بیکاری و ناکامی
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2018/01/اصلی-25-780x405.jpg)
رسول مهدی زاده
افسردگی ونگرانی، بحثهای مکرر، احساس ناامیدی وکاهش اعتماد به نفس نشانههایی است که بیکاری به ارمغان میآورد، گوشهای از مشکلاتیست که فرد بیکار با آن دست وپنجه نرم میکند. سردی در روابط خانوادگی، تلخی گلوگیر ناکامی و کلافگی در فضای خانه طنین اندازمی شود و سکوت تنها واژهای است که دراین محیط حکم رانی میکند. بیکاری علاوه بر دردسرهایی که در جامعه به وجود میآورد، سلامت روان خانواده را نیز برهم می زند.
خانواده مهمترین نهاد اجتماعی
نوشین میرجهانیان روان شناس، مشاور و مدرس دانشگاه درگفت وگو باخبرنگار کیمیای وطن گفت: خانواده مهمترین وکوچکترین نهاد اجتماعی و هستهی جامعه است که ازتعامل بین زن ومرد که درشرایط قانونی وشرعی باهم پیوند میخورند، تشکیل شده است. تشکیل خانواده همواره یک نیاز طبیعی برای نوع بشربوده و همه مکاتب آن راتشویق وترغیب کردهاند. این موضوع از منظرهای مختلفی بررسی شده است وتعاریف گوناگونی برای آن ارائه شده است. برخی این علل راایجاد رابطهی خویشاوندی، عدهای عامل اقتصادی وگروهی نیز عوامل اصلی آن را روانی وجنسی میدانند، باتوجه به این که هردسته و نظریه به فراخور خو به جستجو درمسائل خانواده پرداختهاند وگوشه ای ازآن رامورد تحلیل قرارداده اند ولی باتوجه به پیوند بین علوم میتوان مواردیادشده را برای آن درنظرگرفت. خانواده کهنترین گروهی است که باتوجه به کلیهی نیازهای روانی، عاطفی، جسمی، اقتصادی انسانها شکل ودرطول تاریخ سیر تکاملی خودراپیموده است. به عنوان اولین کانونی است که فرد درآن تربیت میشود ورشد میکند که ازاهمیت خاصی برخوردارست، اولین تاثیرات را فرد از خانواده میگیرد، درتعیین سبک وخط مشی زندگی، اخلاق وسلامت روانی نقش بزرگی برعهده دارد. عواملی چون: شخصیت والدین، شیوههای تربیتی آنان، سلامت روانی، جسمانی، تحصیلات ووضعیت اقتصادی وفرهنگی افراد خانواده میتواند تأثیر مستقیمی برفرد بگذارد وشناخت ورفتار او را در آینده هدایت کند. میزان سلامت فردبسته به ارتباط مثبیتی است که با نزدیکان خود دارد.
اگرخانواده به کارکردهای اساسی خود آشنایی نداشته باشد نخواهد توانست وظیفه خود را به نحو احسنت انجام دهد، چه بسا اقدامات نادرست آنها زمینه ساز مشکلات فردی واجتماعی خواهد شد، آرزوی هرانسانی خوشبختی وموفقیت است. برای تحقق این آرزو باید تعریف مشخصی ازخوشبختی داشت واقعیت این است که خوشبختی وسلامت رافقط میتوان درزندگی باخانواده ای سالم ومتعادل جستجوکرد، البته میزان آگاهی، اندیشه، باورها، آداب ورسوم، ایده آلها و آرزوها تأثیر فراوانی دراین سلامت و تعادل دارد. ترکیب خانوادهها وطرز ارتباط آنها بایک دیگر درتمام جوامع یکسان نیست و این مسئله حتماً باید مورد توجه قرار گیرد. ولی به جرات میتوان گفت: درخانواده سالم اشتراک وهمراهی برای رسیدن به هدفها وتامین مصالح، پیروی ازروش های عقلانی واحساسی در تمام امور، شرکت اعضا درتصمیم گیریها و تقسیم مسئولیت میان افراد دیده میشود، هم چنین نیازهای اساسی که شامل: نیازهای ارتباطی وتعاملی توام باتفاهم، نیازبه تشویق وستایش و قدردانی جهت رشد وشکوفایی، نیازبه عشق و محبت جهت حفظ این نهاد و نیازهای جنسی و فیزیکی نیز وجود دارد، عوامل دیگری مانند: تعهد، مسئولیت پذیری، اعتماد وانصاف، صمیمیت وپذیرش، صبر، روشهای گفت وگوی مسالمت آمیز وخوش بینانه داشتن، نگرش مثبت به آینده ازموارد دیگری است.
انحرافات خانواده، پرورش انسانهای ناسالم
میرجهانیان مشاور و روانشناس دربارهی انحرافاتی که درخانواده ومشکلاتی که ایجاد میکند ادامه داد:
ازسوی دیگر انحرافات خانواده، عدم روابط، الگوهای نامناسب، سرکشی، فضای تربیتی سهل گیرانه یاافراطی، نیزمی تواند افراد ناسالم پرورش دهد وسلامت روان خانواده رابه خطر بیندازد. افراد ناسالم وارد اجتماع شده وویژگی هایی که ازخانواده خود دریافت کردهاند را وارد فضای جامعه میکنند وسلامت آن را درمعرض خطر قرارمی دهند. همان گونه که بیان شد خانواده نهاد مهمی است که جامعه ازآن تغذیه میکند این تاثیرات علاوه برمسائل جزئی مسائل کلی رانیز تحت شعاع قرارمی دهد و مشکلات وآسیب های فردی دردراز مدت وارد این فضا میگردد که به راحتی نمیتوان آن راکنترل وحل نمود. دلائل مختلفی را میتوان یافت که عامل بی ثباتی و آسیب درخانواده است: چگونگی اجرای کار و تقسیم کردن وظایف والبته مسئولیت پذیری را میتوان یکی از مهمترین عوامل قلمداد کرد که سلامت روان این نهاد درگروآنست، روحیهی تعاون وهمکاری و دخالت دربرنامه ریزیها وتصمیم گیریهای خانواده نقش اساسی درمسئولیت پذیری افراد دارد و تلاشی است جهت تقویت اعتماد به نفس وفراهم کردن محیطی دوستانه وصمیمانه، حتی اگر کسی این امر را نپذیرد شیرازه و شالوده خانواده برهم میریزد وتعاملات آن رادچار دگرگونی ونقص میکند، این عدم اشتراک وهمکاری گاهی سبب میشود که شخص رفتارهای نامعقول و ناپسند ازخود نشان دهد واوراازبقیه ی اعضا جداسازد و مسیر و هدف زندگیاش هم تغییر کند که فقر وبیکاری ازتبعات آن خواهد بود.
بیکاری و ناکامی
نوشین میرجهانیان مدرس دانشگاه پایان بخش سخنانش اثرات مخرب بیکاری را بیان نمود: بیکاری یکی از تاثیرات ناکامی در درون خانواده است. بیکاری همواره مجموعهای از استرسها رابرای فرد به ارمغان میآورد همهی انسانها برای گذران زندگی خود نیاز به برنامه وتلاش دارند و برآورده شدن نیازهای خانواده درگرو کار وتلاش همهی اعضاست. هرگونه نقص درگوشه ای ازآن میتواند تعادل و توازن این پیکر را برهم زند. اثرات بیکاری درتمام ابعاد زندگی فرد خودرانشان میدهد: فرد بیکار احساس ارزش مندی ندارد، شادمانی ونشاط وی ازبین میرود وشور ونشاط زندگیش کاهش مییابد، احساس حقارت و عدم سازندگی برای خانواده وجامعه او رامنزوی میسازد، درخانواده باعث بروز تنش میگردد وافرادخانواده درکنارش امنیت ونشاط کافی ندارند واورامانعی برای رسیدن به هدف مطلوب زندگی میدانند. فرد بیکار الگوی مناسبی برای دیگران نیست، هم چنین بیکاری زمینه بروز اختلالات روانی ازجمله: افسردگی وپوچی را محیا میکند وافسردگی قدرت وعزت نفس فردرا تحت تأثیر قرار میدهد ازطرف دیگر بیکاری عاملی مهم درافزایش بزهکاری وخلاف درجامعه است، کاهش روابط اجتماعی، سست بودن پیوند فرد با اعضای خانواده واجتماع مانع ارتقای فرد شده و او نمیتواند موقعیت اجتماعی مناسبی برای خود پیداکند. درچنین شرایطی فرد برای برآورده شدن نیازهایش وپرکردن خلاهای زندگیش به دیگران یا راههای نادرست متوسل میشود این امر میتواند احتمال ارتکاب به جرائمی مثل: خودکشی وخشونت راافزایش دهد. که خانواده از پیامدهای آن درامان نخواهد بود. بیکاری مشکلات مالی هم ایجادمی کند اما موضوعی که تأمل برانگیزست سلامت جسمی وروان خانواده است که دچار آسیب میشود اضطراب آیندهی فرد بیکار درخانواده قابل رویت است، نگرانی مداوم وعدم امیدواری به داشتن زندگی سالم ومتعادل برای همهی افراد خانواده وجوددارد. تلاش برای بهبود ارتقا بهداشت روان خانواده کمک به بالاتر رفتن سلامت اجتماع است پس برای داشتن جامعهای سالم ابتداباید خانوادهای سالم تشکیل دهیم.