مبارزات فرهنگی امام جواد(ع)
دهمین روز از ماه مبارک رجب مصادف است با سالروز ولادت حضرت امام محمد تقی علیه السلام. این ولادت با سعادت را به محضر حضرت ولی عصر(عج) و همه مسلمانان تبریک و تهنیت عرض می کنیم و اجمالا اقدامات و مبارزات فرهنگی آن امام عزیز را به عرض می رسانیم. امام جواد(ع) در سن هشت سالگی و پس از شهادت حضرت ثامن الحجج، امام رضا(ع)، از سوی خداوند به امامت منصوب شدند و با وجود سن پایین با انحرافات جامعه اسلامی به مبارزه پرداختند که این مبارزات هیچگاه در تاریخ اسلام فراموش شدنی نیست.
امام جواد(ع) پرچمدار مبارزه با جریانات انحرافی شناخته می شود؛ این ویژگی بارز امام(ع) سبب شد تا خلفای ستمگر عباسی دشمنی کم نظیری را با این امام معصوم(ع) روا دارند.
امام جواد(ع) با دو خلیفه نیرنگ باز عباسى، یعنى مأمون و معتصم معاصر بودند و به گواهى متون تاریخى، مأمون مکارترین و منافقترین خلیفه سلسله منفور و ملعون عباسى است؛ او کسى بود که براى کسب پیروزى نهایى و قطعى بر اندیشه ناب تشیع، بسیار کوشید.
امام جواد(ع) در مناظره ها و مباحثه با عالمان و دانشمندان بزرگ عصر خویش شرکت کردند و علم لدنی که همانا مختص به انبیای الهی و معصومین(ع) است را بر همگان اثبات فرمودند و سند حقانیت خود را برای همیشه تاریخ نشان دادند.
مبارزه با انحرافات اعتقادی
«محمد بن سنان» از جمله کسانی است که در محبّت اهل بیت(ع) زیاده روی می کرد؛ بدین جهت برخی از علمای رجال او را به «غلو» متهم می کنند. وی
می گوید:روزی محضر امام جواد(ع) نشسته بودم و مسایلی از جمله اختلافات شیعیان را مطرح میکردم. امام(ع) فرمود: ای محمد! خداوند قبل از هر چیز نور پیامبر(ص)، علی(ع) و فاطمه(س) را خلق کرد. سپس اشیا و موجودات دیگر را آفرید و طاعت اهل بیت(ع) را بر آنان واجب کرد و امور آنها را در اختیار اهل بیت(ع)
قرار داد؛ بنابراین فقط آنان حق دارند چیزی را حلال و چیزی را حرام کنند و حلال و حرام ایشان نیز به اذن و اراده خداوند
است.
ای محمد! دین همین است: کسانی که جلوتر بروند (افراط نمایند)، منحرف شدهاند و کسانی که عقب بمانند (تفریط کنند)، پایمال و ضایع خواهند شد. تنها راه نجات همراهی با اهل بیت(ع) است و تو نیز باید همین راه را طی
کنی.
مواجهه با خلیفه
امام(ع) به وکلای خود اجازه داد که به درون دستگاه خلافت نفوذ کنند و مناصب حساس حکومتی را در دست بگیرند. همچنین برخی از کارگزاران امام(ع) نیز به عنوان حاکم شهرها منصوب شدند و همه امور را با دقت تحت نظر داشتند.
برخورد با فرقههای منحرف
امام جواد(ع) در برابر فرقههایی که در آن دوران وجود داشتند، شیعیان را راهنمایی می کرد. یکی از این فرقهها همان طوری که گفته شد، «اهل حدیث» بود که مجسمی مذهب بودند و خدا را جسم می پنداشتند.
امام درباره آنها به شیعیان میفرمود: شما اجازه ندارید پشت سر هر کسی که خدا را جسم میداند، نماز بگزارید و به او زکات
بدهید.
قاطعیت در طرد ناصالحان
در زمان امامت امام جواد(ع) افرادی با سوءاستفاده از کمی سن امام(ع) به خیال خود فکر می کردند که می توانند بر امور جامعه مسلط شوند و هر طور که خواستند، عمل
کنند.
آن حضرت(ع) این خطر را احسا کرد و بدون هیچ اغماضی آن را طرد کرد. «ابو عمر جعفر بن وافد» و «هاشم بن ابیهاشم» در زمره این افراد جای داشتند. امام محمد تقی(ع) درباره آنان فرمود: «خداوند آنان را لعنت کند؛ زیرا به اسم ما از مردم اخاذی می کنند و ما را وسیله دنیای خود قرار دادهاند.»
مبارزه با حدیثسازان
پس از آنکه مامون دخترش را به ازدواج امام جواد(ع) درآورد، در مجلسی که وی(مامون) و بسیاری دیگر از جمله فقهای درباری مانند «یحیی بن اکثم» حضور
داشتند، یحیی به امام جواد(ع) گفت: روایت شده که جبرییل به حضور پیامبر(ص) رسید و گفت: یا محمد! خدا به شما سلام می رساند و میگوید: من از ابوبکر راضی هستم! از او بپرس که آیا او از من راضی است؟
امام(ع) فرمود: کسی که این خبر را نقل میکند باید خبر دیگری را که رسول خدا(ص) در
حجه الوداع بیان کرد، نادیده نگیرد.
مبارزه با تفسیرهای نابجا
امام محمد تقی(ع) به عنوان پاسدار حریم وحی از تفسیرهای نابجا و غیرعقلانی آیات قرآن جلوگیری کرده و علما و دانشمندان را به سوی فهم صحیح آیات راهنمایی میکرد.
روزی در مجلس معتصم، برخی از دانشمندان به آیهای استناد کرده و حکمی شرعی صادر نمودند. معتصم عباسی در همان جلسه از امام(ع) نیز نظر خواست. آن حضرت نظر خود را چنین اعلام کرد: اینان در استدلال به آیه خطا
کردند؛ استنباط حکم شرعی از این آیه دقت بیشتری می طلبد و باید تمام جوانب مسئله در نظر گرفته
شود؛ نسبت به جرمهای مختلف کیفرها فرق میکند؛ زیرا این مسئله صورتهای مختلف و احکام جداگانه دارد:
۱ـ اگر این راهزنان فقط راه را ناامن کردهاند نه کس را کشته و نه مال دیگری را به غارت برده اند، مجازات آنان فقط حبس است و این همان معنی «نفی ارض» است.
۲ـ اگر راه را ناامن کرده و افراد بیگناهی را کشتهاند، اما به مال دیگران تجاوز نکردهاند، مجازات آنان اعدام است.
۳ـ اگر امنیت را از راههای عمومی سلب کرده انسانهای بی گناه را کشته و مال مردم را نیز به غارت برده اند، کیفر آنان باید سخت تر باشد؛ یعنی اول دست و پایشان را به عکس هم دیگر قطع می کنند، سپس به دار مجازات آویخته میشوند.
معتصم این نظریه را پسندید و به عامل خود دستور داد طبق نظر امام جواد(ع) عمل
کند.