جعبه آرزوها

نگاهی به سریال «چمدان» به بهانه بازپخش از شبکه آی فیلم

سید رضا صائمی

در میان سریال‌های بازپخشی شبکه آی فیلم برخی از آنها مهجورتر واقع شده‌اند و در زمان خود کمتر دیده شدند. چه بسا بازپخش آن‌ها خیلی به معنای تکرار آنها نیست و حتی می‌توان صورتی از بازتولید را هم در آنها ردیابی کرد. سریال چمدان به کارگردانی و تهیه کنندگی خسرو ملکان یکی از آنهاست که این روزها از شبکه آی فیلم در حال نمایش است. سریالی که در ماه مبارک رمضان سال ۹۱ از شبکه دو سیما به روی آنتن رفته بود و در طیف سریال‌های طنز مناسبتی قرار داشت. با این حال چمدان را به دلیل سویه اجتماعی که در لایه‌های طنز قصه‌اش درهم تنیده بود می‌توان یکی از جدی‌ترین سریال‌های مناسبتی دانست که به نوعی فلسفه زندگی را در ساحتی نمادین صورت بندی کرده بود که رمزگشایی از آن نیازمند نشانه شناسی مفهومی و تصویری است. سریالی که از حیث بازیگری نیز متنوع و پر تعداد بود و همین عنصر در بالانس کردن ریتم آن مؤثر بود.

اگر بخواهیم قصه چمدان را در یک خلاصه یک خطی تعریف کنیم باید بگویم که «چمدان»، داستان چمدانی است که در تهران گم می‌شود و دست به دست می‌چرخد. درب این چمدان باز نمی‌شود و هرکس درباره آن نظری دارد. هرکس فکر می‌کند آرزوهای او در این چمدان دربسته است. چمدان وارد خانواده‌های مختلفی می‌شود و اتفاقات مختلفی در ارتباط با آن و نوع مواجهه با این جعبه سربسته در هر یک از این خانواده‌ها صورت می‌گیرد که خوانش هر خانواده‌ای بازنمایی و روایتگر یکی از پیام‌های اخلاقی و اجتماعی سریال است که در واقع سویه اپیزودیک دارد. استفاده از عنصر چمدان دربسته در ساختار فرمی قصه کارکردهای مختلفی پیدا می‌کند. از جمله اینکه به آن تعلیق بخشیده و به آن فراز و نشیب دراماتیک می‌بخشد. دوم اینکه امکان خوانش های متفاوت و گوناگون را از نقطه کانونی قصه فراهم می‌کند که این ویژگی در خوانش مخاطب از پیام قصه نیز نقش دارد. ضمن اینکه به رازآلود بودن قصه کمک کرده در عین اینکه ظرفیت کمیک و طنازانه هم به ذات قصه می‌بخشد که ملکان تلاش کرده از همه این عناصر البته نه به یک وزن و اندازه در پیشبرد درام بهره ببرد. همین دوگانگی نه به معنای پارادوکسیکال بودن که به معنای دوسویه بودن آن کمک کرده تا چمدان به یک کمدی ملودرامی بدل شود که هم وجوه طنازانه داشته باشد و هم قابلیت طرح حرف‌های جدی. ضمن اینکه به کارگردان کمک کرده تا قصه خود را در ساختاری اپیزودیک با تکیه بر یک اتفاق و عنصر دراماتیکی مشترک، بازنمایی و روایت کرده و به نوعی از حیث مضمونی، قصه خود را رنگ آمیزی کند.

شاید مهم‌ترین مؤلفه نشانه شناختی چمدان را باید در ظرفیت‌های دراماتیک خود چمدان به عنوان عنصری از درام جستجو کرد. در واقع چمدان به نماد آرزوها و رویاهای آدم‌های قصه بدل می‌شود که ضمیرناخودآگاه آن‌ها را برون فکنی کرده و هر کدام در خلوت خود با این چمدان در بسته، رویاها و روایت‌های خود را از زندگی بازگو می‌کنند و به نمایش می‌گذارند. حتی چمدان در اینجا خود به عنصری نمادین از قلب انسان بدل می‌شود که سرشار از رازهای مگو و آرزوهای ناگفته است و در رفتارشناسی آنها نقش قدرتمندی ایفا می‌کند.

این معنا را می‌توان در صورت و تحلیل روانشناختی چمدان در این موقعیت دراماتیک نیز بیان کرد به این معنا که در اینجا چمدان به ضمیر ناخودآگاه در روانکاوی شباهت پیدا می‌کند که بسیاری از امیال و آرزوهای انسان در آن پنهان بوده و آدم‌ها نسبت به آن هوشیاری و آگاهی مستقیم ندارند اما این نیروی قدرتمند درونی نقش موثری در هدایت آنها در زندگی داشته و ریشه و علل بسیاری از رفتارها کنش‌های آدم‌ها را باید در آن جستجو کرد. در لایه‌های پنهان ضمیر ناخودآگاه. در واقع ضمیرناخودآگاه آدمیان و در اینجا شخصیت‌های قصه، چمدان درونی هستند که مهمترین نقش را در کنشمندی ها و اخلاق انسان‌ها دارند. به همین دلیل است که می گویم در پس طنازی‌ها و کمدی ظاهری قصه می‌توان حرف‌های جدی‌تری را در لایه‌های درونی‌تر سریال چمدان استخراج کرد که به شکل نمادین در ساختار اثر، صورت بندی شده است.

از جمله ویژگی‌های دیگر سریال چمدان پر لوکیشن بودن آن است که هم به تنوع بصری آن کمک کرده و هم ضرب آهنگ آن را متعادل‌تر کرده است. این مؤلفه را وقتی در کنار پر بازیگر بودن سریال قرار می‌دهیم در نهایت به مجموعه‌ای می‌رسیم که از پویایی و نشاط دراماتیک برخوردار است و با برجسته کردن یک چمدان در بسته و تبدیل آن به نقطه کانونی قصه، سویه معمایی هم به آن بخشیده که این تعلیق زایی به جذابیت اثر کمک زیادی کرده است. سویه اخلاقی قصه هم اینگونه شکل می‌گیرد که شخصیت‌های مختلف قصه هر کدام با نوع مواجهه هاشان با چمدان محک می‌خورند و علاوه بر آرزوها و رویاهایی که در سر دارند، ذات درونی آنها نیز برملا شده و واقعیت درونیشان آشکار می‌شود. این تمهید خوبی هم برای شخصیت پردازی قصه است و هم خرده روایت‌های اخلاقی که از پس آن زاده می‌شود. اگر قبلاً این سریال را ندیده‌اید و تا در چمدان باز نشده، این روزها به شبکه آی فیلم بیشتر سر بزنید.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *