سیلی نامهربانی

دامون رشیدزاده

سریال کتک زدن دانش آموزان هم از آن دست سریال‌های بی سر وته و البته تمام نشدنی است که دیگر خسته کننده شده است. در آخرین نمونه این اتفاقات هم دانش آموز نگون بختی در اسلامشهر بر اثر سیلی معلم دچار تشنج شد و چند روزی است در بیمارستان بستری است. جالب اینکه این سیلی را معلم فرهنگ و هنر بر صورت این دانش آموز نواخته است، معلمی که قرار است فرهنگ را در جامعه ما ترویج کند. به جز کتک زدن دانش آموزان که در ابتدا گفتیم داستانی تکراری و تمام نشدنی است داستان واکنش مسئولان مدارس و آموزش و پرورش به اینگونه اتفاقات کاملاً هماهنگ و مشابه است.

در تمامی این سالهایی که عنوان روزناتمه نگار مشغول به کار هستم در اینگونه اتفاقات رفتارها روندی کاملاً یکسان دارد. این روند را می‌توان در پنج مرحله جای داد.

۱- انکار و تکذیب

مرحله اول در تمامی این حوادث مرحله انکار و تکذیب است. یعنی اینکه خبری یا فیلمی منتشر می‌شود اما مسئولان مدرسه با همراهی مسئولان آموزش و پرورش کاملاً یک صدا و با هماهنگی‌ای که در هیچ جای دیگری نمی‌توانید از آنها ببینید کل اتفاق را از پایه انکار و تکذیب می‌کنند. و در نهایت هم اعلام می‌کنند این اتفاق شیطنت رسانه‌هاست و رسانه‌ها قصد تخریب وجه درخشان آموزش و پرورش زحمتکش را دارند و می‌خواند با این کارها شان معلمان را زیر سؤال ببرند.

۲- کوچک نشان دادن اتفاق

مرحله دوم درست چند روزی پس از مرحله اول اتفاق می افتد. در این مدت دانش آموزان و رسانه‌ها اسناد غیر قابل انکاری را معمولاً در شبکه‌های مجازی منتشر می‌کنند و مسئولان مدرسه و آموزش و پرورش که راهی جز گفتن حقیقت ندارند مرحله دوم را به اجرا می‌گذارند. در این مرحله معمولاً رئیس آموزش و پرورش منطقه و یا مدیر مدرسه با بیان اینکه ماجرا اصلاً آنگونه که به نظر می‌رسد نیست سعی می‌کنند کتک خوردن دانش آموز نگون بخت را یک ماجرا پیش پا افتاده و در حد نوازش پدرانه نشان دهند.

۳- تهدید به برخورد با حقیقت جویان

بعد از مرحله دوم معمولاً دوباره اسناد و مصاحبه و احیاناً فیلم‌هایی منتشر می‌شود که نسان می‌دهد ماجرا خیلی فراتر از نوازش پدرانه بوده و خیلی زود عکس آثار ضرب و جرح دانش آموز نگون بخت در گروه‌های مجازی دست به دست می‌شود. به همین دلیل هم مسئولان متخلف بهترین دفاع را در حمله می‌بینند (این تاکتیک این روزها چقدر آشناست) به همین دلیل مسئولان به شدت به رسانه‌های می‌تازند و اعلام می‌کنند با شدت با منتشر کنندگان اخبار کذب (شما بخوانید حقیقی) برخورد خواهند کرد. در همین گیر و دار هم تعداد ریش سفید فرهنگی مأمور می‌شوند تا هر طور شده خانواده دانش آموز را وادار به رضایت کنند. البته این ریش سفیدی همیشه هم برخوردی دوستانه نیست و گاهی مشاهده شده خانواده دانش آموز تهدید شده که دیگر در این شهر نمی‌توانند فرزندشان را به هیچ مدرسه‌ای بفرستند.

۴- قول برخورد با متخلفان

بعد طی همه این مراحل اگر همچنان خانواده دانش آموز و رسانه‌ها در برابر تهدیدها مقاومت کنند. مسئولان معمولاً رده بالاتر وادار به مداخله می‌شوند و قول می‌دهند با متخلفان برخورد قاطع صورت خواهد گرفت. در نهایت هم با گل و سیرینی چنتایی عکس با خانواده دانش آموز می‌گیرند و تمام.

۵- فراموشی محض

مرحله پنجم یکی از مهمترین مراحل است در این مرحله ابر و باد خورشید و فلک به کار می‌آیند و ماجرا خیلی زیر پوستی برای همیشه فراموش می‌شود و مسئولان متخلف هم همچنان به کار خود ادامه می‌دهند و دانش آموز نگون بخت کتک خورده هم سعی می‌کند دوباره به کلاس درس بازگردد. این مرحله ادامه دارلد تا باز در گوشه‌ای دیگر از این سرزمین پهناور معلم متخلفی قصد جان دانش آموزی را بکند و دوباره روز از نو روزی از نو.

نکته مهم: ما در این گزارش قصد بی احترامی به معلمان دلسوز و زحمتکش را نداشته و نداریم مخاطب ما تمام متخلفانی هستند که در قالب شغل شریف معلمی دست به اعمال غیر انسانی می‌زنند.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *