سربالایی ازدواج، سرازیری طلاق
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2018/04/اصلی-19-780x405.jpg)
هامون رشیدیان
بر اساس آمارها در سال ۹۶ ازدواج بازهم کاهشی ۸ درصدی را تجربه کرد و طلاق سیر صعودی خود را ادامه داد. شاید بهترین تعبیر برای ازدواج و طلاق در ایران این باشد که ازدواج در مسیری سربالایی قرار دارد و هرسال با افزوده شدن شیب این مسیر سرعت خود را از دست میدهد اما در مقابل طلاق در مسیری سرازیری افتاده و در حالتی افسارگسیخته هر لحظه به سرعتش افزوده میشود.
به گفته سیفالله ابوترابی، سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور، سال گذشته حدود ۶۰۹ هزار مورد (دقیقاً ۶۰۸۹۷۷ مورد) ازدواج ثبت شده که به نسبت سال قبل از آن، حدود ۵۱ هزار کاهش یافته است. این در حالی است که شمار طلاقهای ثبت شده در سال گذشته حدود ۱۷۵ هزار مورد (دقیقاً ۱۷۴۵۹۷ مورد) بوده است.
به این ترتیب، نسبت طلاقها به ازدواجهای ثبت شده در یک سال به ۲۹ درصد رسیده که بالاترین آمار در تاریخ ثبت احوال ایران از سال ۱۳۴۴ است و رکود محسوب میشود. رکوردی البته از نوع نامطلوب که نشان میدهد، در هر دقیقه (به طور دقیقتر، هر ۵۱ ثانیه) یک ازدواج در کشورمان به ثبت میرسد و به ازای آن، هر سه دقیقه یک زندگی مشترک با طلاق پایان مییابد.، تعداد طلاقها از آغاز دهه ۱۳۷۰، روندی صعودی داشته، اما از اوایل دهه ۱۳۸۰ همزمان با افزایش تعداد ازدواجها ـ که بیشتر مربوط به دهه شصتیهاست ـ تعداد طلاقها هم افزایش یافته تا جایی که در سال ۱۳۸۵، تعداد طلاقها به بیش از دو برابر سال ۱۳۷۵ رسیده است.
مشکلات اقتصادی
هر چند مسئولان کشور طلاق را همچون همیشه به مستئلی چون ماهواره و فضای مجازی و مسائلی از این دست، ربط میدهند اما کارشناسان عمدهترین دلیل رواج طلاق را مسائل اقتصادی ذکر میکنند؛ از معضل مسکن و اجاره نشینی گرفته تا درآمدهای ناکافی و از آن مهمتر، شغلهای فصلی و ناپایدار و بیکاریهای طولانی مدت. مشکلاتی که در کنار زیاد شدن هزینه زندگی در سالهای اخیر، موجب شده بسیاری از افراد مجرد از ازدواج سر باز بزنند و زوجهای فراوانی نیز به پایان راه زندگی مشترکشان نزدیک شوند. وضعیتی که مدتهاست به وضوح در آمار و ارقام مربوط به ازدواج و طلاق خودنمایی میکند، اما مورد توجه مسئولان قرار نمیگیرد.
وام ازدواج
در مقابل کسانی هم که قصد ازدواج دارند عملاً از هیچ حمایت چشمگیری برخوردار نیستند و وام ازدواج که حالا به ۱۵ میلیون تومان افزایش یافته به هیچ عنوان جوابگوی هزینه زندگی مشترک نیست. تازه گرفتن همین وام نیم بند ۱۵ میلیون تومانی هم به قدری مشکل است و به اندازهای بانکها در دادن این وام بهانه تراشی میکنند که جوانان برای گرفتن آن باید کفش آهنی به پا کنند و با صبر ایوب منتظر دریافت وام باشند. آنها هم که با هزار مشکل این وام را دریافت میکنند تازه بعد از دریافت وام باید به جنگ مشکلات ریز و درشت زندگی مشترک بروند. چندان بی راه نیست اگر بگوییم افرادی که با این حجم از مشکلات زندگی مشترکشان را آغاز میکنند در همان سالهای اول به اندازه چند دهه طعم مشکلات زندگی را چشیدهاند و به همین دلیل با بروز اولین اختلاف سلیقهها جدایی را بهترین گزینه برای ادامه راه خود میبینند.
در چنین شرایطی، طلاق روند صعودی خود را میپیماید و کار به جایی رسیده که هر سه دقیقه یک طلاق در کشورمان رقم میخورد. روندی که هر چقدر ادامه پیدا کند، بعید است تغییری در آن رخ دهد، چون میبینیم ساز و کارهای فراوان اندیشیده شده برای ازدواج و تسهیل در آن در کنار مسئولیتی که امثال وزارت جوانان در این باره دارند، نتوانسته راه به جایی ببرد، چه برسد به طلاق که نه تسهیلات بانکی برای جلوگیری از وقوع آن اندیشیده شده و نه وزارت خانه یا نهادی متولی کاهش آن است.