از خانه تکانی عید تا خانه تکانی دل

یادداشت محمد حاجیان

این روزها بازار خانه تکانی گرم است، همه به نوعی مشغول تمیز کردن و به عبارتی خانه تکانی هستند.در این فرصت چه خوب است که این وقت هایمان را تنها صرف خانه تکانی خانه های گلی و آجری نکنیم و کمی هم به فکر خانه تکانی دل هایمان باشیم.یکی از رسم هایی که  نزدیک عید مرسوم است نظافت و پاکیزگی است به گونه ای که نزدیک سال جدید و نوروز، همه در پی خانه تکانی می شوند.همه سنسورهای تمیزی و نظافتشان فعّال و فعّال تر می شود که هرچه کثیفی و آلودگی هست را از خانه های گلی و آجری و سنگی خود از بین ببرند.خانه ها را رنگ می کنند، در و پنجره و … را می شویند که سال نو را با آلودگی و کثیفی آغاز نکنند.در بحث نظافت یه سری کارهای روزانه است مثل شستن ظرف ها و گردگیری، یک سری کارهای هفتگی مثل آب دادن به درخت و یک سری هم نظافت های سالانه است مثل شستن قالی و دیوار و پنجره.

نکته این جا است که چه خوب است همین طور که به نظافت مادی روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه توجه می شود، به نظافت معنوی و خانه تکانی دل هم توجه کنیم.  یک عبادت روزانه داریم، رابطه با خدا از طریق نماز. یک عبادت هفتگی داریم، نماز جمعه. یک عبادت سالانه داریم شب قدر.در نظافت هم می‌شوییم و هم می‌چینیم. اول فرش و پتو و هرچه آلوده هست را می‌شوییم و بعد از  شستن چیدن است. در امور معنوی هم علمای اخلاق گفته اند اول تخلیه یعنی عیب‌هایت را خالی کن. خودت را از عیب خالی کن. بعد تحلیه! یعنی هم باید عیب را برطرف کرد و هم باید صفات انسانی را در خود زینت داد.

کسی خانه‌اش را می‌شوید که می‌فهمد خانه‌اش کثیف است، احساس می‌کند این فرش آلوده است، می‌شوید. کسی هم به فکر خودسازی می‌افتد که احساس کند عیب دارد.بعضی ها به راحتی دروغ می گویند، غیبت می کنند، نیش می زنند و در آخر هم می گویند من که عیبی ندارم!کسانی به فکر تقوا و تعلیم و تربیت و خودسازی خودشان هستند که عیب هایشان را بفهمند.روایت داریم هرکه را خدا دوستش بدارد، به او می فهماند که چه عیب هایی دارد تا در رفع آنها تلاش کند.علامت اینکه خدا یک نفر را دوست دارد، این است که به او می‌‌گوید: تو این عیب‌ها را داری، سعی کن عیب‌هایت برطرف شود. و این جا است که متوجه می شویم خانه تکانی دل چقدر مهم است و اهمیت دارد؛ متأسفانه عیب و کثیفی های فرش و پنجره و مبل و دیوار و لباس  را متوجه می شویم اما به عیب های درونی خودمان، دروغ و تهمت و غیبت و حسادت و تکبر و… توجه نمی کنیم و خودمان را بی عیب عالم می دانیم.از نظافت خانه، هم خودمان لذت می‌ بریم هم دیگران. خانه‌ تکانی که شد، وقتی خستگی برطرف می‌شود، آدم هم خودش لذت می برد و هم هرکسی که وارد خانه می شود لذت می برد.اگر عیب های خود را پاک کنیم و خود را تطهیر کرده و وجودمان را به زیبایی ها تزیین کنیم هم خودمان خوشحال می شویم و سود می بریم و هم هر کسی با ما برخورد می کند می گوید: چه آدم پاکی، چه آدم صافی. برای نظافت خانه باید در و پنجره‌ها را بست. چون گرد و خاک از این پنجره‌ها از بیرون می‌آید.  پنجره‌ی دل ما هم گوش است.مراقب باشیم هر حرفی را نشنویم که غیبت و تهمت نشود.دروازه‌ی اتاق در و پنجره های آن است، می‌بندیم خاک نیاید. دروازه‌ی دل هم چشم و گوش انسان است، باید توجه کنیم که هرچیزی را نبینیم و نشنویم تا از آلودگی ها به دور بوده و مصون بمانیم.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *