گزارش اختصاصی کیمیای وطن کودکان کار، قربانیان کوچک فقر

ساعت نزدیک ۹ شب است. سر چهارراهی پشت چراغ قرمز ایستاده‌اید. چشمتان به سبز شدن چراغ است تا هرچه زودتر از قلب ترافیک خود را رها کنید
و احتمالا به خانه بروید، دمی روی کاناپه دراز بکشید و با یک دست کنترل تلویزیون را داشته باشید و با دست دیگر یک فنجان چای تازه‌دم.
در همین افکار غوطه‌ور هستید که دخترکی کوچک با روسری گل‌گلی و لباس‌های کهنه و مندرس از شما خواهش می‌کند که یک گل یا آدامس یا چیزهایی از این دست از او بخرید؛ در حال دست به سر کردن او هستید
که پسربچه‌ای از سوی دیگر همین تقاضاها را از شما دارد. قبل از اینکه تصمیم بگیرید که چه کنید، چراغ سبز می‌شود و بوق ممتدد ماشین‌های پشت سر به شما می‌فهماند که باید رد شوید و کودکان کار را به
فراموشی بسپارید.
حکایت کودکان کار
حکایت کودکان کار و روزگار سختشان تا همین یکی دو دهه پیش فقط شامل تهران می‌شد
و اگر گذرتان به چهارراه‌های بزرگ می‌خورد شاید چندتایی کودک بی‌پناه را در حال تکدی‌گری می‌دیدید؛ اما حال نه‌تنها در کلانشهرها، بلکه در بسیاری از شهرهای بزرگ
و کوچک سر هر چهارراه یا در گذر هر پارکی تعداد زیادی از این کودکان مشغول کار هستند. اینکه این کودکان هموطنان خودمان هستند یا کودکان جنگ‌زده بی‌پناه کشور همسایه فرق چندانی نمی‌کند؛ نفْس کار کردن کودکان بر اساس تمامی قوانین بین المللی و قوانین کشور خودمان غیرقانونی است. تعریف کودکان کار در کشورهای مختلف یکسان نیست؛ به گونه‌ای که در بعضی
کشورهای آسیایی، کار افرادِ در گروه سنی ۸ تا ۱۳ ساله در زمره کار کودکان قرار می‌گیرد؛ اما عمده تعریفی که شامل بیشتر کشورهای جهان از جمله ایران می‌شود اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال است.
بهره‌کشی از کودکان
بهره‌کشی از کودکان دلایل مختلفی دارد؛ در بیشتر مواقع فقر، اعتیاد والدین و طلاق از مهم‌ترین دلایل واداشته شدن کودکان به کار است. متاسفانه کودکان کاری که به منظور کسب درآمد به فعالیت‌های تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی می‌آورند، از بسیاری از حقوق اولیه انسانی حق آموزش و تحصیل باز می‌مانند؛ سلامت جسمی و روانی این کودکان به شدت در معرض انواع آسیب‌ها و خشونت‌های جسمی
و حتی جنسی قرار می‌گیرد و در آینده با افسردگی
سوء‌تغذیه و انواع بیماری‌های روحی و جسمی مواجه می‌شوند.
فردی که از کودکی به جای تحصیل و تفریح موظف به تامین اقتصادی و معیشتی خود
و خانواده خود است، کودکی خود را تباه‌شده می‌بیند و هیچ‌گاه فرصتی برای آموزش
و پرورش یا مهارت‌آموزی که بتواند تامین‌کننده ضمانت شغلی او در آینده باشد، پیدا نمی‌کند.
آمار
در حال حاضر آمار مشخص و دقیقی از تعداد کودکان کار در ایران وجود ندارد؛ هرچند که بعضی منابع و سازمان‌ها از وجود ۲ میلیون کودک کار در ایران خبر می‌دهند، ولی آمارهای غیررسمی تعداد کودکان کار ایرانی را ۷ میلیون نفر تخمین می‌زند که گفته می‌شود ۴۰ درصد این کودکان را کودکان مهاجر تشکیل می‌دهند.
عزم جدی برای ریشه‌کنی کار کودکان
با توجه به این آمار و گزارش‌های کارشناسان کار کودکان، معضلی جدی است که نیاز به حمایت همه‌جانبه همه دستگاه‌ها و حتی سازمان‌های مردم‌نهاد دارد.
اگر چه دستگاه‌های متولی تلاش‌های زیادی در این زمینه انجام داده‌اند، اما با نگاهی به وسعت این پدیده به نظر می‌رسد عزم جدی‌تری برای ریشه‌کنی کار اجباری کودکان مورد نیاز است.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *