گذری کوتاه بر زلزله کرمانشاه
علی فرجی
در اینجا مردان و زنانی استوار و مقاوم زندگی میکنند که در طول هشت سال جنگ سر خم نکرده و همانند کوه استوار در برابر دشمن بعثی از مرزهای کشور پاسداری کردند. اما این زلزله ناگوار زندگی، خانه، کاشانه و حاصل یک عمر دسترنج آنها را ویران و باعث از دست رفتن تعدادی از عزیزانشان شد. زلزلهای که دل این مردمان کرد غیور را به لرزه در آورد. حالا این مردمان مصیبت زده نگران روزها و ماههای پیش رو هستند که چگونه و با چه امکاناتی بتوانند در زیر چادر و بدون سرپناه در سرمای طاقت فرسای زمستان به زندگی خود ادامه بدهند.
وقوع زلزله
در شب یکشنبه مورخ ۲۱/۸/۱۳۹۶ در ساعت ۲۱:۴۸ دقیقه زمین لرزهای با بزرگی ۳/۷ ریشتر استان کرمانشاه را لرزاند. این زمین لرزه به حدی قوی بود که در شهرهای همدان، اراک، زنجان، اهواز، ایلام، سنندج، تبریز، ارومیه، اردبیل و چند شهر دیگر ایران نیز احساس شد. این زلزله در حوالی ۱۰ کیلومتری جنوب ازگله و در حدود ۳۵ کیلومتری شهرهای سرپل ذهاب و قصرشرین به وقوع پیوست. مرکز خرابی این زلزله با شدت زیاد در ازگله، سرپل ذهاب، ثلاث باباجانی، دالاهو و قصرشیرین بود، اما با فاصله بیشتر و خسارت کمتری در پاوه، جوانرود، روانسر، و اسلام آباد غرب و حتی خود شهر کرمانشاه نیز به وقوع پیوست.
زلزلهای با این بزرگی مسلماً حجم تخریب و ویرانی زیادی به بار میآورد اما در این بین کوهستانی بودن و دشت بودن در زمان زلزله تفاوت محسوسی وجود دارد. به طوری که ازگله، سرپل ذهاب، دشت ذهاب و روستاهای اطراف به علت هموار بودن و سست بودن زمین بیشترین خسارت را از زلزله متحمل شدند اما برخی مناطق کوهستانی از جمله پاوه که فاصله چندانی با کانون زلزله نداشت کمترین خسارت را به خود دید.
پس از زلزله
در ساعات اولیه زلزله نیروهای هلال احمر و ارتش به یاری زلزله زدگان شتافتند اما به علت تاریکی شب و دوری مسافت متاسفانه کمک چندانی به مناطق و روستاهای دورافتاده نشد. در صبح روز بعد در حالی که مسئولان در حال تشکیل جلسات مدیریت بحران بودند سیل خروشان کمکهای مردم وطن دوست کشور با خودروهای شخصی خود به مناطق زلزله زده سرازیر شد و مردم از شمال، جنوب، شرق، مرکز و غرب کشور به یاری زلزله زدگان شتافتند. در دو روز اول زلزله بیشترین کمکها به سمت شهر سرپل ذهاب میرفت و متاسفانه بسیاری از روستاها و بخصوص روستاهای دور افتاده به علت دوری مسافت از این کمکها سهم ناچیزی داشتند. به طور نمونه بر اساس مشاهدات میدانی ما در روستاهای کوئیک که شامل چهار روستا بودند و خیلی از روستاهای دشت ذهاب و ثلاث باباجانی که بیشترین خسارت و آسیب ناشی از زلزله را به خود دیدند، کمترین کمکها را دریافت کردند. به مرور زمان و با گذشت چند روز از زلزله کمکها به این مناطق هم رسید.
ناهماهنگی و نبود مدیریت متمرکز در توزیع کمکها
نبود مدیریت متمرکز و ناهماهنگی را میتوان در توزیع و پخش کمکهای دولتی و مردمی به وضوح مشاهده کرد. کمکهای مردمی با آشفتگی و بدون نظم خاصی در بین اهالی توزیع میشود. در روزهای آغازین زلزله بسیاری از اهالی زلزله زده از این موضوع گلایه داشتند که کمکها به طور عادلانه بین زلزله زدگان تقسیم نمیشود به طوری که برخی از افراد چندین پتو، چادر، مواد خوراکی و… را میبرند اما برخی دیگر از جمله؛ پیرها، زنان، کودکان و افراد مجروح و… سهم عادلانهای دریافت نمیکنند. از طرفی هم عدم اعتماد مردم به نهادهای دولتی باعث میشد که خود مردم کمکها را از شهر و دیار خود به مناطق زلزله زده آورده و در بین مردم تقسیم کنند.
اشباع منطقه از لحاظ مواد خوراکی
پس از روزهای اولیه که کمبود مواد خوراکی در مناطق زلزله زده مشهود بود منطقه از لحاظ مواد خوراکی به حد اشباع رسید و اکثر ساکنان منطقه به اندازه کافی مواد خوراکی داشتند. در این بین هنوز معدود روستاهای دور افتادهای در اطراف شهرستان ثلاث باباجانی وجود داشت که به علت دوری و بعد مسافت کمکهای کمتری دریافت کردند. اما در کل میتوان گفت که با همت مردم وطن دوست کشورمان که از جای جای ایران عزیز که به یاری زلزله زدگان شتافتند دیگر کمبودی در خوراک مشاهده نمیشد اما هنوز چادرهای هلال احمر بین تمام مردم توزیع نشده و فقط تعدای از زلزله زدهها از این چادرها استفاده میکنند، طوری که خیلی از زلزله زدهها شب را در چادرهای مسافرتی اهدا شده از طرف مردم سپری میکنند و این هنوز یکی از مشکلات عمده منطقه است.
مشکل سرما و بارندگی
بعد از گذشت یک هفته از زلزله مشکل دیگری به مشکلات مردم اضافه شد و آن بارش باران و سرد شدن هوا بود. با وجود اینکه هواشناسی از چند روز قبل هشدارهای لازم را در مورد بارش باران و برودت هوا داده بود اما مسئولان تدبیر و چارهای برای این مسئله پیش بینی نکرده بودند به طوری که بارش باران باعث شد که آب به اطراف و داخل چادرهای زلزله زدگان نفوذ کند و مشکلات زیادی را برای آنها به وجود بیاورد. هنوز بسیاری از مردم زلزله زده از چادرهای مسافرتی استفاده میکنند و چادرهای هلال احمر به طور مساوی بین همه تقسیم نشده است. چادرهای مسافرتی به راحتی در مقابل باران شدید منطقه قابل نفوذ است و نمیتواند جلوی سرمای طاقت فرسای منطقه به ویژه مناطق ثلاث باباجانی را بگیرد.
در حال حاضر بیشترین نیاز مردم منطقه به وسایل گرمایشی، لباس گرم. کانکس و… است. سرمای طاقت فرسای زمستان در راه است و حتی در این چند روز از اوایل آذرماه دمای منطقه در شبها به زیر صفر درجه میرسد و مردم منطقه هنوز در چادرها زندگی میکنند. پس از گذشت نزدیک به دو هفته از این زلزله ناگوار هنوز معدود خانوارهایی دارای کانکس هستند و در حال حاضر کانکس از نیازهای ضروری ساکنان منطقه است.
درس زلزله کرمانشاه
امیدواریم مسئولان ما از این گونه حوادث و بخصوص این زلزله تجربه کافی را برای رودررویی با دیگر حوادث مشابه بگیرند. ما در کشوری هشتاد میلیون نفری زندگی میکنیم که باید برای این گونه حوادث پیش بینی و تدابیر لازم در نظر گرفته شود اما متاسفانه درست بعد از زلزله مدیریت بحران تشکیل میشود و تازه به فکر چاره جویی می افتند. پر بودن انبارهای هلال احمر از مواد خوراکی، بهداشتی، پوشاک، چادر و حتی کانکس از بدیهات اولیه در دیگر کشورها و بویژه کشورهای توسعه یافته است اما متاسفانه در کشور ما اینچنین نیست. باید از قبل حداقل چادر، کانکس، وسایل بهداشتی و گرمایشی لازم در نظر گرفته شود تا در مواقع بحران این چنین آشفته عمل نکنیم و تازه بعد از زلزله و وقوع بحران به فکر خرید چادر و ساخت کانکس باشیم!!!