خیانت تماشاگرنماها
دامون رشیدزاده
صحبت از لیست نهایی تیم ملی همچنان داغ است. به جرات میتوان گفت این حجم از انتقادات از لیست تیم ملی تاکنون بی سابقه بوده است. هر چند کی روش همواره نشان داده که در انتخاب بازیکنان بر اساس تاکتیک پیش میرود و ابایی از انتقادات ندارد اما با این همه حجم انتقادات در این مدت به حدی زیاد بود که آنرا با هیچ دورهای حتی دوره قبلی جام جهانی که خود کی روش سرمربی بود مقایسه کرد. اگر خاطرتان باشد در جام جهانی قبلی کی روش دست به ریسک بزرگی زد و چند ستاره بی رقیب آن دوران مانند سید مهدی رحمتی و هادی عقیلی را از تیم ملی کنار گذاشت. با این حال در آن زمان با وجود اینکه این بازیکنان جز محبوبترین ستارههای تیمهای باشگاهی خود بودند اما فشار انتقادات حداقل در روزهای نزدیک به جام جهانی تا حد زیادی کاهش یافت و جو حمایت از تیم ملی بر انتقادات سایه انداخت.
خیانت
اما حالا کنار گذاشتن چند ستاره به سرخابیها چنان جوی را ایجاد کرده که برخی طرفداران کم خرد این دو تیم از همین حالا برای تیم ملی کشورشان آرزوی شکست میکنند. این ماجرا چندان بی شباهت به ماجرا خیانت معروف ناپلیها به تیم ملی ایتالیا نیست. در جام جهانی ۹۰ هنگامی که در نیمه نهایی تیم ملی ایتالیا در ورزشگاه ناپل به دیدار آرژانتین رفت طرفداران افراطی تیم ناپولی یک صدا تیم ملی آرژانتین و ستاره آن دوران تیم ناپولی یعنی مارادونا را تشویق کردند و زمینه را برای شکست تیم ملی ایتالیا فراهم کردند. ماجرای این خیانت یکی از عجایب دوران فوتبال بود هر چند این اتفاق ریشههای سیاسی و اجتماعی فراوانی داشت و فقط هم در یک دیدار اتفاق افتاد اما متاسفانه اتفاقی که در حال حاضر در کشور ما در حال وقوع است بسیار فجیعتر از ماجرای خیانت ناپلیهاست.
تیم ملی
تیم ملی ایران نماینده کشور ایران، مردم ایران و البته فوتبال ایران است. قرار نیست تیم ملی ما تیم ملی سرخابیهای پایتخت باشد. آن هوادارانی که امروز فریاد عشق به تیم باشگاهیشان را سر دادهاند و برای تیم ملی کشورشان آرزوی شکست میکنند آیا واقعاً درکی از وطن پرستی دارند؟
وطن برای هر مردمی مانند مادر و مانند ناموس است. برای وجب به وجب خاک این سرزمین در طول تاریخ هزاران هزار نفر جان خود را فدا کردهاند. فروختن وطن و ناموس برای هواداری از یک تیم باشگاهی، با هیچ متر و معیاری قابل دفاع نیست و عجیب آنکه رسانههای وابسته به این باشگاهها و عدهای از قدیمیهای فوتبال که سابقه حضور در تیم ملی را هم در کارنامه دارند هر روز بیش از پیش به آتش این وطن فروشی دامن میزنند.
کی روش در جایگاه معصوم نبوده و نیست. عملکرد او نیز مانند هر مربی دیگری قابل نقد است. اما قصاص قبل از جنایت رفتاری احمقانه و به دور از انسانیت و فرهنگ است. بعد از جام جهانی و مشخص شدن عملکرد تیم ملی میتوان در مورد تمام تصمیمات کی روش نقد و تحلیل نوشت. میتوان عملکرد او را در تمام روزها و دقایقی که سرمربی تیم ملی بوده بررسی کرد. اما اما اکنون زمانی مناسبی برای تخریب تیم ملی نیست.
ویترین فوتبال هر کشوری تیم ملی است و شکستن و به آتش کشیدن این ویترین نه افتخار است و نه قابل دفاع.
تیم ملی متعلق به تمام مردم ایران است و اگر این عده تماشاگر نمای سرخابی علاقهای به این تیم ملی ندارند میتوانند بازیهای ایران را در جام جهانی تماشا نکنند.
در انتها باید خطاب به تماشاگرنماهای محترم بگوییم اگر شما تیم باشگاهیتان را بیش از تیم ملی دوست دارید به خودتان مربوط است، تیم باشگاهی ارزانی خودتان! ما مردم ایران از چهارگوشه کشور پهناور و پر افتخارمان تنها برای موفقیت و سربلندی ایران دعا میکنیم. ما حامی تیم ملی کشورمان هستیم حتی اگر در تمام دیدارهایش در جام جهانی شکست بخورد. شرافت، انسانیت و تلاش بازیکنان و کادر فنی تنها خواسته ما از تیم ملی کشورمان است.