نقش دین در نجات محیط زیست

سمیه سهرابی 

دین بعنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی و فرهنگی، چنانچه از طرف پیروان خود به نیکی شناخته شود و به احکام آن نیز عمل شود در بیشتر موارد پشتوانه‌ای قوی برای حفظ محیط زیست است.

امروزه، وخامت بحران‌های محیط‌زیستی تا حدی است که حیات انسان و سایر موجودات بر کره خاکی را به مخاطره انداخته است. از این رو تبیین اخلاق محیط‌زیستی براساس مفهوم خداباوری می‌تواند رهیافت فراگیرتری نسبت به تعامل انسان با محیط‌زیست طبیعی فراهم آورد. ادیان و مکاتب الاهی در کنار توجّه به مسائل معنوی و روحی، انسان را به احترام به موجودات پیرامون خود و نیز پاکیزگی محیط اطرافش ترغیب کرده و اصول و ضوابطی را به منظور حفاظت از محیط زیست مقرر داشته‌اند.

در یک تعریف علمی، محیط زیست مجموعه عوامل موجود در طبیعت است که در کنش با یکدیگر فرایند حیات را برای انواع زیستمندان ممکن می‌سازند. از نظر علمی هر موجود زنده‌ای بر روی زمین حق حیات دارد و از آنجا که حیات او و دیگر زیستمندان وابسته به عوامل مادی یا فیزیکی طبیعت مانند: آب و خاک است هیچ موجودی حق ندارد با تخریب یا تباهی این عوامل، حیات دیگر موجودات را به خطر بیندازد. در حال حاضر به دلیل تداوم بحران‌های زیست محیطی، دیدگاه جهانی نسبت به مذهب تغییر یافته و به عنوان یکی از عوامل مؤثر در کاهش معضلات زیست محیطی مورد توجه قرار گرفته است. اکنون بسیاری از طرفداران محیط زیست بر این اعتقادند که «سیاست زیست محیطی» کارآمد، نیازمند جامعیت و حمایت‌های دینی و اخلاقی است؛ چرا که در تعالیم ادیان اسلام، یهود، مسیح، هندو، زردشت و… احترام به طبیعت و همهٔ عالم وجود، به عنوان یک اصل اخلاقی مورد توجه و عنایت است.

آموزه‌های دینی در صدد تربیت انسان و جهت دادن او در طریق بندگی خدا است. هر گاه آدمیان به این آموزه‌ها عمل کنند و راه و رسم خلیفه اللّهی را بپمایند، مشکلات فراوان زیست محیطی که اکنون با آن مواجه هستیم، رخت بر می‌بندد.

دین و محیط زیست

محمود سلطانی کارشناس وپژوهشگر محیط زیست دین را در یک تعریف کلی آیین زندگی با پشتوانه‌ای از باورهای معنوی یا غیرمادی می‌داند که برای زندگی انسان مقرر شده است.

او می‌گوید: امروزه دهها دین و هزاران آیین و فرقه با تفاوت‌های آشکار در اصول و فروع خود در دنیا وجود دارد که هر کدام از اینها پیروان خاص خود را دارند. آنچه مسلم است هدف اصلی همه این ادیان و فرقه‌ها، حفظ موجودیت انسان و چیزی است که ما آن را کرامت انسان می‌نامیم. از آنجا که موجودیت انسان نیز به محیط زیست و طبیعت وابسته است، حفظ طبیعت هم نزد ادیان مختلف اهمیت خاص خود را دارد.

در مکاتب علمی به عوامل تشکیل دهنده طبیعت، منابع طبیعی گفته می‌شود که یک تلقی صرفاً علمی یا آکادمیک است. حال آنکه در نگرشهای دینی و غیرعلمی، از این منابع بعنوان نعمت‌های الهی یا مواهب خداداده نام برده می‌شود که نشان از اهمیت نگرشهای دینی بر ضرورت حفظ و اهمیت دادن به مجموعه آب، خاک، گیاهان و جانورارنی است که تأمین و تضمین کننده حیات آدمی هستند. این فعال محیط زیست بیان می‌کند: تجاوز به طبیعت و حیات دیگر زیستمندان که در مکاتب علمی عملی خلاف و گاهی جرم تلقی می‌شود در نگرش‌های دینی گناه تلقی می‌شوند که عملی به مراتب بدتر از خلاف و جرم شمرده می‌شود چون به جهان غیرمادی مرتبط است. در میان ادیان مختلف، ادیانی هم هستند که علاوه بر تاکید بر حفظ و نگهداری طبیعت، احکام مشخص و آشکاری در خودداری از قتل نفس موجودات، خودداری از تجاوز به طبیعت، خودداری از تخریب منابع حیاتی و مانند آن برای پیروان خود دارند. برای نمونه، اسلام احکام متعددی در این زمینه دارد که حرام کردن شکار و خوردن گوشت برخی جانوران و همچنین آلوده نکردن منابع حیاتی مانند آب و خاک از جمله آن‌هاست.

دین، محیط زیست و فرهنگ

سلطانی تصریح می‌کند: دین بعنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی و فرهنگی، چنانچه از طرف پیروان خود به نیکی شناخته و به احکام آن نیز عمل شود در بیشتر موارد پشتوانه‌ای قوی برای حفظ محیط زیست است. برای نمونه، موضوع به ظاهر کم اهمیتی مانند: هدر دادن آب و یا دورریز کردن نان، هر چند که در یک نگرش مادی و حتی اجتماعی، عملی خلاف محسوب می‌شود همین عمل در نگرش دینی، فعلی حرام تلقی می‌شود؛ بنابراین در یک جامعه دین مدار آنچه مورد انتظار است حفظ مواهب خداداده و جلوگیری از تخریب و تباهی آن است که تحقق این امر نیازمند آموزش عمومی این موضوع توسط عالمان محیط زیست و آگاهان دینی است.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *