تاریخچه طلاق (قسمت دوم)

فاطمه توسلی دینانی- کارشناس ارشد مطالعات زنان گرایش حقوق زن در اسلام

طلاق پدیده‌ای تاریخی است و با پیدایی ازدواج همگام بوده است، به قول ولتر نویسنده و دانشمند معروف فرانسوی، «ازدواج و طلاق در این جهان تقریباً با هم متولد شده‌اند. شاید ازدواج چند روزی، زودتر متولد شده باشد. زیرا پس از زناشویی و گذشت چند روز، کار زن و شوهر به زد و خورد و طلاق کشیده شده است». حقیقت این است که ازدواج و طلاق با هم به دنیا آمده‌اند، و هر دو از قدیم بوده‌اند و هر دو برای بشر ضروری و لازم‌اند. گرچه می‌توان تصور نمود که طلاق به عنوان یک پدیده‌ی اجتماعی همزاد با ازدواج بوده باشد؛ اما طلاق به عنوان‌یک پدیده‌ی اجتماعی مصوب و قانونمند، قدمتی طولانی ندارد.

طلاق در هند

در این سرزمین نیز وضعیت زن بدتر از جوامع دیگر بوده است. به طوریکه، برای زن ارزش و مقامی قائل نبودند. شواهد تاریخی حاکی از آن است که: «در هند قدیم طلاق زن، پس از گذشت ۵ سال از آغاز زندگی زناشویی، جایز بوده است. ولی هرگاه مرد به عللی نمی‌توانست صاحب فرزند شود، در این صورت برادر شوهر یا یکی از نزدیکان شوهر، جانشین وی می‌شد.». در این سرزمین ارزش و منزلت زن آن گونه بود، که چیزهای زیانبخش، مانند بیماری وبا، مرگ، مار، افعی و آتش بهتر از او بودند. در صورتی که، مرد می‌مرد، باید زن را هم زنده زنده در آتش می‌سوزاندند، تا جایی که در سرزمین «مارتا» یکی از فرمانروایان هندی ۱۷ زن داشت و پس از مرگ او همگی زنده در آتش سوزانده شدند. «صائب تبریزی» در وصف زنان هندو می‌گوید:

چون زن هندو کسی در عاشقی مردانه نیست

 سوختن بر شمع مرده کار هر پروانه نیست

طلاق در مصر قدیم

در مصر قدیم، به دلیل وضعیت والای اجتماعی زن که به قول ماکس مولر هیچ ملت کهنه و نویی نیست که در آن، مقام و منزلت زن به پایه‌ی مقام و منزلت زنان وادی نیل برسد، غیر از موردِ نازایی، شوهر نمی‌توانسته زن را طلاق گوید و طلاق زن به هر دلیل دیگر، شوهر را مکلف می‌کرده، تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد. لذا طلاق به ندرت واقع می‌شده است و همین امر است که، دیودوروس سیکوکولوس را بر آن داشته که به سخره بگوید: «در دره‌ی نیل یکی از شرایطی که در قباله‌ی نکاح آورده می‌شود آن است که مرد باید از زن اطاعت کند و این شرطی است که، ذکر آن در قباله‌ی نکاح ضرورتی نداشته و به منزله‌ی قید در عقدنامه است.»

به نظر می‌رسد که، وضعیت زن در مصر قدیم بهتر از سایر جوامع و حتی شاید بتوان گفت در این سرزمین شخصیت و مقام زن بسیار مورد احترام بوده است.

طلاق در آتن

در قوانین آتن نیز، اختیار طلاق به دست مرد بوده است و هر زمان که مرد اراده می‌کرد می‌توانست، همسر خویش را طلاق دهد، اما بر اساس شواهد تاریخی زن در صورتی، حق طلاق داشت که ظلم و ستم شوهر به حدی باشد که امکان تحمل آن غیر ممکن باشد، با وجود این، زن باید به آرخون مراجعه و تقاضای طلاق می‌کرد و تنها با رضایت او، طلاق صورت می‌گرفته است.

«آداب آتن فقط زنای زن را موجب طلاق می‌دانست و به شوهر چنین زنی می‌گفتند که «شاخ درآورده است.» به طور کلی طلاق زن برای مرد دشوار نبوده و مرد می‌توانست بدون ارائه‌ی دلیل، زن خویش را از خانه براند. در آتن زن نمی‌توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید، هرگاه شوهر به زن جور و ستمی روا می‌داشت و از حدود اعتدال خارج می‌گردید زن می‌توانست به «آرخون» مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت آرخون، طلاق زن صورت می‌پذیرفته است. گاهی نیز طلاق به رضایت طرفین صورت می‌گرفته است، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی، در نزد آرخون اعلام می‌شد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *