مولفه های همنوایی
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2017/03/81985196-70560006.jpg)
سرمقاله
وحدت ملی یکی از مولفه های سرنوشت ساز و رمز ایستادگی و قدرتمند و از نیازهای همیشگی است که می تواند اقتدار ملت را تثبیت و جهانخواران را از دست درازی به منابع کشور مایوس نماید این توصیه قرآنی است که “واعتصموابحبل الله جمیعا و لاتفرقوا” بویژه امروز که در آستانه برگزاری دو انتخابات مهم و سرنوشت ساز هستیم و دشمن بیش از هر زمان دیگر برای ایجاد تفرقه و دسته و گرو ه بندی و رو به روی هم قرار دادن آنهاست لذا می طلبد سیاسیون و ارباب جراید و همه دلسوزان در راستای تعمیق وحدت ملی دست بکار شوند و از هر تلاشی فرو گذار نکنند به همین مناسبت مروری بر تاکیدات حضرت امام خمینی قدس سره خواهیم داشت. آنچه امام عزیز در تمامی پیام ها و بیانیه ها در دوران مبارزه و پس از پیروزی بر آن بسیار تاکید داشتند وحدت و اعتصام همگانی بحبل الهی است و دوری از تفرقه، مشخص است که وحدت عامل پیروزی و تفر قه عامل شکست است امام خمینی ایران را به لحاظ ساختاری مستعد تفرقه دانسته و زمینههایی چون وجود قبایل و عشایر مختلف، موقعیت جغرافیایی، تنوع زبانی، تنوع مذهبی و در نهایت تنوع خاستگاه روشنفکری یعنی وجود حوزه و دانشگاه را از عوامل تفرقه به شمار آوردهاند. از این رو به اعتقاد امام، عواملی چون ملیّت، زبان و وحدت مکانی نمیتوانند به عنوان محورهای اتحاد مورد تأکید قرار گیرند و به جای آنها «اسلامیت» و آن هم در مفهوم عام و در سطحی فراتر از تفسیرهای فرقهای، میتواند عامل انسجام ایران باشد. تفسیر امام از اسلام، اقرار به کلمه «لا اله الا اللّه» و داشتن قبله واحد یعنی ارزشهای فرا فرقهای است:چنانچه می فرمایند: مسلمانها که اهل حق هستند، قرآن کتاب آنهاست، کعبه قبله آنهاست، کسانی که به اسلام ایمان آوردهاند و به حق ایمان آوردهاند در این حق خودشان مجتمع باشند و نگذارند این باطلها که در باطل خودشان میخواهند مجتمع بشوند، آنها پیروز بشوند.(صحیفه نور ج ۱۳، ص ۴۸٫) ایشان رمز رسیدن به وحدت و همنوایی را سعه سدر و تکیه بر قوانین دانسته و بر همصدایی همه مذاهب و اقلیت های مذهبی توصیه دارند. امام خمینی ضمن توصیه به سعه صدر در برخورد با برادران دینی، «منطق گفت و گو» و تن دادن به قوانین و مقررات را رمز بقای اتحاد میدانست. دو مؤلفه مذکور حتی میتوانند اقلیتهای دینی را همنوا کنند:اگر بخواهید مملکت خودتان را از دست ابرقدرتها و چپاولگرهای بین المللی نجات بدهید، باید همه مقرراتی که تحت عمل هر یک هست، آن مقررات عمل بشود و هیچ نهادی با نهاد دیگر معارضه نکند… من امیدوارم که تمام برادرهای ما در اطراف ایران، چه برادرهای اهل سنت چه برادرهای اهل تشیع و تمام کسانی که در این ملت هستند از اقلیتهای مذهبی، همه با هم مجتمع باشند، تا این که رفاه همه مسلمانها و همه کسانی که در کشور اسلامی سکونت دارند حاصل بشود.(همان ص ۲۷)
بنابراین ایشان برای بقای اتحاد، حکومت اسلامی را به حکومت انسانی ترفیع داده و معتقدند با قانونگرایی میتوان اختلافات را حل کرد و کشور را به ساحل نجات رهنمون ساخت: خواست همه یک جمهوری اسلامی، یک حکومت عدل، یک حکومت انسانی… اگر این دو تا جهت را حفظ کنید… و نگذارید اختلاف پیدا بشود، اگر ما حفظ کنیم این وحدت کلمه و وحدت مقصد [اسلام] تا آخر پیروزیم(همان ج ۷،ص۲۸۰)
در حکومت انسانی و حکومت عدل حتی بدون داشتن دین واحد نیز میتوان با منطق گفت و گو به تفاهم رسید: ما اگر اختلاف سلیقه داریم، اختلاف بینش داریم، باید بنشینیم و با هم در یک محیط آرام صحبت کنیم و مسائل خودمان را حل کنیم، با تفاهم مسائل را حل کنیم، نه این که جبههگری کنیم، یکی یک طرف بایستد با دار و دسته خودش و یکی یک طرف دیگر بایستد با دار و دسته خودش، و کوشش کنند در تضعیف یکدیگر و کوشش کنند در تضعیف کشور اسلامی… شماها اگر مسلم هستید، با احکام اسلام عمل کنید و اگر خدای نخواسته تعهد اسلامی را قبول ندارید، با دید سیاسی مسائل را حل کنید.(همان، ج۱۴، ص ۳۸)
امام خاستگاه تفرقه را نه مردم که نخبگان، مسؤولان و نهادهای نظام دانسته و خطاب به ایشان میفرمایند: شما همه برای خدا ـ انشاءاللّه ـ عمل کنید، همهتان با هم باشید، پشت و پناه هم باشید، ملت خوب است، ملت یک ملت روشنی است، یک ملت خوبی است. شماها هم همه با هم مجتمع بشوید، دولت و ملت، ارکان دولت، رئیس جمهورش، مجلسش، همه اینها با هم مجتمع باشند.(هان،ج۱۳،ص۱۷۳)
من باز تأکید میکنم اگر سران با هم خوب باشند، این کشور صدمه نمیبیند، اگر صدمهای این کشور ببیند از اختلاف سران است. همان طور که شارع مقدس فرموده، باید دولت، مجلس و قوه قضاییه احساس کنند که یک تکلیف دارند و آن این که اختلاف نداشته باشند.( . همان، ج ۱۸، ص ۵۷٫) بنابراین توجه به مفاهیم اسلام و رعایت اصول و نیز سعه سدر و گفت وگو ونیز رعایت قانون و همنوایی سران را در ایجاد وحدت کار ساز می دانند که همگان باید به آن توجه کنند.حال سخن برخی در این روزها چه مقدار در جهت همنوایی است و آیا با این معیارها سازگار است یا نه بماند و آیا ساز این افراد وارونه کوک نشده است؟