خشکسالی مدیریت

دامون رشیدزاده

هر روز در گوشه‌ای از کشور یکی از مسئولان هشدار می‌دهد که خشکسالی به مرز بحران رسیده و باید کاری کرد. این ماجرا آنقدر تکرار شده که می‌توان گفت کشور اشباع از حرف‌هایی است که بحران خشکسالی را گوشزد می‌کند. در این سال‌ها اما هیچ وقت عنوان نشده که بحران خشکسالی فعلی حاصل چه عواملی است. مصرف بی رویه آب در نیم قرن اخیر حاصل سوء مدیریت چه کسانی است و یا چه اقدام موثری در طی این سال‌ها برای مقابله با خشکسالی انجام شده است.

زیرا اگر چه میزان بارش در کشور ما بسیار کاهش یافته است اما بحران اصلی کاهش سفره‌های زیر زمینی و فرونشست زمین است. به گفته کارشناسان بدترین رخداد در بحران آب، نشست زمین است. وقتی سرزمینی دچار نشست زمین شد یعنی به حد اعلای بدهکاری اکولوژیکی رسیده است. یعنی اینقدر میزان تناسب برداشتش از تغذیه‌اش به هم خورده که روند افت سفره‌های آب زیرزمینی‌اش منجر به نشست زمین شده است، اگر یک سال، دو سال، سه سال، چهار سال، ۵ سال، ۱۰ سال سطح آب زیرزمینی افت کند منجر به نشست زمین نمی‌شود. اما اگر این روند تداوم داشته باشد نشست زمین رخ می‌دهد.

نشست زمین در فسا و جهرم

همیشه دنیا از کابوسی به نام نیومکزیکو می‌ترسید که سرش بیاید. در نیومکزیکو زمین ۳۲ سانتی متر در سال نشست می‌کند و همیشه در همه سندهای سازمان‌های بین‌المللی از آن به عنوان بالاترین نرخ افت سطح آب زیرزمینی یاد می‌شد. اما در گزارش سال ۲۰۱۰ سازمان زمین شناسی ایران متوجه شدیم که در جنوب تهران در دشت شهریار این رقم به ۳۶ سانتی متر در سال رسیده یعنی ۴ سانتی متر رکورد کره زمین را شکستیم آن هم در جایی که یکی از مناطق برخوردار ما از نظر سفره‌های آب و ریزش‌های آسمانی است. یعنی دامنه جنوبی البرز جایی که تهران و کرج مستقر است و از میانگین کشوری بارندگیش بیشتر است، رودخانه‌های خیلی خوبی هم دارد ولی این اتفاق افتاده است. از این نگران کننده تر اینکه در گزارش سال ۲۰۱۵ سازمان زمین شناسی یعنی ۵ سال بعد دریافتیم که خودمان رکورد خودمان در نشست زمین را هم شکسته‌ایم. در یک فاصله‌ای بین دشت فسا و جهرم میزان نشست زمین به ۵۴ سانتی متر در سال افزایش پیدا کرده است. اگر ۴ میلی متر در سال زمین نشست کند شرایط بحرانی باید اعلام شود؛ چون که نشست زمین فرایند غیرقابل برگشت و غیرقابل جبران است. به خاطر برداشت از سفره‌های آب زیرزمینی وقتی لایه‌های آبدار به هم بچسبد حتی اگر شما بتوانید دوباره میزان تغذیه و برداشت را به تعادل برسانید دیگر آن حجمی که قرار بوده آب را در خودش نگه داری کند کم شده و مازاد آب در هیبت سیل‌های ویرانگر در سطح خاک جاری می‌شود، درست مثل این می‌ماند که یک کتاب خطی بسوزد. وقتی بسوزد شما با همه تمهیدات تکنولوژیکی هم نمی‌توانید آن کتاب را برگردانید.

خشکسالی مدیریت

فرو نشست زمین مانند انقراض یک گونه و یا سوختن یک کتاب غیر قابل برگشت است تنها کاری که می‌توان انجام داد جلوگیری از ادامه این روند است. اما متاسفانه در تمام این سال‌ها خشکسالی تنها در حرف و شعار مسئولان دیده می‌شود و تا کنون هیچ گام موثری برای این پدیده برداشته نشده است. تا به حال حتی یک وزیر و یا مسئول استانی برای برداشت بی رویه آب از سفره‌های زیر زمینی مورد سؤال قرار نگرفته است یا برکنار نشده است.

واقعیت این است که کشور ما به جای بی آبی دچار بحران خشکسالی مدیریت است.

خشکسالی مدیریت بحرانی است که حتی از زلزله و سیل و طوفان و سایر بلایای طبیعی خطرناک‌تر و البته مخرب‌تر است. خشکسالی مدیریت اگر چه قابل درمان است اما عوارض ناشی از آن تا سال‌های سال باقی می‌ماند و در برخی موارد عوارض غیر قابل جبران است.

اگر ما فکری به حال این بحران خطرناک نکنیم هیچ بعید نیست که حیات کشورمان به خطر بیفتد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *