بزرگداشت عدالت

محمدحاجیان

در هفته بزرگداشت قوه قضاییه و مقام والای قضا ومجریان عدالت هستیم که به مناسبت شهادت شهید مظلوم بهشتی اولین مسوول دستگاه عظیم قضایی جمهوری اسلامی نامگذاری شده است بهمین مناسبت از سخنان رهبرکبیر انقلاب اسلامی بهره می گیریم: امام خمینى (ره ) فرمودند: (…در اسلام همه کس حتى پیامبر عظیم الشان – صلى الله علیه و آله در مقابل قانون بى امتیاز در یک صف هستند و احکام قرآن و اسلام بر همه جارى است و شرف و ارزش انسانها در تبعیت از قانون است که همان تقواست و متخلف از قانون ، مجرم و قابل تعقیب است . و بر دستگاههاى قضائى است که از متعدیان به جان و شرف و مال و بندگان دفاع کنند و آنان را به سزاى خود بنشانند و من براى چندمین بار اعلام مى کنم که هر گروه و شخصى اگرچه از بستگان و اقرباى اینجانب باشند، خود مسؤ ول اعمال و اقوال خود هستند و اگر خداى نخواسته تخلف از احکام اسلام کردند، دستگاه قضایى موظف است آنان را مورد تعقیب قرار دهد و هر کس و هر دستگاه ، چه قضات شرع و چه دادگاه ها و چه غیر اینها، هر کس تعدیات خود را به اسم من و یا به انتساب به من اجرا کنند مجرم و مفترى است )

نیز فرمودند: قاضى امروز مسئول حیثیت اسلام است ، مسئول حیثیت جمهورى اسلام است و مثل قضات در طول تاریخ نیست که فقط مسء ول باشد نسبت به آن قضاوتى که در مورد شخصى مى کرد. امروز قضاوت علاوه بر آن بعدى که همیشه داشته است ، یک بعد خاصى دارد و آن بعد خاص آن چیزى است که برمى خورد به حیثیت اسلام اگر چند قاضى در چند محل اشتباه بکنند و یا بعضى از آنها مثلاخداى نخواسته عمدا یک کارى را انجام بدهند، این اسباب این مى شود که قلم هائى که مى خواهند این جمهورى اسلامى را از بین ببرند، یکى را چند و چند را صدها جلوه مى دهند و با قلم هاى خودشان به اصل جمهورى اسلامى و به اسلام حمله مى کنند. بنابراین اگر سابق شغل قضا یک شغل در عین حال بسیار مهم و پرمسوولیتى بود، امروز مسئولیت او بسیار زیادتر است ، باید بگوئیم صد چندان است . این یک عرضى است که به متصدیان قضا، چه در حال و چه بعدها که تصدى مى کنند، عرضى بود که کردم .)

همچنین مقام معظم رهبری فرمودند: (… تکلیف اصلى قوّه ى قضاییه ، عبارت از اقامه ى قسط و عدل است . این ، در حرکت و دعوت انبیا، شاید اصلیترین امر مربوط به زندگى مردم باشد. حالا آن مسایل معنوى و تعالى روحى و امثال اینها، به جاى خود محفوظ است . در عین حال ، آنچه که مربوط به اداره ى زندگى مردم مى شود، هیچ چیزى به قدر عدل و قسط نه در قرآن و نه در حدیث مورد توجه قرار نگرفته است . البته ، رفاه زندگى مردم و تاءمین امنیت که یکى از لوازم زندگى آنهاست ، وجود دارد؛ اما تکیه یى که روى عدل شده که قیام همه ى امور بر قیام عدل مى باشد روى هیچ چیز دیگر نشده است .

… البته ، عدل فقط به وسیله ى قوّه ى قضاییه اجرا نمى شود؛ بلکه همه ى دست اندرکاران حکومت اسلامى به سهم خود در اقامه ى عدل موظف هستند؛ منتها ضامنش قوّه ى قضاییه است … .

… بنابراین ، قوّه ى قضاییه باید به معناى واقعى ، مرجع و ملجاء و پناهگاه همه مردم باشد. این هم نمى شود جز به همان استقلال . استقلال به این معناست که وقتى قاضى مى خواهد حکم بکند، نگاه نکند که این حکم موجب خوشایند یا عدم خوشایند چه کسانى مى شود.

به نظر من ، قانون گرایى در قوّه ى قضاییه ، اهم امور است . اصلا ملاک عدل و اقامه ى آن ، قانون است . اگر چیزى بر طبق قانون تحقق پیدا کرد، عدالت است و خلاف عدالت آن است که برخلاف قانون انجام بشود… (۱۳۶۸ /۶/۲۰(

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *