هیولاهای دنیای واقعی

دامون رشیدزاده

ستایش، آتنا، اهورا و حالا ندا تنها بخش کوچکی از کودکان قربانی تجاوز در چند سال اخیر هستند که ماجرایشان داغی بر دل مردم ایران بود. طیف سنی قاتلان هم از نوجوان ۱۶- ۱۷ ساله تا مرد چهل و چند ساله را شامل می‌شد. نکته عجیب اینکه قاتل آتنا و قاتل ندا خود دارای زن و فرزند بودند و این نشان دهنده این است ازدواج و یا داشتن فرزند تاثیری در اینگونه افراد یا بهتر بگوییم بیماران روانی ندارد و آنها در هر صورت با کوچکترین فرصت جنایات هولناکی را رقم می‌زنند که حتی تصورش هم در ذهن بسیاری از ما نمی‌گنجد.

قاتل ستایش بعد از حدود دوسال و بحث و جدل‌های فراوان اعدام شد. قاتل آتنا خیلی زود و در مدت زمان کوتاهی به دار مجازات آویخته شد. قاتل اهورا در آستانه اعدام است و همین امروز و فردا به سزای اعمال پلیدش خواهد رسید. سرنوشت قاتل ندا هم چیزی بهتر از مرگ با چوبه دار نخواهد بود اما نکته مهم این است که این جنایات هولناک تا چه زمان قرار است ادامه داشته باشد.

اینکه به این باور برسیم که در همین روزها و ماه‌های آینده قرار است کودک دیگری قربانی همین جنایات سیاه شود بسیار تلخ و غیر قابل تحمل است اما اگر راه حلی ریشه‌ای برای این معضل امروز کشورمان پیدا نکنیم متاسفانه خیلی زود باید داغ دار از دست دادن کودک دیگری باشیم.

حتی از قاتلان و متجاوزان خیلی زود هم به چنگ قانون بیفتند و خیلی زود هم طناب عدالت بر گردنشان گره بخورد بازهم قابل مقایسه با جلوگیری از بروز این اتفاقات نیست.

هر چند مرگ کمترین مجازات اینگونه افراد است اما واقعیت این است که کشتن اینگونه افراد تا کنون نتوانسته جلوی وقوع این جنایات را بگیرد. نمی‌توان پذیرفت که افرادی مانند قاتل آتنا و یا همین قاتل ندا از عواقب جرمشن اطلاع نداشته‌اند. در عصر ارتباطات پذیرفتنی نیست که بگوییم قاتل ندا داستان قاتل آتنا را نشنیده بوده و از جزییات و سرنوشت قاتل اطلاع نداشته است. در واقع بسیاری از این جنایتکاران کاملاً آگاهانه و با نقشه و ترفندهای برنامه ریزی شده دست به جنایات شوم خود می‌زنند.

نگارنده به هیچ عنوان مخالف اجرای عدالت در حق این افراد و مجازات مرگ برای آنها نیستم اما اجرای سریع حکم مرگ نمی‌تواند کمکی به پیشگیری از این جرائم بکند و حتی باعث می‌شود بسیاری از حقایق با مرگ این افراد برای همیشه مبهم بماند.

در مورد پرونده قاتل آتنا متاسفانه حکم به حدی زود اجرا شد که تحقیق جامعی درباره قتل‌های دیگر متهم صورت نگرفت. روانکاوی دلایل بروز این جنایات یکی از ابزارهای مهم پیشگیری از جرم در همه دنیاست. به عنوان مثال درباره بسیاری از قاتلان سریالی آمریکا کتاب‌های بسیاری درباره زندگی و طرز فکر و حتی اعمال و رفتارهای خاص قاتل نوشته و چاپ شده است. این کتاب‌ها هم به عنوان مرجعی مهم برای شناسایی این افراد و هم راهی برای جلوگیری از تبدیل آدم‌های عادی به جنایتکاران مخوف مورد استفاده قرار می‌گیرد.

هر چند نفس کشیدن قاتلان چنین جنایت‌هایی برای خانواده‌های داغ دیده نوعی عذاب محسوب می‌شود اما اگر این خانواده‌ها را آگاه کنیم که با روانکاوی این افراد می‌توان از بروز چنین اتفاق‌های ناگواری در آینده جلوگیری کرد بدون شک این خانواده‌ها راضی خواهند بود که کارشناسان زبده این افراد را مورد برررسی دقیق و موشکافانه قرار دهند. در کنار این انتشار این اطلاعات و نوع زندگی به خصوص دوران کودکی و نوجوانی این قاتلان می‌تواند منبع خوبی برای خانواده‌ها و به خصوص مدارس باشد تا با مداخله به موقع از تبدیل یک کودک بیگناه به هیولایی مخوف جلوگیری شود.

هر چند برای قاتل آتنا و یا قاتل ستایش دیگر امکان چنین کاری وجود ندارد اما امیدواریم درباره قاتل ندا کودک مظلوم افغانستانی بررسی‌های دقیقی از نوع زندگی، اعمال و رفتار قاتل صورت گیرد تا در آینده شاهد بروز چنین حوادث تلخی نباشیم.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *