واقعیت دروغین
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2018/04/اصلی-13-780x405.jpg)
دامون رشیدزاده
فرقی نمیکند شما در روستایی دور افتاده در آفریقا زندگی کنید یا قلب نیویورک. آنچه که شما را در هر حالتی تهدید میکند اخبار جعلی است که هر روز فضای مجازی را بیش از همیشه در اختیار میگیرد.
واقعیت این است که حتی جامعهای مثل ایالات متحده آمریکا که به هر حال در زمینه استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی فرسنگها جلوتر از کشور ما و بسیاری دیگر از کشورهای جهان است، از این ناحیه آسیبپذیر است و در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری در این کشور این آسیب پذیری رخ نمود و در قالب انتشار اخبار دروغ و گمراه کننده در فضای مجازی – به ویژه در فیسبوک – به نفع یک نامزد انتخاباتی (ترامپ) حتی توانست یکی از دلایل تغییر نتایج آرا و افزایش شانس نامزد پیروز در انتخابات باشد.
اما راه ایمن ماندن از این گونه خبرها نه تنها بستن و فیلتر کردن نیست بلکه برعکس تمرین مداوم استفاده از شبکههای اجتماعی، ارتقای آموزش و سطح سواد کاربران و به طور کلی مقابله با سیاست سانسور و پرهیز از ایجاد فضای دوقطبی خبرهای رسمی – غیر رسمی است.
به بیان دیگر هر چه دست رسانههای جریان اصلی در انتشار اخبار و تحلیل و مطالب مختلف بازتر باشد احتمال انتشار اخبار جعلی در فضای مجازی میشود و کاربران شبکههای اجتماعی با تمرین مداوم و داشتن منابع مختلف دریافت اطلاعات میتوانند به مرور سواد رسانهای خود را ارتقا داده و فرهنگ استفاده از فضای مجازی را ارتقا بخشند و به راحتی فریب خبرهای دروغ را نخورند.
این فرهنگ باید به مرور نهادینه شود که پیش از اطمینان از صحت و سقم خبری دست کاربر فضای مجازی روی دکمه ” فوروارد” نرود و این تمرین تنها با استفاده مداوم از شبکههای اجتماعی و تغذیه کاربر از منابع مختلف و متنوع دریافت اطلاعات میسر است نه بستن و توقیف و فیلتر کردن.
شناسایی اخبار دروغین
به بیان سادهتر هر چه فرد ساز و کار شبکههای اجتماعی و جاعلان خبر را بهتر بشانسد بهتر میتواند اخبار دروغین را از اخبار واقعی تشخیص دهد. اگر نگاه دقیقتری به کسانی که خیلی زود اخبار جعلی را باور میکنند داشته باشیم میتوان دریافت که این افراد معمولاً اطلاع جامعی از اخبار رسمی ندارند، سطح مطالعه پایینی دارند اما در عوض حضور پررنگی در شبکههای اجتماعی دارند و بر این باورند که به جای مطالعه میتوانند تمام نیازهای مطالعاتی خود را از اینترنت تأمین کنند.
اما مشکلی جایی ایجاد میشود که این افراد به جای استفاده از سایتهای معتبر ترجیح میدهند از اخبار منتشر شده در گروههای فامیلی نیاز خود را تأمین کنند و به جای فلان خبرگزاری رسمی و معتبر منبع اخبار آنها به شوهر عمه و خاله و دایی و … محدود میشود.
از آنجا که نمیتوان جلو جاعلان اخبار و یا شوهر عمههای زود باور را چه در تلگرام و یا چه پیام رسان سروش گرفت بهترین راهکار، بالا بردن سطح معلومات مردم تشویق مردم به مطالعه و آگاه سازی آنها برای رصد اخبار از طریق منابع معتبر است.
جاعلان اخبار هم مانند دیگر کلاهبردان دنیای واقعی از انتشار اخبار اهداف سودجویانهای دارند. اگر مردم ما همان وسواسی را که برای خرید مایتاج خانه و اقلامی همچون سیب زمینی و پیاز به خرج میدهند درباره اخبار هم به خرج دهند قطعاً تیر جاعلان خبر به سنگ خواهد خورد و آنها دیگر با ترفندهای فعلی نمیتوانند افراد زود باور را به دام بیندازند.
با این وجود دنیای مجازی با همه فراگیریاش هنوز کودکی نوپاست و نمیتوان انتظار داشت مردم خیلی زود با همه چم و خم آن آشنا شوند اما برای یاد گیری مطلوب، بهترین راهکار آموزش صحیح است. بگیر و ببند و قطع دسترسی باعث کنجکاوی بیشتر مردم میشود، اساساً انسانها علاقه زیادی به تجربه ممنوعهها دارند. اگر نگاهی به روزگار نه چندان دور بیندازیم و تجربه ویدئو و ممنوعیت آن را دوبار مرور کنیم بخاطر خواهیم آورد که ممنوعیت و تحریم ویدئو در نهایت نتیجه عکس داشت اما از زمانی که آزاد شد و ویدئو کلوپها دست مردم برای انتخاب را باز گذاشتند روند استفاده از این پدیده آن روزها جذاب روند منطقی گرفت و اتفاقاً استقبال از محصولات تولید داخلی و مجاز هم چندین برابر محصولات غیر مجاز شد. شاید دنیای شبکههای مجازی تفاوت ظاهری فاحشی با ویدئو داشته باشد اما در ماهیت آنقدر شباهت میان این دو وجود دارد که بتوان از آن داستان برای درسهای لازم را فرا گرفت.