توسعه روستا، ضرورت ملی
جانشین مدیرمسئول محمدحاجیان
آرام و آهسته، خالی از سر و صدا، بی هیاهو و ساده است زندگی در روستا هنوز کم دغدغه و بدون تشریفات و دوست داشتنی است در اینجا شادیها را با هم تقسیم میکنند و همه در غم یکدیگر شریکند، احساس قرابت و فامیلی بخوبی در بین اهالی روستا ملموس است به معنای واقعی کلمه چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار، آدمهای روستا به هم نزدیکند و همسایه از حال همسایه خود با خبر است. بی غل و غش هستند و اگر در خانه کمبودی داشته باشند براحتی از همسایه میگیرند و به تعبیر خودشان دست بهم میدهند آنجا ازدحام جمعیت در کوچه و خیابان نیست و سر و صدای ماشین و بوقهای آنچنانی به گوش نمیرسد.
زندگی شهری
زندگی شهری اما نقطه مقابل روستاست و گذران زمان در شهر خود قصهای متفاوت از روستا دارد. در شهرها انگار پایانی برای سر و صدا و هیاهو نیست. صدای خیابانها، ماشینها و آدمها آنقدر آزاردهنده است که گاهی به سرت میزند همه چیز را رها کنی و به کنجی دنج پناه ببری، البته اگر بتوان در شهرها جایی این چنین یافت. زندگی شهری، زندگی آرام و بیدغدغهای نیست. آدمهای شهر نشین هر روز بیتفاوت از کنار یکدیگر میگذرند. ارتباطها در شهرها جزییاند و زود گذر. آدمها نسبت به هم بیتفاوتند و غرقشدن در شلوغی و هیاهوی شهرها مرگ صمیمیتها و عاطفههاست. شهر انگار که دنیای بیگانههاست. آری، روستا پایگاه و خواستگاه تولید و اشتغال است. روستایی ثروت آفرین و عشایر انسانهای تولیدگر و زندهکننده طبیعت هستند و به تعبیر امام (ره) عشایر ذخایر انقلابند. روستاییان در کشور ما، تولید کننده مواد اولیه غذا، فرهنگ و آداب و رسوم، سرگرمی و ورزشهای سالم محلی و حفظ کننده امنیت و آرامش در کشور و …. میباشند. اما متاسفانه نظام برنامهریزی ناصواب در کشور، سبب شده که حفظ روستا و اکرام و احترام روستاییان فراموش شده است، گویا نظام برنامه ریزی کشور به این باور نرسیده است که باید برای توسعه کشور به پیشرفت روستاها توجه ویژه شود! اگر نظام برنامهریزی کشور، توسعه ملّی را در همه ابعاد مخصوصاً در روستا مورد توجه ویژه قرار میداد آیا امروز به جای واردات بسیاری از محصولات مورد نیاز مردم، روستاییان به عنوان تولیدکننده و چه بسا صادرکننده این محصولات شناخته نمیشدند؟ این غصهای است که باید خورد والا ما امروز بسیاری از گرفتاریها را نداشتیم. باید برای جمعیت ۲۸ درصدی روستائیان و عشایر کشور برنامه داشت. این جمعیت فعال و پر تلاشاند و برای حضور مؤثر آنان در پیشرفت کشور، باید برنامه مدون و ویژهای تدوین کرد تا روستاییان بیش از زمان حاضر برطرف کننده نیازهای خود و کشور باشند.
توسعه روستاها
اکنون که سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تولید و اشتغال یکی از مهمترین و حیاتیترین سیاستهای کشور است لازم میباشد که کاملاً به روستا توجه شود. چه خوب است با نگاهی به گذشته، برنامهریزان کشور به این باور برسند که راه رفته تاکنون، راه مناسب و کاملی برای توسعه روستاها نبوده لذا تغییر در نگرش نظام برنامه ریزی کشور برای توسعه روستا، یک ضرورت است و مطمئن باشیم بیتوجهی به توسعه روستا منجر به افزایش بیکاری، افزایش حاشیه نشینی شهری، افزایش ناامنی ملّی، افزایش مشکلات اجتماعی میشود و برعکس توجه به توسعه روستا، افزایش تولید و اشتغال، افزایش امنیت و افزایش ثروت ملّی را به دنبال دارد لذا توسعه روستایی یک ضرورت ملی است. مهاجرت روستاییان به شهر و سپس ایجاد شهرکهای اقماری در کلانشهرها، بحثی مقابل توسعه پایدار و توسعه پایدار روستایی است. مهمترین عامل مهاجرت روستاییان را میتوان اقتصادی دانست. رکودی که روستاها در چند دهه گذشته دچار آن شدهاند و پیشرفتهای پیدرپی و رشد بیرویه و تجملات شهری نیز از عوامل مؤثر مهاجرت از روستاها به شهر است. واقعیت این است که روستاها از نیمه جانی به بیجانی رسیدهاند و دیگر رمقی برایشان باقی نمانده است. ایجاد ساختار ذهنی برای ماندگاری روستاییان در روستاها کار لحظهای نیست، باید مطالعه و برنامه نوشته شود و انسانهای عالم و ماهر و جهادگر و انقلابی به کار گمارده شود. دیگر علت مهاجرت را میتوان در برخورداری بسیار نابرابر از مواهب توسعه دانست چنانچه مسائلی مانند درآمد، کار، تحصیل، کمبود آب و زمین در ادامه نمود خود را نمایان میکنند. مهاجرت روستاییان به شهر یک خسران ملی است که باید به آن اندیشید باید کاری کرد که مهاجرت معکوس صورت گیرد زیرا کشور نیازمند کار و تولید است. اقتصاد زمانی شکوفا میشود که روستاهای ما شکوفا شود و روستاییان با انگیزه و نشاط به زندگی خود در روستا ادامه دهند و از مواهب توسعه ملی نیز بتوانند استفاده کنند. فردا خیلی دیر است از اینکه دیر شده و زمان پشت سر گذاشته شده و بی توجهی و کم توجهیها روستاها را خالی از سکنه کرده است نا امید نشویم بلکه گفتهاند ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است، امروز هم اگر سیاستهای رسیدگی به روستا تغییر کند و توجه لازم صورت گیرد و به داد روستا برسیم کار درستی است و این به داد کشور رسیدن است.