قرآن چه می گوید؟

یادداشت سردبیر کیمیای وطن/

در روزهای متعلق به شهادت حضرت فاطمه(س) هستیم آخرین روز این هفته سالروز شهادت آن بانوی بزرگ است در روزهای قبل نکاتی از زندگی کوتاه اما پر ثمر زندگی آن حضرت را مرور کردیم امروز و در این یادداشت کوتاه فاطمه را در نگاه قرآن بیان می کنیم در تفاسیر، شأن نزول آیاتی از قرآن کریم درباره حضرت زهرا (س) بیان شده است مخصوصاشیعه، اهل سنت و جماعت اتفاق نظر دارند که سوره هل اتی ( انسان ) درباره فاطمه (ع) و همسر و پسرانش نازل شده است.هنگامی که رسول خدا (ص) آماده مباهله با اهل کتاب می‌شد این آیه شریفه نازل شد: … فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم … ( آل عمران ): « بگو بیایید فرزندان ما و فرزندان شما و زنان ما و زنان شما و خود ما و خود شما را بخوانیم …» آن گاه رسول خدا (ص) فاطمه و علی و حسنین را همراه برد و فرمود: « اللهم هولاء أهلی».

رسول الله (ص) کسی از همسران خویش را نبرد ، بلکه از میان زنان فقط فاطمه (س) را همراه برد؛ بنابراین فاطمه مصداق ” نسائنا“ بود.

در جای دیگرقرآن حضرت  زهرا (س) را از اهل بیت پیامبر (ص) معرفی می کند، قرآن درباره‌شان می‌فرماید: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً ( احزاب ، ۳۳ ): «‌ جز این نیست که خدا می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک و پاکیزه سازد» . این آیه بیانگر عصمت آن حضرت است. امام خمینی ( ره ) فرمود: « این که در مدت زمان کوتاه جبرئیل (ع) بارها نزد زهرا (س) آمده ، مسئله ساده‌ای نیست. سراغ نداریم که جبرئیل در مدت زمان کوتاهی نزد کسی جز انبیای عظام ( رسول الله (ص) ، عیسی (ع) و … ) آمده باشد. در مورد ائمه (ع) نیز وارد نشده که جبرئیل (ع) بر آنها نازل شده باشد. به دلیل وسعت روح فاطمه (س) ، میان روح او و جبرئیل تناسب برقرار بوده است. شاید این شرافت و فضیلت ، بالاترین فضیلت برای آن حضرت باشد».

زهرا (س) در خانه وحی متولد شد و با صورت قرآن پدر انس گرفت و رشد نمود. بدیهی است که آن حضرت با قرآن مأنوس باشد و وجودش به آیات قرآن آمیخته گردد. پدرش ابلاغ کننده وحی و آیات الهی به مردم بود و بنابراین او که پاره تن رسول الله بود از نزدیک‌ترین افراد به قرآن بود. فاطمه از مأنوس‌ترین افراد بشر به کلام خدا و وحی بوده است ، شاهد این گفتار را در خطبه پر ارزش و گفتار درهم کوبنده آن بزرگ بانوی اسلام در مسجد النبی پس از رحلت رسول خدا (ص) و در برابر سران قریش می‌بینیم. سخنان بانویی مصیبت‌زده ، مجروح ، بیمار ، داغدار ، مظلوم از خانه‌ای درسوخته که خلیفه وقت و یارانش صاحب آن را مجبور به سکوت کرده‌اند. در حالی که پیکرش صدمه دیده ، چنان‌ محکم و با صلابت ـ که استواری او را به استواری رسول الله (ص) تشبیه کرده‌اند ـ خطبه می‌خواند ، یک خطبه برای همیشه تاریخ که در آن درباره توحید و صفات خداوند، نبوت و رسالت رسول ، ولایت علی بن ابی‌طالب ،‌ معاد و فلسفه و اسرار احکام الهی می‌گوید.

دقت در این خطبه آشکار می‌سازد که آن حضرت در عین قرار داشتن در شرایطی خاص از جفای پیروان پدرش و ظلمی که درباره همسرش روا داشته و حق او را غصب کرده‌اند ، در عین صلابت چنان با آیات قرآن مأنوس است که در میان کلامش به فراخور عبارات آن ، آیاتی از قرآن را بدون مکث و درنگ و بدون اشتباه و جابه‌جایی ادا می‌کند. آن حضرت در سخنانش می‌کوشد تا برخی از اصحاب رسول الله (ص) و مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کند و با حمد خداوند و یادکردن نام رسول الله (ص) و ذکر مسئولیت ها و خدمات آن حضرت، زنگار و غبار نشسته بر دل‌ها را بشوید. پس از آن درباره خاندان خویش و کتاب خدا ( قرآن ) می‌گوید: و (نحن) بقیه استخلفها علیکم ( و معنا ) کتاب الله الناطق و القرآن الصادق و النور الساطع و الضیاء اللامع … .

آن حضرت قرآن را‌ ناطق ، ‌صادق و نور درخشان و روشن که دلیل‌های آن روشن و اسرار آیاتش ظاهر است معرفی می‌فرماید و آن را حامل دلیل‌های نورانی الهی و پندهای مکرر خداوند که در آن واجبات ، محرمات ، احکام و ادله روشن و کلمات شفابخش و فضائل انسانی مطرح شده می‌داند. سراسر این خطبه مبارک از قرآن نشآت گرفته و تسلط آنحضرت به مفاهیم قرآن نشان می دهد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *