دردی که درمانش گم شده است

دامون رشیدزاده

یک روز در پارس آباد مغان، یک روز در ورامین، یک روز در رشت و خدا می‌داند حادثه تلخ بعدی در کجای این کشور پهناور رخ خواهد داد. انبوه حوادث ناگوار و تکان دهنده دیگر مهلتی برای ما باقی نگذاشته که به بیان واقعیت‌های تلخ جامعه بپردازیم. سرعت حوادث از سرعت تفکر ما هم پیشی گرفته و تأسف خوردن و اظهار انزجار و ناراحتی تنها واکنش ما نسبت به این وقایع تلخ بوده است. اینکه چرا کار به اینجا کشیده است را هیچ کسی نمی‌داند و تلاش مسئولان هم تنها پاک کردن صورت مسئله است. طنز ماجرا هم اینجاست که برخی از جامعه شناسان و روانشناسان محترم هم به جای واکاوی علت‌های نهان وقوع چنین حوادثی توپ را به زمین مطبوعات می‌اندازند و رسانه‌ها را عامل گسترش این حد از خشونت و جنایت معرفی می‌کنند.

رسانه‌ها مجرمند؟

در یک از اظهار نظرهای عجیب چند روز گذشته کارشناس عزیزی عنوان کرده بود که مجرمان جنایات جنسی به این دلیل که جنایات آنها در سطح گسترده در رسانه‌های مختلف منتشر می‌شود دست به چنین اعمالی می‌زنند. این اظهار نظر عجیب البته در راستای همان سیاست حذف صورت مسئله است سیاستی که در این سال‌ها نه تنها از حجم جنایات سیاه نکاسته است بلکه باعث رشد بی سابقه اینگونه حوادث شده است.

اعدام درمان این درد نیست

در هنگام اعدام قاتل آتنا اصلانی بسیاری از کارشناسان از اعدام عجولانه متهم انتقاد کردند. این کارشناسان اعتقاد داشتند برای کشف زوایای پنهان رفتار این قاتل بی رحم نیاز به روانشناسی دقیق و موشکافانه است تا با شناخت عوامل موثردر وقوع جنایت حداقل از وقوع آن در آینده جلوگیری شود. با این حال در حالی که متهم به چند قتل دیگر هم اعتراف کرده بود و احتمال اینکه در جنایات دیگری دست داشته باشد هم وجود داشت خیلی زود این قاتل به دار مجازات آویخته شد تا صورت مسئله پاک شود. اما درست در مدت زمان بسیار کوتاهی از اعدام قاتل آتنا چند جنایت فجیع دیگر به وقوع پیوست. جنایاتی که حداقل نشان دهنده این موضوع است که اعدام سریع متهمان دردی از جامعه دوا نخواهد کرد. در جنایت اخیر قتل اهورای ۲ ساله جنایت به حدی فجیع بود که با هیچ مقیاسی قابل توجیه نیست. اما در این ماجرای اخیر هم به جای کار کارشناسی بازهم صحبت از اعدام سریع متهم حتی سریع‌تر از پرونده آتنا در میان است. اینکه کی و چگونه مسئولان محترم قصد دارند از این حوادث درس بگیرند برای ما هم جای سؤال است.

جنایت علیه کودکان

جنایت علیه کودکان در همه جای جهان به عنوان شنیع‌ترین نوع جنایت شمرده می‌شود و معمولاً هم سختگیرانه ترین قوانین برای کجازات مجرمان در نظر گرفته می‌شود اما واقعیت این است که علاج واقعه را باید قبل از وقوع انجام داد. اینکه این جنایات هر روز در گوشه‌ای از کشور اتفاق بیفتد و مجرمان هم در سریعترین زمان ممکن به دار آویخته شوند و مردم مشتاق هم برای مسئولان کف و سوت بزنند دردی را دوا نخواهد کرد.

خواسته اصلی همه مردم جلوگیری از این حوادث است. اینکه هر بار این اتفاقات خانواده‌ای را داغ دار کند، جامعه‌ای را غرق در اندوه و خشم کند و مجرمی بالای دار برود برای هیچ جامعه‌ای زیبنده نیست. کتمان و پنهان کاری این حوادث و در صدر اخبار قرار نگرفتن آنها نیز نه تنها با وجود رسانه‌های اجتماعی غیر ممکن است بلکه باعث خواهد شد مجرمان با خیالی آسوده‌تر به جنایات خود دست بزنند.

امید ما و مردم این است که بالاخره فکری مسئولان راهکاری منطقی برای جلوگیری از این جنایات بیاندیشند. این افراد از بدو تولد جنایتکار متولد نمی‌شوند و این خانواده و جامعه است که آنها را از کودکانی معصوم به جنایتکارانی سیاه قلب تبدیل می‌کند. منطقی‌ترین گام برای جلوگیری از تکرار جنایت‌های سیاه از بین بردن عواملی است که سبب می‌شود افراد دست به این جنایات برنند و گرنه اگر حذف جنایت کار می‌توانست جلوی تکرار این حوادث را بگیرد تا حالا با این حجم از اعدام مجرمان ریشه این جنایات خشکیده بود.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *