اخلاق سیاسی پیامبر(ص) آزادی انتقاد
علی حاجیان
برخی از حکومت ها مردم را در بیان حقایق محدود می کنند و اجازه هیچگونه نقد را به مردم نمیدهند اینگونه حکومت ها معمولا فرصت اصلاح را از دست می دهند و مردم را خود جدا می کنند این شیوه نه فقط برای حکومت زیان آور است که برای جامعه نیز خسارت های غیر قابل قبول خواهد داشت زیرا استبداد قدرت استفاده از توان مردم را می گیرد در جامعه ای که باب انتقاد باز باشد زمینه های رشد فراهم می آید منتهی باید فرهنگ سازی شود که نقد منصفانه و سازنده باشد نه از روی مقاصد سیاسی به معنای جناحی مصطلح امروز، حکومت الهی پیامبر(ص) چون بر دلها بود و مردم با جان خود او را پذیرفته بودند زمینه انتقاد سازنده فراهم بود و حضرتشان با آغوش باز منتقدان را می پذیرفتند که این سیره نیروهای انسانی را تقویت و بالنده می کرد و توسعه را فراهم می آورد این در حالی بود که همۀ مسلمانان به عصمت و مصونیت رسول اکرم (ص) از خطا و گناه، ایمان داشتند و عمل آن حضرت را سزاوار اعتراض نمیدانستند، ولی در عین حال سیرۀ رسول اکرم (ص) در رهبری بر این اساس استوار بود که با کمال ملایمت و با نهایت سعه صدر، اعتراضات را گوش میدادند و توضیحات لازم را با منطق و دلیل ارائه میفرمودند.نمونهخ های زیادی وجود دارد که یاران پیامبر(ص) انتقاد داشته اند و با روی باز محمد(ص) مواجه شسده اند در غزوه حنین که سهمی از غنائم را به اقتضای مصلحت به نو مسلمانان اختصاص دادند، سَعد بن عُباده و جمعی از انصار که از پیشقدمان و مجاهدان بودند، زبان به اعتراض گشودند که چرا آن ها را بر ما ترجیح دادی؟ فرمود همگی معترضین در یک جا گرد آیند. آنگاه با بیانی شیوا و دلنشین آن ها را به موجبات این امر و به اشتباه خودشان واقف فرمود. به طوری که همگی آن ها به گریه افتادند و پوزش خواستند.دستور داده بودند که هر گاه زمامداری کاری بر خلاف قانون عدل مرتکب شد، در مقام اعتراض برآیید. روزی به لشکری از مسلمانان مأموریت جنگی داده و شخصی را از انصار به فرماندهی آن ها نصب فرمودند. فرمانده در بین راه بر سر موضوعی بر آن ها خشمگین شد و دستور داد هیزم فراوانی جمع کنند و آتش بیفروزند. همین که آتش برافروخته شد، گفت: فرمان میدهم خود را در این آتش بیندازید. آن ها امتناع کردند. وقتی رسول اکرم (ص ) از این ماجرا مستحضر شدند فرمودند:
اگر اطاعت میکردید برای همیشه در آتش میسوختید. اطاعت در موردی است که زمامداران مطابق قانون دستوری بدهند.سازمانی که رسول خدا (ص) به ارمغان آوردند و روابطی که میان زمامداران و مردم برقرار کردند، بر نصیحت و انتقاد و خیرخواهی استوار بود؛ و نه بر تملّق و مجاملت و عیبپوشی از سر خیانت. برای سیر به سوی آن نظام و آن روابط، باید راه نصیحت و انتقاد متقابل گشوده باشد.سلامت هر سازمان در گرو گشوده بودن راه نصیحت و انتقاد در آن است. زیرا در این صورت است که ناراستیها، نابسامانیها، ناتوانیها آشکار میشود و راستیها، درستیها و توانمندیها میدان رشد مییابد. در این حالت است که میتوان از انحرافها جلوگیری کرد و بر استواریها افزود. با گشودن راه نصیحت و انتقاد، عرصه برای نیکخواهان گشوده و برای متملّقان بسته میشود. چاپلوسان و خیانت پیشگان در فضایی میتوانند تنفّس کنند و به حیات انگلی و زالو صفتانه خود ادامه میدهند که جایی برای نصیحت و انتقاد نباشد.آزاد نهادن افراد جامعه برای خرده گیری از عملکرد زمامداران از جمله مسائلی است که هیچیک از حاکمان دنیا آن را نمیپسندند. پارهای از اینان عدم آزادی بیان انتقادات را به روشنی اعلام میکنند، و پارهای دیگر، با تظاهر به استقبال از شنیدن سخنان انتقاد آمیز رعایا، در عمل با کسانی که جسارت خردهگیری نسبت به زمامدار را پیدا کرده باشند، برخورد کرده و او را از ورود به این عرصه پشیمان میسازند.
سیره سیاسی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، به درستی، نقطه مقابل این سیره عملی اجماعی قدرتمندان جهان است، ایشان، هیچگاه، رعایا را از ابراز ایرادهای و انتقادهای خود نسبت به تصمیمها و عملکردهای خود منع نکردند، و نسبت به هیچیک از کسانی که بر اعمال ایشان خرده میگرفتند، هرچند هم که بیادبانه و تند بود، سختگیری نکرده و برخورد تندی ننمودندکه نمونه اش عرض شد انتظار میرود مسدولان از پیامبراعهم(ص) الگو گرفته، اجازه دهند مردم و رسانه ها با جرات انتقاد کنند تا راه رشد و توسعه سالم باز شود اینکه مطبوعات به عنوان یکی ارکان تاثیرگذار بر توسعه به دلیل برخوردهای سلبی به خود اجازه نقد اوضاع را ندهند خطری بزرگ است که نیازمند راهگشایی است.