پیشگامان ظهور (۲)
عامل سوم: ایدئولوژی جدید جایگزین
تا عموم بشر از اندیشه مهدویت و اسلام ناب محمدی(ص) و مهدوی(عج) آگاه نشوند و آرزو و اشتیاق در وجودشان شعله ور نگردد، این انقلاب به وقوع نخواهد پیوست.
امام صادق(ع) فرمود: خداوند سبحان، قم و اهلش را برای رساندن پیام اسلام، قائم‌مقام حضرت حجت می‌گرداند؛ اگر چنین نشود، زمین اهل خودش
را فرومی‌برد و در زمین حجتی باقی نمی‌ماند. دانش از این شهر، به شرق و غرب جهان منتشر می‌شود؛ بدین سان بر مردم، اتمام حجت می‌شود و یکی باقی نمی‌ماند که دین و دانش به او نرسیده باشد؛ آنگاه قائم(ع) ظهور می‌کند.
معرفی سیستم حکومتی ولایت فقیه به جای حکومت پادشاهی، فاشیستی، دیکتاتوری، دموکراسی و جمهوری و مطرح ساختن نظم نوین جهانی و جهانی‌سازی ابرقدرت‌ها و جنبش نرم‌افزاری و تولید فکر و مطرح شدن تفکر مهدوی و شیعی در جهان، در همین راستا ارزیابی می‌شود.
عامل چهارم: گسترش روحیه انقلابی
میل به رهایی، احساس وظیفه انسانی، احساس قدرت و توانایی، همه از مقدمات ظهور است که باید فراگیر شود. انقلاب اسلامی به برکت حرکت بسیجی اقشار مختلف توانسته است تا حدودی این احساس را در مناطق محروم جهان، به ویژه کشورهای اسلامی پدید آورد و ایده تشکیل هسته‌های حزب الله در جهان و تشکیل حزب مستضعفان را مطرح کند.
حضور بزرگ مردمی در حرکت‌های ضداستکباری در لبنان یمن، عراق، سوریه و تظاهرات عمومی و جهانی پی در پی در کشورهای مختلف در محکوم کردن نظام سلطه، بارقه امید جهت شکوفایی روحیه انقلابی در جهان بشری را در دل‌ها زنده می‌کند.
عامل پنجم: سنن و قوانین باطنی آسمانی حاکم بر زندگی انسان‌ها
ظهور کامل حق و نابودی باطل، غلبه دین حق بر همه ادیان و مکاتب وراثت زمین توسط بندگان شایسته حکومت مستضعفان، تحقق وعده‌های خداوند و همه انبیا و اولیا از سنن و قوانینی است که می‌توان گفت عامل اصلی ایجاد انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) خواهد بود.
نظریه‌های انقلاب و انقلاب نهایی حضرت مهدی(عج)
الف: نظریه مارکسی
این نظریه بر تحلیل طبقاتی انقلاب و تاکید بر نقش مسلط عامل اقتصاد مبتنی است؛ گرچه این نظریه از دیدگاه‌های مختلف رد شده است، اما عامل تضاد طبقاتی و فقر و قحطی که از یک سو سبب ایجاد تنفر عمومی از قدرت‌های سلطه‌جو و از سوی دیگر موجب امتحان و آمادگی یاران حضرت مهدی(عج) خواهد شد قابل تامل است.
ب: نظریه جیمز دیویس
او احتمال وقوع انقلاب را زمانی می‌داند که مدتی طولانی از توسعه عینی اقتصادی و اجتماعی بگذرد و سپس یک دوره کوتاه‌مدت عقب‌گرد سریع، عارض شود. توسعه طولانی باعث افزایش انتظارات می‌شود و رکود کوتاه‌مدت، سبب ایجاد فاصله غیرقابل تحمل بین انتظارات و دریافت‌ها؛ در نتیجه انقلاب به وقوع می‌پیوندند.
دوران طولانی رشد + دوران کوتاه رکود = انقلاب
نقد و بررسی نظریه فوق در جای خود شایسته است. اما آنچه در راستای انقلاب حضرت مهدی(عج) از این نظریه می‌توان بهره جست، این است که رشد اعجاب‌انگیز تکنولوژی، فناوری، مدیریت و سازمان‌های پیچیده، انتظارات و مطالبات جامعه بشری را افزایش می‌دهد و درماندگی و بیچارگی بشر در اداره، بهره‌وری
امنیت و صلح عمومی کاملا آشکار می‌شود و به تدریج خواست عمومی بشر برای ولایت انسان کامل و رهبری کاروان عظیم بشری به سوی کمال و سعادت حقیقی به صورت جدی مطرح خواهد شد.
امام صادق(ع) فرمود: … و مردم دچار قحطی و گرسنگی می‌شوند و باران کم می‌شود. نه در زمین گیاهی می‌روید و نه از آسمان بارانی می‌بارد و سپس آن مهدی موعود(عج) (که جهان در انتظار اوست) و پرچم را از دست عیسی بن مریم(ع) می‌گیرد، خروج خواهد نمود.
ج: نظریه چالمرز جانسون
براساس این نظریه، انقلاب در اثر سه عامل متوالی به وقوع می‌پیوندند.
۱-از دست رفتن تعادل (رکود قدرت)
۲-انعطاف‌ناپذیری نخبگان حکومتی
۳-عوامل شتاب‌زا
صرف نظر از بررسی جوانب مختلف این نظریه، آنچه در راستای تبیین انقلاب حضرت مهدی(عج) قابل ذکر است این است که با دقت نظر به اوضاع سیاسی حاکم بر جهان تعادلی به چشم نمی‌خورد؛ حاکمان با تمام توان در حفظ قدرت و سلطه خود می‌کوشند؛ کافی است عوامل شتاب‌زا که همان علایم الظهور (عامه و خاصه) است، رخ نماید که به عقیده برخی از محققان علایم عمومی به طور کامل آشکار می‌شود و با ظهور نشانه‌های خاص در آستانه ظهور قرار خواهیم گرفت.
نظریه‌هایی درباره آینده جهان
۱-تئوری‌های خطی و تکاملی (Linear Theorise)
۲-تئوری‌های ادواری (Cyclical Theorise)
۳-تئوری‌های ستیز (Conflict Theorise)
-در نگاه اول، تاریخ بشر به صورت پله‌ای به سوی تکامل در حرکت است.
-در نگاه دوم، تاریخ تکرار می‌شود و یک حرکت دایره‌ای
را طی می‌کند.
-در نگاه سوم، تاریخ بر اثر تضاد طبقاتی رو به جلو در حرکت است.
اما آنچه واقعیت دارد و دیدگاه شیعه بر آن منطبق است همان جریان درگیری حق و باطل در طول تاریخ است که در نهایت به پیروزی حق می‌انجامد و این درگیری تماما براساس سنت‌های تغییر ناپذیر الهی صورت می‌گیرد.
شناخت جبهه حق و پرهیز شدید از سقوط در جریان‌های باطل و هشیارسازی جوانان در مقابل خطرات و خطاها و آمادگی کامل برای درگیری نهایی حق با جریان باطل نقشی است که پیشگامان ظهور ایفا می‌کنند.
