«غلط نامه»های درسی
دامون رشیدزاده
کتابهای درسی در هر جامعهای از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. انتشار کتاب درسی شاید در ظاهر تابع همان قوانین چاپ کتابهای معمولی باشد اما از آنجا که این کتابها پرورش دهنده نسلهای آینده کشور هستند کوچکترین اشتباه در چاپ این کتابها میتواند آن اشتباه را به یک نسل تعمیم دهد و جبران و یا تصحیح این اتفاق نیز به این راحتیها رخ نخواهد داد. موضوع اشتباه و یا غلطهای تایپی موضوع تازهای در کتابهای درسی نیست اما اشتباهات فاحش و گاه عجیب و غریب به اندازهای در سالهای اخیر گسترش پیدا کرده که به نظر میرسد کسانی که به تألیف این کتابها مشغولند کوچکترین آشنایی با مسائلی که دربارهاش تولید محتوا میکنند ندارند. بحث ما زیر سؤال بردن سواد و یا مدرک تحصیلی این دوستان نیست اما چگونه کسی که کتاب ادبیات را تألیف میکند فرق شعر سهراب سپهری یکی از سرشناسترین شاعران ایران و خاورمیانه را با شعر شاعر گمنامی همچون کیوان شاهبداغی نمیداند؟!
سوتیهای کتابهای درسی
البته ماجرا تنها به این یک مورد اشتباه خلاصه نمیشود و اگر تنها سوتیهای کتابهای درسی را در گوگل جست و جو کنید با انبوهی از گاف های خنده دار عزیزان آموزش و پرورش مواجه میشوید و پس از دیدن آنها قطعاً از خود خواهید پرسید که در آموزش و پرورش کشور ما چه میگذرد؟ آیا در این کشور هشتاد میلیون نفری چند نویسنده و استاد با سواد وجود ندارد که آموزش و پرورش برای تألیف کتابهای درسی از آنها کمک بگیرد؟!
مشکلات آموزش و پرورش
متاسفانه آموزش و پرورش ما یکی از نهادهایی است که مشکلات بسیاری دارد، معلمان تقریباً همیشه از وضعیت معیشتی خود ناراضی هستند و بودجه آموزش و پرورش تنها صرف حقوق معلمان میشود. بسیاری از مدارس ما فرسوده غیر قابل استفاده هستند با این حال کمبود فضای آموزشی باعث شده دانش آموزان زیادی در این مدارس غیر استاندارد مشغول تحصیل باشند. هر از چند گاهی فیلمهای و تصاویر بسیار دلخراشی از تنبیه دانش آموزان در فضای مجازی منتشر میشود و هر بار هم آموزش و پرورش قول پیگیری میدهد اما در عمل برخورد چندان قاطعی با این معلمان خاطی صورت نمیگیرد. به گفته اکثر کارشناسان مدارس ما تئوری محور هستند و دانش آموزان مسائل مهمی همچون علوم و فیزیک و یا شیمی را تنها در مقام تئوری و طوطی وار یاد میگیرند و همین سیستم ضعیف باعث میشود در نهایت کشور ما در مباحث مهم عملی همچون صنعت تا این اندازه ضعیف باشد. وضعیت کتابهای درسی هم که دیگر نیاز یبه بازگویی ندارد و اوضاع همینی است که میبینید.
متاسفانه با وجود همه این مشکلات آموزش و پرورش هر بار در برابر پرسشهای مرذدم و رسانهها قرار میگیرد تقصیر را به گردن بودجه میاندازد در حالی که معلوم نیست این بودجه چگونه در حال صرف شدن است.
بخش بزرگی از بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق و دستمزد میشود اما اگر بخواهیم نگاهی شفاف به این ماجرا داشته باشیم باید گفت سهم بزرگی از بودجه آموزش و پرورش صرف کارمندان پر شمار ادارات آموزش و پرورش میشود که معلوم نیست به چه دلیل این حجم از کارمند را در خود جای داده است. جالب اینجاست که بااین حجم کارمند که حتی گفته میشود تعدادشان از معلمان هم بیشتر است اجرای هر کاری در این سیستم عریض و طویل به کندترین شکل ممکن انجام میشود.
بازهم تاکید میکنیم که قصد ما زیر سؤال بردن خدمت بسیاری از فرهنگیان کاربلد و زحمتکش نیست اما در این سیستم هزار تو و ناکارآمد باید بالاخره کسی پاسخگوی مشکلات باشد. انداختن تقصیر به گردن چاپخانه به هیچ عنوان دلیلی منطقی برای اشتباهات مکرر در کتابهای درسی نیست آنهم کتابی که به گفته خود مسئولان آموزش و پرورش ۲۰ بار رفع اشکال شده است. سؤال اصلی ما در این زمینه این است که اساساً نسخه اولیه این کتاب چه اندازه اشتباه و غلط داشته که با ۲۰ بار تصحیح هنوز هم در آن مشکلات اینچنینی دیده میشود و آیا کسی که اولین نسخه را تألیف کرده صلاحیت این کار را داشته است.