افکار عمومی، سرمایه اجتماعی
جهان امروز در حال پشت سر گذاشتن دوران پرشتابی است که در این دوران مولفههای مختلفی در حفظ، بسط، بقا، دوام و پیشرفتهای مادی و معنوی در شئون مختلف جامعه نقش موثری را ایفا میکنند.
یکی از این مولفهها، فنآوریهای نوین ارتباطی
و اطلاعاتی است که تاثیر مستقیمی بر سبک زندگی نحوه اندیشیدن، تعاملات نظامهای اقتصادی و مدیریت بحرانهای اجتماعی و تهدیدات و چالشهای جوامع دارد و صورت آنها را تغییر داده و متحول کرده است. این فناوریهای نوین، فهم جامعه را از رویدادها و حوادث اجتماعی-فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در همه نظامها ارتقا داده است و درک نوینی را از خردورزی، حقوق و تکالیف و آزادیهای مدنی و هنجارها و ارزشهای حاکم بر جوامع و نقش قدرتهای سیاسی و چگونگی استقرار آنها پدید آورده و باعث شده است.
فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی نقش اساسی و بنیادینی را در ساخت افکار عمومی جامعه بر عهده گرفته است؛ لذا با توجه به فراگیری و گسترش استفاده از این فنآوریها، اهمیت توجه به شکلگیری و ساخت افکار عمومی در این فضا برای جامعه از ضرورتهای انکارناپذیری است که حفظ شناخت و پاسداشت آن را به عنوان یک فریضه واجب برای همه بازیگران و نقشآفرینان جوامع به حساب میآورد.
افکار عمومی، یکی از مولفههای سرمایههای ملی به شمار میآید که زیربنا و شالوده و اساس منافع ملی
را بنیان مینهد. ژاک نکه، اندیشمند فرانسوی در این باره میگوید: «افکار عمومی قدرت ناپیدایی است که بیگنج و بیمحافظ و بیارزش برای شهر، برای دربار و برای قصر پادشاهان قانون وضع میکند.»
و نیز اینکه: «افکار عمومی، دادگاهی است که در آن همه مردانی که نگاهها را به سوی خود برمیگردانند، ناچارند حضور یابند و پاسخگو باشند.» و یا اینکه: « افکار عمومیدر جایگاه خود انگار که بر تخت نشسته باشد، جایزه میدهد، تاج بر سر میگذارد و شهرتها و آوازهها را افزایش یا کاهش میدهد.»
لیزرسن خاطر نشان میکند که افکار عمومی به مرجع و پناهگاهی، همچون یک الهه زمینی تبدیل شده است و از آنگونه واژههای اسطورهگونهای است که شهروندان، دانشمندان و ارباب مناصب به طور یکسان در برابر آن احساس تعهد میکنند؛ تعهدی که گاه جنبه ایمانی دارد، گاه جنبه واقعبینی و گاه جنبه قداستی.
از این روست که تصمیمسازان و تصمیمگیران هر جامعهای با هر نوع بینش و نگرشی و با هر نظام ارزشی و هنجاری حاکم بر جامعه، افکار عمومی را به عنوان یک سرمایه اجتماعی قلمداد میکنند و برای پیشبرد اهداف خود در حفظ و بسط و بقای نظام سیاسیشان، راهبردها و تاکتیکهای مختلفی را دربرهههای مختلف برای هماهنگ و همسو و پشتیبانی عمومی از نظام سیاسی به کار میبرند. نظام سیاسیای را در جهان نمیتوان یافت که به شکلگیری و مولفههای موثر بر شکلگیری وتاثیر افکار عمومی در جامعه بیتفاوت بوده باشد.
از این رو فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی
عرصه جدیدی برای شکلگیری افکار عمومی در جامعه ایجاد کرده است؛ چرا که بیحد و مرز بودن و فراگیری و سهل الوصول بودن و سرعت تولید و انتقال پیام و محتوا در فضای مجازی توسط فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، شکلگیری افکار عمومی را دارای پیچیدگی ویژه و به فضایی که به سادگی قابل کنترلپذیری باشد، مبدل کرده است.
انتشار سریع اخبار و تحریف هنجارها و ارزشهای حاکم بر جامعه و ایجاد شبهه در نظام فکری و عقیدتی و ایجاد یک نظام فکری مجازی و موازی با نظام فکری واقعی و حقیقی در جامعه تنها گوشهای از مولفههای نوین موثر بر شکلگیری افکار عمومی در جامعه توسط ابزار مبتنی بر فضای مجازی میباشد که تصمیمسازان و تصمیمگیران و فعالان و کنشگران اجتماعی باید برای آن به صورت یک اقدام ضروری چارهای بیندیشند.
نکتهای که باید بدان به صورت ویژه اشاره نمود این است که رها کردن مولفههای موثر بر شکلگیری افکار عمومی در فضای مجازی مخاطرات زیادی برای نظامهای سیاسی به بار میآورد؛ چرا که اپوزیسیون نظام با بهرهگیری از شرایط به وجود آمده به دنبال مدیریت و هدایت افکار عمومی در این فضا میباشد؛ لذا اپوزیسیون همواره کوشیده است تا افکار عمومی جامعه را به صورت مستقیم و بدون واسطه مورد بهرهبرداری قرار دهد و در مسیر عدم پشتیبانی عمومی از تصمیمهای کلان و خرد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دولتمردان خلل ایجاد کند.
فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، فضای جدیدی را برای نقش آفرینی همه گروههای فعال در جامعه فراهم کرده است.حفاظت و حراست از کیان فکری و اعتقادی جامعه امر اجتنابناپذیری را برای نظامهای مستقر به وجود آورده است.
مصونسازی نظام فکری جامعه در فضای مجازی میتواند از تاثیرپذیری افکار عمومی توسط نظام فکری مهاجم جلوگیری به عمل آورد و این با برقراری نظام آموزشی سواد رسانهای در اقشار مختلف جامعه محقق میشود و اینگونه افکار عمومی را که به عنوان سرمایه اجتماعی نظامهای سیاسی است
از تهاجمات و آسیبها و تهدیدات حفظ میکند.