روزنه آسیب

سرمقاله

در روزهای پایانی سال ۱۳۹۵ سال هستیم روزهایی که به روزها و ماههای پایانی عمر دو تشکیلات مردمی که نماد مردم سالاری دینی است نیز می باشد دوره خدمت دولتی که مردم نزدیک به ۴سال پیش به او رای دادند تا برای کشور پیشرفت و توسعه و عدالت را به ارمغان آورد همچنین روزهای پایانی دوره پنجم شوراهای اسلام شهر و روستااست کسانیکه با رای مردم مسئولیت اداره شهرها را بعهده گرفتند تا از طرف مردم در راستای تعالی و رفاه و آسایش مردم و ارتقاء فرهنگ و خدمات به مردم تصمیم بگیرند و شهرها در جهت خود کفایی و در آمد پایدار هدایت نمایند اینکه این دو نهاد مهم در این دوره خدمتی چه مقدار موفق بوده اند و نقاط قوت و ضعف آـنها چیست بماند تا روزهای نزدیک به انتخابات که بطور قطع باید با انصاف به آن پرداخت اما اکنون که کلید انتخابات ریاست جمهوری و شوراها در نزدیکی نواخته شدن است تا روز انتخابات فرصتی برای مردم است برای بررسی کسانی که به عرصه می آیند و اعلام آمادگی برای خدمت می کنند، بی شک یکی از مواضعی که جای نگرانی دارد ورود افرادی است که پول و سرمایه دارند ودر اشرافیت کامل به سر می برند و با زندگی اشرافی خود فخر فروشی می کنند اما حالا با هزینه های سرسام آور می خواهند رای مردم را بگیرند و در راس امور قرار گیرند امروز در نشانه هایی در ارتباط با روند نفوذ و گسترش اشرافی گری در درون جامعه شاهد نشانه هایی هستیم که این روند می تواند آسیب هایی  را متوجه انقلاب و مردم نماید  یکی از آسیب های جدی جریان اشرافی گری، به چالش کشیده شدن انقلاب خواهد بود که هر روز ممکن از سوی این جریان رخ نماید شیوه های اقدام این جریان باعث کاهش اعتماد عمومی جامعه می شود و سلب اعتماد مردم سنگین ترین هزینه و تهدید برای نقلاب خواهد بود از طرفی  اشرافیگری موجب بروز فاصله میان مردم و حاکمیت خواهد شد مسلم، انقلاب ما  به واقع در تلاش برای رفع حوائج و رسیدگی به طبقات ضعیف و به تعبیری فرودست جامعه بوده و می باسپشد که این مشی امام(ره) و مقام معظم رهبری بوده و خواهد بود و مردم نیز در همه زمینه ها از انقلاب، به بهترین وجه ممکن حمایت کرده و اجازه نداده اند دیگران این انقلاب الهی را به بن بست بکشانند برای تداوم این خط نیز این حمایت ها همچنان می باید مستمر و مستقر باشد تا این که بتوان به آینده انقلاب امیدوار بود.از این رو اگر جریان و تفکر اشرافی گری در میان جامعه و مسئولین گسترش یافته و نفوذ یابد بدون تردید میان مردم و حاکمیت فاصله و شکاف ایجاد خواهد شد و هر دو از یکدیگر جدا خواهند شد.و نکته مهم اینکه روحیه اشرافیگری نمی تواند در مقابل دشمن با قدرت بایستد، این جریان در برابر تهدید، تطمیع و… دشمنان ایستادگی و مقاومت نکرده و تسلیم خواسته های آن شوند. شاهد بر این مدعا اتفاقاتی است که در طول تاریخ اسلام رخ نموده است از جمله حادثه کربلا که دستگاه یزید، برخی از سران قبایل (که به ظاهر شیعه هم بودند) اشرافی منش را با تهدید و تطمیع توانست از قیام علیه دربار باز دارد و موجبات آن حادثه بزرگ را فراهم آورد.بنابراین اگر روحیه اشرافی گری در جامعه حاکم شود تحقیقاً جامعه گرفتار سستی و ذلت خواهد شد و نخواهد توانست بر اساس نیازها، مصالح و اهداف خویش تصمیم بگیرد و عمل نماید.از دیگر مخاطرات اشرافی گری در ارتباط با انقلاب این است که در دراز مدت بستر ساز این خواهد بود که روحیه انقلابی گری انقلابیون را از خود متأثر نموده و آهسته آهسته آنان را از این خط اصیل دور و زمینه سلطه اجانب را فراهم آورد. یک ضرر اشرافیگری اینست که آنها خود را طلبکار مردم و انقلاب می دانند و نمی توانند نعمت انقلاب را درک کنند و در نتیجه کفران نعمت های انقلاب و گسترش آن در جامعه برای تداوم حیات انقلاب اسلامی بسیار مضرّ مخرّب خواهد بود البته هیچ کس و مقامی کمبودها و مشکلات امروز مردم را انکار نمی کند. همچنین از زمره آسیب های اشرافی گری که متوجه انقلاب اسلامی است این است که این جریان با نفوذ در میان لایه های مختلف اجتماعی و انقلابی، جریان اصیل انقلاب را از درون تهی کرده و در گذر زمان آن را از مسیر اصلی خود دور می سازد و تمام زحمات ملت بزرگ ایران را هدر می دهد کما اینکه بسیاری از انقلابهای مردمی دنیا از همین روزنه گزیده شده اند و به انحراف رفته اند. از جمله آسیب های دیگر اشرافی گری را می توان براندازی نظام دانست که با گذشت زمان ممکن است اتفاق بی افتد، زیرا روند و سمت و سوی نظام که با جهت گیری انقلابی اهداف و آرمان های انقلابی را خواهان است با منافع جریان اشرافی سازگاری ندارد. از این رو ممکن است جریان اشرافی به این لحاظ با مخالفان و دشمنان در جهت براندازی هم موضع گیری هماهنگی پیدا نماید و به انقلاب و آرمانهای مردم وشهدا و امام ضربه بزند مورادی که به اجمال ذکر شد ما را بر این می دارد تا با چشم و گوش باز در مدت فرصت مانده تا انتخابات به تحقیق بپردازیم و فرد و افرادی را انتخاب کنیم که از اشرافیگری دور باشند و حتی طعم تلخ فقر را چشیده باشند تا بتوانند به نفع عموم مردم تصمیم بگیرند و امور را پیگیری نمایند.بعون الله تعالی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *