کمدی تکرار

هامون رشیدیان

«هزارپا» آخرین ساخته ابوالحسن داوودی این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است. فروش فوق العاده این فیلم و استقبال تماشاگران باعث شد تا «هزارپا» خیلی زود در صدر فیلم‌های پرفروش امسال قرار بگیرد و سازندگان آن امیدوارند این فیلم بتواند رکوردهای فروش در سال ۹۷ را به نام خود ثبت کند. داوودی از کارگردان‌های صاحب سبک سینما به‌شمار می‌رود، زادبوم، رخ دیوانه، تقاطع و مرد بارانی فیلمهای قابل توجه او هستند با این حال بساری از علاقمندان به سینما داوودی را با فیلم «نان، عشق ریال موتور ۱۰۰۰» می‌شناسند. هر چند داوودی در سال‌های اخیر فیلم‌های تلخ و جدی ساخته بود اما علاقمندان سینمای او انتظار داشتند داوودی بار دیگر با فیلمی کمدی گیشه‌های سینما را تسخیر کند. این انتظار امسال به پایان رسید و فیلم «هزارپا» با تبلیغات فراوان اکران خود را آغاز کرد.

این که فیلم یک زوج کمدین پرطرفدار دارد (رضا عطاران و جواد عزتی) و بازیگر زنی که اتفاقاً برنده‌ی سیمرغ بلورین بازیگری جشنواره‌ی فیلم فجر سال گذشته هم بوده است (سارا بهرامی) خود بختی قوی را برایش ایجاد می‌کنند تا مخاطبان زیادی را به سینما بکشاند اما خیلی وقت است که میزان فروش، شاخص چندان قابل اعتمادی برای ارزیابی کیفیت فیلم‌ها به شمار نمی‌رود.

بسیاری از تماشاگران فیلم هزارپا در همان اولین سکانس‌ها متوجه می‌شوند که فیلم شباهت‌های غیر قابل انکاری با فیلم نهنگ عنبر دارد. الگوهای فیلم نهنگ عنبر یعنی دهه شصت به شکلی دیگر در فیلم «هزارپا» تکرار شده است. هر چند این الگوها برای بخش بزرگی از مخاطبان ایرانی که متولد دهه ۵۰ و ۶۰ هستند جذاب است اما تکراری بودن موضوعات و شوخی‌ها باعث می‌شود فیلم حرفی تازه برای گفتن نداشته باشد.

رضاعطاران همان ارژنگِ فیلم نهنگ عنبر ست با همان کارکرد و شمایل تیپیکال که در همان فضای داستانی قرار دارد از سوی دیگر جوادعزتی زوج عطاران همان نقش اکسیدان یا آینه بغل را در این فیلم اجرا می‌کند مابقی بازیگرها هم اساساً نمی‌توانند بازی کنند فقط دیالوگ می گویند، هزارپا فیلمی ست که به عناوین مختلف شوخی‌های مضحک می‌کند و خنده‌ی تماشاگران هم به شوخی‌های جنسی و مبتذل این فیلم است، رضاعطاران به دلیل نوع شخصیت چهره و نوع گویشش بازیگر بامزه یی ست که درام هم بازی کند باز هم می‌تواند بخنداند، فیلمساز باید به شدت هوشمند باشد که بتواند از عطاران طور دیگری بازی بگیرد که تکراری به نظر نرسد اما فیلمسازهای ما هراس دارند که فیلم نتواند بفروشد و این دلیلی ست که بازیگرها به طور یکپارچه خود را تکرار می‌کنند، هزارپا از فیلمنامه آسیب جدی دیده است فیلم تا قبل از ورود به آسایشگاه جانبازان می‌تواند جلو برود اما از ورود رضا به آسایشگاه فیلم هزار تیکه می‌شود، هزارپا شخصیت پردازی‌های تکراری و مشابهی دارد دو دوست که خلافکار هستند برای رسیدن به یک موقعیت از یک ترفند استفاده می‌کنند، موقعیتی مثل فیلم اخراجی‌ها یا فیلم‌های دیگر که شخصیت اول برای سواستفاده کردن از یک موقعیت خود را موجه نشان می‌دهد اما این شخصیت رفته رفته به همان کردارِ گذشته‌اش برمی گردد این فرمول در سینمای کمدی ایران به شدت بدیهی است، اما چرا داوودی برای ساخت فیلم کمدی‌اش این فرمول را تکرار کرده؟ داوودی در فیلم قبلی‌اش یعنی رخ دیوانه توانسته بود یک درام را با استفاده از ابزار فرمیک تا انتها با جذابیت به مخاطب ارائه دهد اما هزارپا مانند فیلم‌های کمدی دهه‌ی هفتاد است، کمدی پردیالوگ و پر لوکیشن که به هر دری می زند تا مخاطب را بخنداند، هزارپا با کمدی فاصله‌ی زیادی دارد چون فیلمسازش سعی نکرده قواعد کمدی در سینمای ایران را تغییر بدهد او به عنوان فیلمساز قدیمی همان راهی را رفته که پیش از این کارگردان نهنگ عنبر و اکسیدان و آینه بغل رفته‌اند.

«هزارپا» هرچند از دیگر فیلم‌های کمدی حال حاضر یک و سر و گردن بالاتر است اما هنوز با آن چیزی که بهش می‌گویند «خوب»، فاصله زیادی دارد. البته نباید فراموش کرد که فیلم در شوخی‌هایش با موارد حساسیت‌برانگیزی مثل شوخی با جانبازان و یا احزاب سیاسی مختلف در آن دوران و اصلاً ایده معلولیت صریح جلو می‌رود و جسورانه عمل می‌کند اما ویروس ابتذال هرچند به میزان بسیار کمتر از حالت معمولش بازهم گریبان بخش‌هایی از فیلم و داستان را گرفته و پرداخت بسیاری از صحنه‌ها خام‌دستانه و پایین‌تر از سطح انتظارمان از کارگردانی مانند ابوالحسن داوودی است.

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *