هیچ کس بی تعصب‌ها را دوست ندارد

اصغر قلندری

این روزها نگاه قریب به اتفاق دوستداران وعلاقمندان به والیبال به مسابقات لیگ ملت‌های والیبال جهان دوخته شده است تا ببینند تیم ملی کشورمان پس از تغییراتی که سرمربی سرد وگرم چشیده تیم ملی «آقای ایگور کولاکوویچ» درترکیب اصلی به عمل آورده است و به عبارتی با بخدمت گرفتن نوجوانان و جوانان ملی پوش، دست به جوانگرایی زده است چه نتایجی دربر دارد! اما گویی هدف سرمربی تیم ملی و فدراسیون والیبال ایران کسب پیروزی در برابر تیم‌های طراز اول جهان در رقابت‌های ملت‌های والیبال نیست و بیشتر با اندیشه محک زدن جوان‌ترها و به دست آوردن تجربه جهانی برای حضوری شایسته درمسابقات جام جهانی والمپیک پای به این میدان نهاده‌اند. چرا که رقابت‌های ملت‌های والیبال را به واقع ازلحاظ رتبه بندی در رده چهارم بعد از مسابقات المپیک، جام جهانی و لیگ جهانی می‌دانند.

دراین خصوص سخنی داریم با ملی پوشان که پس ازاتمام رقابت‌های ملت‌های والیبال خواهیم داشت. لیکن دراین مقال قصد داریم گریزی بزنیم به حاشیه رقابت‌ها وحرف وحدیث هایی که بعد ازدو باخت در هفته اول درمحافل ورزشی بر سر زبان‌هاست!

به درستی گفته می‌شود حفظ قهرمانی از بدست آوردن آن مشکل‌تر است ودرست است تا روزی که سرمایه‌ای چه ازلحاظ مادی وچه ازنظرمعنوی به دست نیاورده‌اید طبیعی است که برای حفظ آن نیز زحمتی ندارید و کسب سرمایه مادی یا یک عنوان اجتماعی است که کار را دشوارمی کند. دلیل آن هم کاملاً واضح است زیرا تمام چشم‌ها وبه تبع آن حساسیت‌ها متوجه صاحب این سرمایه می‌شود. مهم‌تر ازنکاتی که به آنها اشاره شد بعد سیاسی وبازتابی است که در اذهان عمومی به وجود می‌آید که حائز اهمیت فوق العاده ای است وباید آن را از دست افراد سودجو وبی تعصب رهایی بخشیم، زیرا عده‌ای در کمین نشسته‌اند تا ازکوچک ترین غفلت واشتباه ما از منظر خودشان، سوء استفاده کنند.

روشن تربگوئیم وقتی تیمی ضعیف باشد وجایگاه آسیایی وجهانی نداشته باشد، افراد سودجو وحتی منتقدان چندان توجهی به آن ندارند وبه هیچ وجه به عملکرد ونتایج حاصله اهمیتی قائل نیستند وکارتیم ملی را زیر ذره بین نمی‌برند ومورد بررسی قرارنمی دهند، اما وقتی تیمی قوی وصاحب عنوان و جایگاه جهانی باشد. رقبا بررسی بیشتری به عمل می‌آورند و درمیدان محکم‌تر ظاهرمی شوند. حال اگر شهرت ومقام جهانی داشته باشیم و وجهه بین المللی، کارحفاظت ازآنها مشکل‌ترمی شود.

اینجاست که هم باید تلاش خودرا چند برابرکنیم وهم تمرینات ومسابقات تدارکاتی بیشتری داشته باشیم وازسوی دیگرعلاوه بر پنهان نگاه داشتن برنامه‌ها وتاکتیک های تیمی خود ازحریفانی که کوچک‌ترین حرکات تیم ملی‌مان را زیر نظر دارند و توسط بهترین آنالیزورها، تمام نقاط ضعف وقوت مارا زیر ذره بین دارند ومورد بررسی قرارمی دهند مخفی نگه داریم.

به یقین این کار دشوارتر واین هنر ارزشمند تراست وقتی تیمی دارای بازیکن شاخص و خوش تکنیکی نظیرامیرغفور و سیدمحمد موسوی باشد، طبیعی است که اولین کارمربی تیم حریف ازکارانداختن این بازیکن‌های تاثیرگذار و شناخته شده است واینجاست که کادرفنی ومسئولان تیم ملی باید شیوه بازی بدون ستاره‌های خود را بلد باشند.

راستی تاکی قراراست وضعیت تیم ملی ما این گونه باشد ونگاه ملی وعزم ملی نداشته باشیم؟! وپس ازهرباخت بهانه کسب تجربه را درآستین داشته باشیم! فکرنمی کنید ثمره این گونه نگاه کردن‌ها همان می شودکه فلان بازیکن به بهانه‌های واهی درعرض کمتر از ۲۴ ساعت با دوچهره متضاد ظاهر شود؟!

آیا گمان نمی‌کنید برخی ازبازیکنان پا به سن گذاشته، اشباع شده و بی انگیزه طراوت وشادابی گذشته را ندارند؟ و وقت آن رسیده که به جوان‌ترهای با انگیزه وآینده دار بیشتراعتماد کنیم وراهی را برویم که آلمان‌ها رفته‌اند؟

مهم‌تر و اولی تر از این‌ها عرق ملی و داشتن تعصب ملی است هیچ کس فردی را که نسبت به کشور و مردم کشورش تعصب ندارد را نمی‌پسندد و دوست ندارد و به عبارتی «هیچ کس بی تعصب‌ها را دوست ندارد»

کلام آخر:

برای آنکه در جهان بدرخشیم و خواهان کسب مقام و جایگاه جهانی هستیم، باید با روحیه میهن پرستی وتفکرسربلندی ایران پای برمیادین بین المللی بگذاریم واز پوسته خودخواهی وکبر وغرور خارج شویم.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *