عوامل شادی آفرین در زندگی
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2017/03/HX8A8738.jpg)
در ماه پایانی سال و روزهای نزدیک به سال نو هستیم معمول است که در روزهای اول سال که حال و هوا و بوی بهاری دارد جامعه شاداب و با نشاط می شود اما چه عواملی می توانند شادابی و سرورواقعی را به ارمغان آورند نکته مهمی است راههای دستیابی به شادی در زندگی، موضوعی پرجاذبه و شیرین است که دوستداران بسیاری داشته و خواهد داشت. از آنجا که عوامل فراوانی در این باره وجود دارد و آشنایی با شیوه صحیح و راهکاری ارزشمند، انسان را به سرمنزل مقصود هدایت میکند،
ثروت و دارایی که از دیدگاه معارف دینی، تعریفی روشن و جایگاهی خاص دارد یکی از عوامل شادی آفرین است. در قرآن از یک سو مال «فضل خداوند» و وسیله «قوام و برپایی جامعه» معرفی شده است که توان همراهی «سعادت دنیا و آخرت» برای انسان را خواهد داشت و از سویی دیگر «ارزش ذاتی» نداشته در برابر اراده الهی بیاثر دانسته شده است و یا ارزشی اندک در برابر اعمال صالح بدان داده و تنها زینت زندگی شمرده شده است! در حالی که زیورآلات و زینتهای زندگی ارزشی مستقل نداشته و در کوتاهمدت از جلوه زیبای خود ساقط میشوند . با این نگرش، مال و مقام نزد فرعونیان باعث ارزش بوده و ثروت و رفاه با روحیه تجاوزگری، مال دوستی و ترک انفاق همراه گشته که برای آینده حوادث، عاملی کمارزش خواهد بود .
قرآن برای صاحبان ثروت، دو شخصیت مثبت و منفی ترسیم کرده است یکی ثروت خدیجه است که عامل ارزشمند غنای رسول خدا و توانایی مالی آن حضرت در تبلیغ رسالت بیان شده است، سپس دارایی سرشار قارون، عامل سرمایهداری و سرکشی در آیین حضرت موسی معرفی و او به عنوان ثروتمندی منحرف ـ که داستان زندگی وی عبرتی برای دیگران خواهد بود ـ مطرح شده است! افزون بر آن استفاده نادرست از ثروت، عامل سقوط جامعه و خودنمایی و فخرفروشی از آثار سوء دارایی گوشزد شده و در کنار این دو، آتش عذاب الهی پایان کار ثروتاندوزان زشتکردار دانسته شده است.خداوند حکیم، سرانجام خود بین این دو دیدگاه، راه روشنی از بصیرت و بینایی ارائه کرده، «ثروت را علت تام سعادت، شادکامی و خوشبختی» ندانسته، بلکه آن را زمینهساز و ابزاری معرفی میکند که میتواند در دست صاحبان آگاهی و هوشیاری قرار گرفته و آنان را به ارزشهای والای انسانی، پایندگی و جاودانی برساند، به گونهای که نگاه تمام دنیازدگان را خیره ساخته و آنان را دچار حیرت نماید.حال و با این وصف چه علتی را باید برای ثروت اندوزانی که دستشان در کیسه بیت المال است متصور شد و برای کسانی که با تصویب قانون راه را بر ثروت اندوزی برخی باز می کنند چه باید اندیشید؟ و آیا حقوق ۲۴ میلیونی راه رفتن در مسیر اشرافیت نیست.