شعاع تأثیر شهید حججی، یک مقوله‌ی ناپارامتریکِ فرهنگی

محمد قطبی

اصولاً جامعه شناسان می‌کوشند پدیده‌ها و رویدادهای اجتماعی را سنجش پذیر کرده و طول و عرض آن‌ها را محاسبه نمایند. بدین منظور الگوها و روش‌های کمّی و کیفیِ فراوانی طراحی کرده و دامنه‌ی کاربست آن‌ها را در سطح جامعه گسترده‌اند.

لیکن برخی پدیده‌ها و رویدادها به گونه‌ای است که روشهای مرسوم در حوزوی جامعه شناسی توان سنجش تأثیر و گستره‌ی شعاع آن‌ها را ندارد.

یکی از این مقوله‌ها، شهادت غرورآفرین و گسترده دامن محسن حججی است. دامنه‌ی این شهادت که به لحاظ برخی شرایط و وجوه ممتاز، پدیده‌ای ویژه است، به حدی وسعت پیداکرد که نمی‌توان از آن به عنوان یک مقوله‌ی پارامتریک یاد کرد و با بکارگیری ابزارهای رایجِ جامعه شناسی، شعاع اثر آن را سنجید.

به عبارت دیگر دانش بلند دامنه‌ی جامعه شناسی از هضم و فهم چنین رویدادها و پدیده‌هایی ناکام مانده و قدرت درک آنها را ندارد. از این باب است که گاهی یک قطره اشک بر روی گونه‌ی یک کودک بُرد رسانه‌ای و شعاع تأثیرش از یک فیلم سینمایی بیشتر است.

در شهادت محسن نیز موارد زیادی از این دست وجود دارد که تأثیر اجتماعی این پدیده را به صورت تصاعدی افزایش می‌دهد. این موارد که گاه به ظاهر کوچک است، در پیش چشم افراد تیز بین و اهل درک تجلّی پیدا می‌کند وگاه منشاء ده‌ها و صدها شعر، داستان، حکایت، خاطره و تفسیر می‌شود. یکی از این موارد چشمان گویای محسن است که در اوج مظلومیت در حین اسارت، غرور و شهامت همراه با رعنایی و لطافت را همراه دارد. یادش گرامی و راهش مستدام باد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *