فراتر از پیروزی

دامون رشیدزاده

آخرین بازی ایران در راه رسیدن به جام جهانی فرا رسید و ما بر خلاف همیشه می‌توانیم خیلی راحت و بدن هیچ استرسی بازی تیم کشورمان را مقابل یک حریف عربی به تماشا بنشینیم. تا یک دهه قبل اگر گفته می‌شد ایران می‌تواند بدون کمترین فشار و چند بازی مانده به انتهای رقابت‌ها به جام جهانی صعود کند خیلی از ما به این جمله می خدیدیم و آنرا رؤیایی محال می‌دانستیم. ما هر بار برای صعود به جام جهانی نیازمند معجزه بودیم معجزه‌هایی که گاه رخ می‌داد و خیلی اوقات هم رخ نمی‌داد اما حالا بعد از گذشت حدود ۱۰ سال رفتن به جام جهانی دیگر رویای ما نیست و از امروز رویای ایرانی‌ها صعود به دور دوم مسابقات جام جهانی است. برای رسیدن به این رؤیاها خیلی‌ها تلاش کردند. اگر چه ثبات فدراسیون فوتبال یکی از دلایل مهم این اتفاق بوده است اما دو فاکتور مهم بیشترین نقش را در موفقیت‌های امروز فوتبال ما داشته‌اند.

بازیکنان

با پایان دوران فوتبال مهدوی و کیا و علی کریمی فوتبال ایران تقریباً هیچ نماینده‌ای در سطح اول فوتبال جهان نداشت و ستاره‌های نوظهور فوتبال هم ترجیح می‌دادند به ارقام میلیاردی در تیم‌های داخلی توپ بزنند و هر از گاهی هم که فوتبالشان افت می‌کرد به کشورهای حاشیه خلیج فارس می‌رفتند تا بلکه در سال‌های بعد از فوتبال در رفاه باشند. به بیان ساده‌تر این برای بسیاری از ستاره‌های فوتبال ایران رفاه مالی از پیشرفت در فوتبال مهم‌تر بود. اما جدی در این میان چند ستاره جوان تصمیم گرفتند بر خلاف جریان آب شنا کنند. این ستاره‌ها قید پول‌های میلیاردی ایران و لیگ‌های عربی را زدند و راهی اروپا شدند. سردار آزمون، علیرضا جهانبخش، کریم انصاری فر و چندین بازیکن دیگر ایران با رفتن به اروپا کلاس فوتبال ایران را ارتقا دادند و این بازیکنان امروزه الگوی خیلی از جوانان و نوجوانان هستند.

کارلوس کی روش

اما دومین فاکتور موفقیت‌های ایران بدون شک به دست مردی رقم خورد که نامی آشنا در دنیای فوتبال است. کارلوس کی روش دستیار الکس فرگوسن افسانه‌ای، مربی رئال مادرید پرافتخار و خالق تیم رؤیایی پرتغال راهی ایران شد تا تیم بی سرو سامان آن روزهای ما را به قله فوتبال آسیا برساند. کی روش در این راه با مشکلات بسیاری جنگید. بازیکن سالاری، مربیان حسود، مشکلات مالی، نبود زیر ساخت‌ها و بسیاری مشکلات دیگر انگیزه کی روش را برای موفقیت کم نکرد. البته کی روش در این راه حمایت ۸۰ میلیون ایرانی را با خود داشت که به شدت به او باور داشتند. کی روش با همان سخت گیری‌ها و اخلاق‌های عجیبش تیم نا منظم اما با استعداد ایران را به دژ تسخیرناپذیر آسیا تبدیل کرد. دژی که حالا عبور کردن از آن آرزوی بسیاری از تیم‌های آسیایی است. کی روش در فوتبال ایران چیزی را دید که سال‌ها بود مربیان ایرانی نمی‌دیدند او استعداد ناب فوتبال ایرا را کشف کرد او فهمید که بازیکنان ایرانی اگر تحت فرمان باشند می‌توانند هر غیر ممکنی را ممکن کنند. کی روش سال‌ها پیش با همین فلسفه فوتبال پرتغال را متحول کرده بود و طی ۸ سال موق شد فلسفه فوتبالی خود را وارد ژن فوتبال ایران کند. امروز تیم ایران فراتر از یک تیم فوتبال روحی متحد از بازیکنانی است که تا پای جان برای موفقیت تلاش می‌کنند.

تمام این دستاوردها می‌تواند تا سال‌ها ادامه داشته باشد اما به شرطی که ما به فلسفه کی روش معتقد باشیم فلسفه‌ای که در آن نظم، احترام و تلاش فراتر از پیروزی است.

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *