرد. این موضوع هدف اصلی من در زندگی بود چرا که من معتقدم در ۲۰ سال آینده، جایی در ایران نباشد که نام خدا و حضور کلام الهی در آن نباشد و امیدوارم خیلی فراتر از این حرکت کنیم و گام‌های تأثیرگذارتری در این زمینه برداریم.

برکت این کار برای زندگی شخصی شما چه بود؟

اولین اتفاقی که با این همه سرمایه‌گذاری و انرژی که برای این کار گذاشتم صورت گرفت این بود که از زندگی عقب نیفتادم، یعنی مثلاً اگر شما چند روزی را به مسافرت بروی از کار خود عقب خواهی افتاد یا اینکه اگر وقت بیشتری را برای کار گذاری از زندگی و خانواده‌ات عقب می‌افتی. اما لطف و عنایت خداوند اینچنین برای ما رقم می‌زد که با انجام تمام این کارها در زندگی و کارهایم موفق بودم به طوری که آنچه را که من در راه قرآن سرمایه‌گذاری کردم چندین برابر از تمامی جهات در زندگی‌ام جایگزین شد و درهای رحمت به رویم باز شد و مهم‌تر از همه تأثیرگذاری در زندگی شخصی افراد بود. زمانی من تنها ۸۵ هزار تومان حقوق می‌گرفتم که بیش از ۴۰ هزار تومانش را صرف تابلوها می‌کردم حتی بارها برای این کار مجبور شدم پول قرض کنم اما حالا به لطف خداوند نه تنها می‌توانم سالانه مبلغی را صرف این کار کنم بلکه همانگونه که گفتم درهای رحمت به رویم باز شده است.

سخن آخر

آرزو دارم این سنت بعد از من هم ادامه پیدا کند و آثار که خلق کرده‌ام برای نسل‌های آینده به یادگار بماند.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *