شکست اولین گام پیروزی است

در تقابل با مشکلات زندگی ما همیشه پیروز میدان نیستیم. شکست جزیی جدایی ناپذیر از زندگی است اما مهم برخورد ما با شکست‌هاست. وقتی شکست می‌خوریم، معمولاً به فکر فرو می‌رویم، به دنبال معنای جدیدی برای زندگی‌مان می‌گردیم و جواب‌ها و راه‌حل‌های ممکن و بالقوه را برای رسیدن به اهداف‌مان بررسی و کشف می‌کنیم. در حقیقت، شکست بخشی ضروری از مسیر رسیدن به اهداف‌مان است. شاید شکست را باید اولین گام پیروزی نامید. زیرا تا شکست نباشد پیروزی معنا پیدا نمی‌کند. هر قدر هم که شکست‌های ما سخت و دردناک باشد بازهم این شکست می‌تواند آثار مثبتی در زندگی ما داشته باشد. اصولاً پیشرفت بشر حاصل هم شکست‌هاست زیرا هر شکست توانسته راه‌های جدیدی را به روی ما باز کند. اما چگونه می‌توان با شکست‌های زندگی روبرو شد. در اینجا ۵ راهکار به شما توصیه می‌کنیم که می‌توانید با کمک آنها بر شکست غلبه کنید و به اهداف‌تان برسید.

۱. هیچ‌چیز ارزشمندی، آسان به دست نمی‌آید

در دنیای مدرن ما به دنبال سرعت هستیم. سرعت در رسیدن به هر چیزی و یا هدفی، آنهم به هر شکل ممکن. از فست‌فودها گرفته تا دسترسی به اینترنت پرسرعت، باعث شده ناشکیبایی و عدم تحمل ما برای هر چیزی روز به روز بیشتر شود، بنابراین عجیب نیست که شکست تا این اندازه آزارمان دهد. ما آن‌قدر به گرفتن نتایج فوری عادت کرده‌ایم که درک نمی‌کنیم برای رسیدن به هدفی قابل توجه و چشمگیر، تا چه حد کار و تلاش و پشتکار لازم است. به مقصد رسیدن زمان‌بَر است، اما طی این زمان و همان‌طور که مسیر رسیدن به هدف را طی می‌کنیم، شخصیتمان ساخته می‌شود و به شناخت‌های جدید دست می‌یابیم، حتی شاید معنای عمیق‌تری در زندگی‌مان کشف کنیم. باید باور کرد هیچ موفقیتی آسان به دست نمی‌آید. پس پش از شکست صبور باشد و بی دلیل ناامید نشوید.

۲. از منفی‌باف‌ها دوری کنید

بخش مهمی از عذاب و ناراحتی شکست مربوط به سرزنش دیگران است. کسانی که همواره با گفتن جملات منفی سعی در متوقف کردن شما داشته‌اند و حالا بعد از شکست با حرف‌های آزاردهند شما را عذاب می‌دهند.

منفی‌باف‌ها همیشه با تمام توان‌شان در اطراف‌تان هستند تا از دید خودشان از شما انتقاد کنند. اما شما به آنها گوش ندهید. حرف‌ها و غُر زدن‌هایشان را نشنیده بگیرید تا بتوانید به شکست‌تان به چشم یک تجربه‌ی ارزشمند نگاه کنید. سرتان گرم خودتان باشد و از تماس با این افراد دوری کنید. فقط این را بدانید که همیشه کسانی هستند که از شکست‌ها و عدم موفقیت شما خوشحال شوند، اما دوستان واقعی هم دارید که پیروزی‌هایتان را جشن می‌گیرند و با تشویق‌هایشان به شما انگیزه می‌دهند تا به هدف‌هایتان برسید. بهتر است روی تکنیک‌های مثبت اندیشی بیشتر کار کنید.

۳. در هر فراز و نشیبی دنبال این نشانه‌ها بگردید

هرچند شکست می‌تواند دشوار باشد، اما زمان خوبی برای جست‌وجوی نشانه‌هاست، زیرا موفقیت سرنخ‌هایی دارد. دنبالشان بگردید تا پیدایشان کنید. در هر زمینه‌ای که تلاش می‌کنید و هر هدفی که دارید، دنبال کسانی بگردید که موفقیت‌هایشان، الگوی شماست. سپس جست‌وجو کنید تا کلیدها را پیدا کنید. این افراد موفق چه کرده‌اند؟ چقدر طول کشیده است تا به مقصدشان برسند؟ چند بار شکست خورده‌اند؟ مردم معمولاً باور نمی‌کنند که بیشتر افراد موفق، بارها و بارها شکست خورده‌اند، اما قابل توجه‌ترین وجه تمایزشان این است که هرگز دست از تلاش برنداشته‌اند. این، بزرگ‌ترین تفاوت افراد موفق با افراد ناموفق است. موفق‌ترین‌ها، روحیه‌ی سرسختی در تسلیم‌ناپذیری و پشتکار دارند.

۴. بر ترس‌هایتان غلبه کنید

گاهی وقت‌ها، شکست به خودی خود دلیل ترس افراد نیست؛ بلکه این ترس از شکست است که آنها را از اقدام باز می‌دارد. غلبه بر شکست، فرصتی است تا ترس‌هایتان را کنار بزنید؛ فرصتی برای چیره شدن بر میل درونی که می‌گوید: فرار کن و در گوشه‌ای با خودت تنها باش.

الگوی درد – لذت (pain-pleasure paradigm)، کاملاً واقعیت دارد. ما همیشه برای اجتناب از ناراحتی و درد، بیشتر تلاش می‌کنیم تا برای به دست آوردن خوشی و لذت. اما اگر بتوانیم این درک و تمایل را تعدیل کنیم و برای رسیدن به اهداف خود بر ترس‌هایمان غلبه کنیم، یک دگرگونی و تحول روی خواهد داد؛ یک احساس شگفت‌انگیز و باورنکردنی که نتیجه‌ی این تغییر بوده و تجربه‌ای است پرارزش که مسیر رسیدن به اهداف را برای تمام عمر، هموار می‌کند.

۵. از شکست تجربه کسب کنید

شکست باید فرصتی باشد تا از اشتباهات‌مان درس بگیریم و تجربه کسب کنیم. اگر بتوانیم از این دانش و تجربه بهره ببریم، مهارت کسب کنیم و رو به جلو حرکت کنیم، اتفاقات شگرفی روی خواهند داد. ما از راه‌های مختلفی می‌توانیم از شکست‌هایمان درس بگیریم، اما لازمه‌اش این است که به شکست و عدم پیروزی‌مان بی‌طرفانه و واقع‌بینانه بنگریم؛ درست مانند کسی که از بیرون به ماجرا نگاه می‌کند.

از خودتان بپرسید چرا شکست خوردید؟ کجای کارتان اشتباه بود؟ چه اقدام متفاوت دیگری می‌توانستید انجام دهید؟ آیا ایراد از برنامه‌تان بوده است؟ آیا به این دلیل شکست خورده‌اید که از مورد مهمی غفلت کرده‌اید؟ آیا عادت بدی دارید که ممکن است باعث شکست‌تان شده باشد؟ نگاهتان کاملاً واقع‌بینانه باشد تا از اتفاقی که افتاده است درس بگیرید و از این عبرت و آگاهی برای ارتقای خودتان و تلاش دوباره استفاده کنید. مطمئن باشید تا زمانی که دست از کار و تلاش برندارید، می‌توانید بر شکست غلبه کنید و به آرمان‌تان برسید.

در کل باید گفت زندگی بدون شکست‌ها و پیروزی‌های ما روتین خسته کننده خواهد بود. اگر کودک همان نخستین بار که زمین می‌خورد، از راه رفتن دست می‌کشید هرگز راه نمی‌افتاد. برای جبران شکست لازم نیست دندانها را به هم بفشارید و خود را درگیر نبردی سخت کنید، بلکه کافی است تصویر شخصی را که می‌خواهید باشید پیش رویتان بگذارید و اجازه دهید «زمان» شما را به سمت تحقق آن سوق دهد. البته تحقق یافتن این تصویر را می‌توانید آسان‌تر کنید، به این صورت که هر روز پیش از بیرون آمدن از بستر خواب، اندکی به آن فکر کنید، بنابراین ضمیر ناخود آگاهتان را تقویت می‌کنید و این مسئله کمک می‌کند اعمال شما شرطی شوند تا آن که عادتی را که می‌خواهید در شما ایجاد شود. به قول حکیم ابوالقاسم فردوسی : جهان عرصه عبرت آموزی است / شکست اولین گام پیروزی است.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *