انسجام خانواده
خانواده و تعریف آن
از مشکلاتی که امروزه دامنگیر جامعه ما شده مخدوش شدن انسجام خانواده است. متاسفانه عواملی همچون ماهواره، تلگرام و …باعث شده گسستگی خانواده و طلاق، علیرغم کراهتی که در دین دارد و فرهنگ دینی مردم ما هم آن را منع میکند، به شرایط نامطلوبی برسد. لذا در چند شماره به مسائل خانواده و عوامل موثر در انسجام آن خواهیم پرداخت. از آنجا که خانواده یکى از نهادهای مهم جامعه بشرى و زیربنایىترین و اولین نهاد اجتماع به شمار مىرود ادیان الهى به جهت نقش مهم آن در اخلاق و معنویت انسانها، آموزههاى مهمى در این زمینه ارائه کردهاند. در همین راستا آخرین دین الهى، یعنى اسلام، در ابعاد مختلف زندگى خانوادگی، دستورها و آموزههای مفیدی ارائه کرده که رعایت آنها باعث تقویت و انسجام و رعایت نکردنشان باعث انحطاط و فروپاشی خانواده میشود. در این دین، ازدواج و خانواده، محبوبترین
و عزیزترین نهاد بشرى نزد خداوند اعلام شده است. در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام آمده است: درهاى آسمانهنگام بروز چهار پدیده گشوده مىشود که دو مورد از آنها مربوط به خانواده است: وقتى عقد ازدواج برگزار مىشود و هنگامى که فرزند به چهره والدین خود نگاه میکند. با این مقدمه، به تعریف و بررسى خانواده و عوامل انسجام و فروپاشی آن از دیدگاه اسلام میپردازیم. الف- تعریف خانواده
خانواده، گروه کوچکى حد فاصل بین فرد و جامعه است. صاحبنظران تعریفهای متعددى از خانواده ارائه کردهاند؛ ولى هر تعریف به بُعدى از ابعاد خانواده توجه داشته است؛ از این رو شاید مناسبتر باشد که خانواده را با توجه به ویژگىهای اساسى آن تعریف کنیم: الف- از عمومىترین سازمانهای اجتماعى است که بر اساس ازدواج بین یک مرد و دستکم یک زن شکل مىگیرد. ب- در آن مناسبات خونى یا اسنادیافته پذیرش فرزند به چشم مىخورد.ج- معمولا داراى نوعى اشتراک مکانى است.د- معمولا کارکردهاى گوناگون فرهنگی، اقتصادى، تربیتى و جز اینها را بر عهده دارد.تعالیم اسلام نیز بر ویژگىهاى یادشده در خانواده تأکید مىکند. بر اساس تعالیم اسلامى، خانواده مجموعهاى است از افراد با رابطههاى سببى (عقد ازدواج) و نسبى (والدینى – فرزندی و خواهر و برادرى). این افراد نسبت به یکدیگر متناسب با نوع نسبت و ارتباط، مسئولیتهاى اجتماعى، حقوقى، تربیتى، رفتارى، اقتصادى و دینى دارند. بر اساس این تعریف، از نظر تعالیم اسلام خانواده شامل خانوادههاى هستهای و گسترده مىشود. با وجود این، با توجه به میزان مسئولیتها و حقوق اقتصادى اجتماعى و رفتاری اعضاى خانواده نسبت به هم، سه مرتبه خانواده در اسلام دیده مىشود:خانواده مرتبه اول: زن و شوهر و فرزندان بدون واسطهخانواده مرتبه دوم: زن و شوهر، فرزندان، والدین زن یا شوهر(اجداد فرزندان)خانواده مرتبه سوم: زن و شوهر، فرزندان به علاوه والدین زن یا شوهر و دایی، خاله، عمو و عمه فرزندان. این اولویتبندى بر اساس مسئولیتهای زن و شوهر نسبت به هم، والدین نسبت به فرزندان بدون واسطه و باواسطه، فرزندان نسبت به اجداد، عمه، عمو، خالهماما، و قوانین اقتصادى اسلام مانند نفقه، ارث و زکات واجب و قوانین حقوقى مانند ولایت جد پدری و دیه عاقله در نظر گرفته شده است. بیشتر آیات قرآن که به روابط اعضاى خانواده مربوط مىشود، به مسائل خانواده مرتبه اول پرداخته و آیات کمترى به خانواده مرتبه دوم و آیات محدودی مانند آیات ارث به مسائل خانواده مرتبه سوم پرداخته است. این تعریف از خانواده مبتنى بر مسئولیتهاى افراد نسبت به اعضاى خانواده و خویشان و نیز اهدافى است که تعالیم اسلام برای ازدواج و تشکیل خانواده در نظر دارد. تعالیم اسلام براى سعادت و سلامت دنیوى و اخروى انسانها، برنامههایى را قرار داده که از جمله آنها تشکیل خانواده است. در این برنامهها نیازهاى طبیعى انسان و شرایط اجتماعى او در همه عصرهاى تاریخ در نظر گرفته شده است؛ از این رو تحولات اجتماعى بشر، بهویژه تحولات عصر حاضر که خانواده را دچار دگرگونىهاى اساسى کرده و گاه موجبات دورى از اهداف تشکیل خانواده را فراهم آورده است، نباید ما را از تعریف مناسب خانواده دور کند و به جهتى سوق دهد که نتوانیم اهداف تشکیل خانواده را تحقق بخشیم؛ به همین جهت باید تلاش کرد تحولات اجتماعى در جهت تشکیل و استمرار خانوادههایى که سعادت و سلامت بشر را تضمین مىکنند، سوق داده شود. البته تحقق این امر در بیشتر جوامع دشوار است. با وجود این، مىتوان در جوامعى که زمینه فرهنگ اسلامى در آنها وجود و رسوخ دارد، در این راستا گامهایى برداشت.افزون بر این، مانند نظریه سیستمى، خانواده در اسلام به عنوان یک واحد اجتماعى در نظر گرفته شده و چیزى بیش از مجموعه افرادى است که آن را تشکیل مىدهند. یکى از شواهد این امر، مسئولیت افراد در قبال خانواده در جنبههاى اقتصادی و تربیتى است. در قرآن به سعادت اخروى فرد در کنار خانواده او توجه شده و خداوند از انسانها مىخواهد نهتنها خویش، بلکه خانواده خود را از گرفتارى و عذاب اخروى محافظت کنند. همچنین خداوند به پیامبر خطاب مىکند که خانواده خود را به نماز دعوت کن. آیاتى که به تأثیر رفتار فرزندان در تعالى معنوى والدین اشاره کرده نیز دلیلى بر شدت وابستگى اعضاى خانواده در امور دنیوى و اخروى به یکدیگر است. حساسیت پیامبران نسبت به خانواده خود و هدایت آنها نیز از جمله دلایلى است که ارتباط و تأثیر متقابل اعضاى خانواده را نشان مىدهد. شدت این ارتباط به حدی بوده که گاه پیامبران برای اعضاى خانواده خود طلب آمرزش و نجات کرده و چون این اعضا بر گمراهى خود اصرار مىکردند، خداوند این پیامبران را به دلیل طلب آمرزش براى آنان مورد نکوهش قرار داده است.