خشونت، درد پنهان جامعه

دامون رشیدزاده

در تعریف خشونت آمده است: خشونت حالتی از رفتار است که با استفاده از زور فیزیکی و یا غیر فیزیکی فرد خشن خواسته خود را به دیگران تحمیل می‌کند. دانشمندان براین موضوع که خشونت در نوع بشر ذاتی ست، اتفاق نظر دارند. موضوع خشونت تقریباً از ابتدای تاریخ بشر وجود داشته است. خشونت طیف وسیعی از اعمال را در بر می‌گیرد از خشونت کلامی گرفته تا جنگ و نسل کشی همه در دایره خشونت جای می‌گیرند. به گفته دانشمندان میزان خشونت بشر و حتی حیوانات از ابتدای تاریخ تا کنون سیر نزولی داشته است و اساساً خشونت کاهش پیدا کرده اما این آمار به صورت کلی و مثال‌های فراوانی وجود دارد که نسان می‌دهد در برخی جوامع خشونت افزایش پیدا کرده است. در کشور ما آمار دقیقی از خشونت وجود ندارد و تحقیقات طولانی مدت و دامنه داری که نشان دهنده رشد و یا کاهش خشونت در جامعه باشد وجود ندارد اما نکته‌ای که کارشناسان درباره آن اتفاق نظر دارند این است که امروزه تکنولوژی سبب شده که خشونت شکلی عیان‌تر داشته باشد. خشونت رابطه مستقیمی با وضعیت اقتصادی و وضعیت روانی جامعه دارد. به طور مثال در هنگام بحران‌های اقتصادی خشونت هم در جوامع رشد پیدا می‌کند. همچنین پدیده‌هایی مانند جنگ اثرات مخربی بر جامعه به خصوص کودکان دارد و باعث افزایش خشونت در جامعه می‌شود.

خشونت در ایران

جامعه ما پس از هشت سال جنگ تحمیلی دچار صدمات اجتماعی زیادی شد که یکی از آنها پدیده خشونت بود. این خشونت به خصوص در میان کودکان آن دوران که حالا به سن جوانی و میان سالی رسیده‌اند شکل حادتری دارد. متاسفانه پرخاشگری در جامعه ما بالاتر از استانداردهای جهانی است. برای ثابت شدن این جمله، کافی است چند ساعتی را در خیابان‌های شهر بگذرانیم. آدم‌های صبور و آرام هم اطراف ما زیاد هستند اما آنچه به رفتار برخی از شهروندان تبدیل شده، خشم و پرخاشگری است. از فحش، ناسزا و کتک تا بوق زدن؛ ما حتی با بوق زدن هم بلدیم ناسزا بگوییم. بعضی وقت‌ها هم کار به جاهای باریک می‌کشد و این خشم آنچنان خون را جلوی چشم برخی می‌آورد که پایان ماجرا به ضرب و جرح می‌رسد. حتی گاهی طاقت نداریم موقع رانندگی کسی از ما سبقت بگیرد یا خلاف میل ما رفتار کند؛ آن وقت است که تا تلافی نکنیم، آرام نمی‌شویم. این پرخاشگری عواقب خطرناک‌تری هم دارد و به گفته کارشناسان پلیس بسیاری از قتل‌ها در کشور ما به دلیل هم خشونت لحظه‌ای رخ می‌دهد و فرد تنها لحظاتی پس از انجام قتل از کار خود پشیمان می‌شود پشیمانی‌ای که سودی ندارد. کارشناسان دلایل متفاوتی را برای ظهور خشونت در جامعه امروز ما عنوان می‌کنند.

شهرنشینی

بر اساس آمارها مهاجرت به شهرها باعث می‌شود تا سال ۱۴۰۰ جمعیت شهر نشین ایران به ۷۰ درصد برسد. این جمعیت تازه شهرنشین شده با قواعد جامعه جدید آشنا نیستند و همین موضوع سبب می‌شود که فشار اجتماعی مضاعفی بر روی این افراد وارد شود و یکی آر نتایج این فشار اجتماعی واکنش خشونت آمیز است. افراد سرخورده به خشونت به عنوان یکی از راه‌های فرار خود در فشارهای متععد اجتماعی نگاه می‌کنند و این موضوع باعث می‌شود خشونت در جامعه آینده ما روندی صعودی داشته باشد.

گم نامی

آدم‌ها در شهرهای شلوغ، شناخته نمی‌شوند و چون نظارت و کنترلی رویشان نیست، رفتارهای ناهنجار و مغایر شهروندی انجام می‌دهند. مسائلی مثل متلک گفتن، فحش دادن، پیچیدن ماشین‌ها جلوی یکدیگر در اتوبان‌ها، رفتارهای خشن، آسیب رساندن به اموال عمومی مثل اتوبوس‌ها، خط انداختن روی اتومبیل‌های پارک شده در خیابان و … از جمله نشانه‌های این موضوع است.

سلامت اجتماعی

از عوامل دیگر می‌توان به عامل سلامت اجتماعی اشاره کرد. روانشناسان ۶۰ مؤلفه همچون اعتیاد، بحران اجتماعی، طلاق عاطفی، بحران شادی، آلودگی محیط زیست، بیکاری، و… را به عنوان متغیرهای سلامت اجتماعی برشمرده‌اند. هرچه استانداردها اجتماعی در جامعه کاهش یابد، میزان عصبانیت اجتماعی بالا می‌رود.

دلایلی بسیار دیگری برای رشد خشونت در جامعه می‌توان عنوان کرد عواملی مانند: عوامل روحی روانی، ازدحام جمعیت در شهرها، تقسیم نامناسب امکانات و دها دلیل بزرگ و کوچک دیگر. باید توجه داشت خشونت عواقب ناگواری برای جامعه دارد و به همین دلیل هم باید به صورت جدی مورد توجه مسئولان کشور قرار گیرد. به اعتقاد کارشناسان روش‌های سختگیرانه و برخوردهای قانونی به تنهایی نمی‌تواند باعث کاهش خشونت شود و باید راهکارهایی فرهنگی و اجتماعی را در کنار قانون به کار گرفت تا اثرات کاهش خشونت به صورت ملموس در جامعه حس شود.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *