از گرنفل تا پلاسکو
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2017/06/اصلی2-7.jpg)
دامون رشیدزاده
حادثه آتش سوزی برج گرنفل لندن خیلیها در ایران را یاد حادثه تلخ پلاسکو انداخت. این دو حادثه تلخ از بسیاری جهات به یکدیگر شباهت داشتند.
با اینکه ساختمان پلاسکو تجاری و ساختمان گرنفل مسکونی بود اما هر دو ساختمان قربانی به توجهی به هشدارهای ایمنی شدند. این حادثه تلخ نشان داد که توجه نکردن به مسائل ایمنی ساختمان تا چه حد میتواند فاجعه آفرین باشد. در حادثه پلاسکو ایران تعدادی از بهترین نیروهای آتش نشان خود را از دست داد، نیروهایی که میتوانستند در طول دوران خدمت خود جان دهها و شاید صدها نفر را از مرگ نجات دهند؛ در آنسو در گرنفل هم بیش از ۷۰ انسان بی گناه قربانی این حادثه ناگوار شدند. اما با وجود همه شباهتها این دو حادثه تفاوتهای اساسی هم در بحث مدیریت بحران داشت که حداقل برای کشور ما میتواند بسیار آموزنده باشد.
رفتار مردم
یادمان هست در هنگام وقوع آتش سوزی پلاسکو ازدحام مردم در مسیرهای منتهی به حادثه باعث شد عملیات امداد و نجات به کندی انجام شود. انبوه جمعیت سلفی بگیر در حادثه پلاسکو یکی از خاطرات تلخ این ماجرا بود. در حادثه پلاسکو بخش زیادی از وقت نیروهای آتش نشان به خارج کردن مردم از ساختمان تلف شد در حالی که اگر مردم همراهی کرده بودند آتش نشانها هم میتوانستند خیلی زودتر از ساختمان خارج شوند و آن داستانهای تلخ رخ نمیداد. در حادثه گرنفل اما آنگونه که در فیلمها مشهود بود خیابانهای اطراف برج کاملاً خالی بود و نیروهای امدادی به راحتی به ساختمان دسترسی داشتند. با اینکه گرنفل یک برج مسکونی بود و قاعدتاً جمعیت بسیار زیادی باید در آن اطراف حاضر میبودند اما در هیچ تصویری شما جمعیت بیش از ده نفرا را مشاهده نمیکنید و تمام همسایههای این برج مسکونی بلافاصله خود را به مکانهای امن خیلی دورتر از محل حادثه رساندند.
امکانات آتش نشانی
آتش سوزی گرنفل به دلیل مواد به کار رفته در ساختمان بنا بسیار مهیب بود به حدی که در حدود ۲۰ تا ۳۰ دقیقه آتش کل ساختمان را در بر گرفت اما برای مهار این آتش سوزی تنها ۲۰۰ آتش نشان و ۴۰ خودرو به کار گرفته شد. هر چند خالی بودن اطراف ساختمان امکان مانور بیشتری به نیروهای آتش نشان داده بود اما وجود امکانات مناسب و مدیریت منطقی و فارغ از احساسات باعث شده بود آتش نشانها بدون دغدغه و دخالت کار خود را انجام دهند. در حادثه پلاسکو اما از همان دقایق اول آشفتگی به حدی بود که تقریباً هیچ کس نمیتوانست برنامه مهار آتش را متوجه شود و نیروها تنها با از جان گذشتگی به فکر نجات جان همکاران خود بودند برنامهای که در نهایت هم ناموفق بود. یکی از تصاویری که از این حادثه به یادها مانده دستگاه خودکاری بود که مواد مهار آتش را به ساختمان اسپری میکرد. مزیت این روش این بود که حتی اگر ساختمان خراب میشد هیچ آتش نشانی آسیب نمیدید اما به خاطر داریم که هنگام فروریختن پلاسکو چگونه چند آتش نشان به شکلی معجزه آسا نجات یافتند. این اتفاق البته همیشه رخ نخواهد داد و ممکن است در حوادث بعدی خدایی ناکرده حوادث به گونهای دیگر رقم بخورد. در حادثه گرنفل تمام امکانات از همان دقایق اول در اختیار تیم آتش نشانی بود و مانند پلاسکو ذره ذره و با همکاری نهادهای دیگر مهیا نشد و همین امر هم از آشفتگی بی مورد جلوگیری کرد.
احترام و دیگر هیچ
آتش نشانها در همه جای جهان مورد احترام مردم هستند اما تنها احترام برای این مردان شریف کافی نیست. آتش نشانها در لندن از حقوق بسیار مناسب، امکانات رفاهی، امکانات درمانی و دهها امکان دیگر برخوردارند و اگر خدایی نکرده اتفاقی برای آنها رخ دهد دولت و شهرداری لندن با تمام توان از خانواده این افراد حمایت میکنند. متاسفانه در کشور ما به جز احترام مردم دیگر هیچ امکانات دیگری برای آتش نشانها فراهم نیست. حتی اگر لباس این افراد در طی حادثه خراب شود باید با هزینه شخصی آن را ترمیم و یا لباس جدید فراهم کنند. علیرغم خواست قلبی مردم و راه اندازی کمپینهای فراوان آتش نشانهای شهید تحت حمایت بنیاد شهید قرار نمیگیرند جای بسی تأسف است که انسانهایی که جان خود را در راه نجات مردم این کشور فدا میکنند شهید محسوب نشوند. درک این مسئله از آنجایی سخت است که تعداد کل شهدای آتش نشان ایران در این سالها بسیار کم بوده است و حمایت از خانواده این افراد برای سازمان بزرگی مانند بنیاد شهید با آن امکانات، ابداً عدد و رقم بزرگی به حساب نمیآید. امیدواریم این مهم به همت مسئولان هر چه زودتر اتفاق بیفتد و همچنین تمام امکانات مورد نیاز برای آتش نشانها در سراسر ایران فراهم شود.