گاهی با یک «گل» بهار می شود!

سارا بهرامی

گل استثنایی «کریس رونالدو» به «جی جی بوفون» در جریان دیدار چندشب پیش رئال مادرید-یوونتوس آن قدر خیره کننده و زیبا بود که حتی هواداران تیم رقیب را وادار به تشویق کرد. یووه ای ها برای چنددقیقه مات و متحیر بودند. بازیکن حریف کاری کرده بود کارستان . گلی که میلیون ها مخاطب را هم به وجد آورد و حتی بارسلونایی های متعصب را هم به تحسین واداشت. یک حرکت زیبا در زمین فوتبال، واکنش واحدی را در سرتاسر دنیا برانگیخت. دوست و دشمن و هوادار و مخالف هم نداشت . همه آن شب به احترام رونالدو ایستادند و از اینکه در عصری زندگی می کنند که با چنین اعجوبه ای هم نسل هستند ، خوشحال بودند…

عزت ا… ضرغامی رییس پیشین صدا و سیمای کشورمان با انتشار پستی در اینستاگرام خود نوشت: « وقتی گل خیره کننده رونالدو حتی هواداران متعصب یووه را واردار می کند بایستند و شاهکار حریف را به شدت تشویق کنند، نشان می دهد که کارهای بزرگ می تواند همه را به تعظیم و تحسین هدایت کند.»

و در ادامه به موضوع جالبی با استعاره از گل رونالدو واکنش یووه ای ها پرداخت و نوشت: « در کشور ما یا کار بزرگی انجام نمی شود که همه جناح ها در حمایت از آن همگرا شوند و یا ایتکه جریان های سیاسی ما قسم خورده اند که جز از دورن قبیله خودشان، اصولا از احد الناس دیگری کار خوب نبینند!»

«گفت و گو» و یا «آشتی ملی» اخرین نمونه از سوژه هایی بود که از طرف برخی فعالان سیاسی مطرح شد و واکنش ها به این ماجرا را می توان با آن چه ضرغامی به آن اشاره کرده، بررسی کرد. پس از مطرح شدن این موضوع (فارغ از نتیجه بخش بودن یا نبودن آن) شاهد موضع گیری های سیاسی بودیم بویژه از سوی اصلاح طلبان بودیم که در مصاحبه های خود یا مدعی سردمداری گفت و گوی ملی از زمان دولت اصلاحات بودند و می خواستند قباله آن را شش دانگ به نام خودشان بزنند یا ابراز نظرهای مایوس کننده و گاهی حتی همراه با تمسخر و تهمت از سوی چهره های فعال همین جریان شاهد بودیم که عقیده داشتند اصولگرایان اهل گفت و گو و مذاکره نیستند و نمی شود با آن ها حرف زد و اگر قرار به پشت یک میز نشستن هم هست، شرط و شروط هایی دارد که طرف مقابل باید رعایت کند تا گفت و گو شکل بگیرد!

سوژه دیگری که این روزها زیاد به آن پرداخت می شود ، سرمایه گذاری سازمان «اوج» وابسته به سپاه در محبوب ترین سریال یک دهه گذشته تلویزیون ایران است؛ «پایتخت» سالهاست جای خود را در میان خانواده های ایرانی باز کرده و در چهار سری قبل این مجموعه که در سال های قبل پخش شد، با وجود کم و کاستی ها و یا برخی ضعف های موجود ، اما بواسطه بازی بسیار خوب بازیگران و قصه های روان و خودمانی و فضای ویژه این سریال ، از آن چشم پوشی می شد و ملت با عنوان یک سریال مفرح و سرگ کننده که به شدت می توانند با فضای رئال و طبیعی و باورپذیر آن ارتباط بگیرند، از ضعف ها و یا حتی گاف های اندک احتمالی چشم پوشی می کردند. امسال اما به محض آن که پای «اوج» به میان آمد، ورق برگشت و ناگهان «حاشیه»ها بر «متن» غلبه کرد! حضور یک سازمان سینمایی وابسته به سپاه به عنوان سرمایه گذار این سریال کافی بود تا جریان های مخالف با سپاه، شروع به انتقاد از «پایتخت» کنند. همان هایی که خودشان هرشب با اشتیاق پای قص های نقی معمولی و خانواده اش می نشینند، صبح به محض طلوع آفتاب، بهانه ای تازه برای حمله و هجمه به این سریال پیدا می کنند چون «اوج» هست و چون این بار پای «داعش» و «نقش مدافعان حرم» در دفاع از حریم و حرم به میان آمده است.

سریالی که می تواند شب ها برای یک ساعت هم شده، میلیون ها ایرانی را پای قاب شیشه ای میخکوب کند، به قربانگاه مصلحت اندیشی ها و منفعت طلبی های سیاسی بردهشده و «کارخوب» سیروس مقدم و تیمش که با حمایت «سازمان اوج» رنگ و لعاب خوبی هم گرفته ، تحت الشعاع همین سیاسی کاری ها کمتر به چشم آمد. درحالی که همین «کارخوب» اگر با حمایت یک سازمان دیگر که ارتباطی هم با سپاه و نهادهای ارزشی مشابه نداشت، ساخته و پخش می شد، یحمتل در حد «گیم آف ترونز» و «فرار از زندان» و … بالا برده می شد!

و نمونه هایی از این دست زیاد داریم . در کشور ما یا اصولا کار آن قدر خوب نیست که ارزش ایستادن و تشویق کردن داشته باشد یا اگر هم کار و یا ایده خوبی شکل بگیرد، ارزش آن با همین خودخواهی ها از بین می رود . و ما چقدر این روزها به «رونالدو» هایی نیاز داریم که ما شاهکارهای خود ما را به وجد بیاورند و به هوادارانی که فارغ از تعصب و علاقه، بایستند و کار خوب را تشویق کنند.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *