قهرمانهای پوشالی
هامون رشیدیان
قتل یکی از شرورهای معروف پایتخت در زندان رجایی شهر یکی از اتفاقات پر حاشیه یک ماه اخیر بوده است. ۱۱ تیر ماه جاری بود که خبر قتل «وحید مرادی» شرور معروف پایتخت که به اتهام قتل عمد دوستش در زندان رجایی شهر به سر میبرد، منتشر شد؛ خبری که بازتاب زیادی در فضای مجازی و بین کاربران شبکههای اجتماعی داشت. وحید مرادی به گفته خودش اصالت همدانی داشت. قدرتنماییهایش در اینستاگرام، خالکوبیهای عجیب روی بدنش، ۱۴ بار حبس و چندینسال درگیریهای خونین، سرانجام او را به یک قاتل تبدیل کرد؛ شروری که از ۱۷ سال پیش تا کنون سلاح به دست با قلدری در محلههای مختلف تهران و کرج قدرتنمایی میکرد و به خاطر فیلم قلدریهایش به شاخ اینستاگرام تبدیل شده بود. در فیلمی که پس از بازداشت از او منتشر شد، میگوید این صفحات را دیگران برای او ساختهاند و خودش یک گوشی معمولی دارد. لقب ندارد و همه باید به نام و فامیل صدایش بزنند: وحید مرادی!
وحید مرادی روز ۲۶ اردیبهشت دوستش “حسین گودرزی” را کشت. آنهم درست چند روز پس از آزادی از زندان. در ساختمانی در ولنجک. آن مهمانی به افتخار آزادی وحید مرادی از زندان گرفته شد. پس از قتل وحید مرادی از تهران فرار کرد. در ۵۰۰ متری مرز ترکیه بود که دستگیر شد. پس از دستگیری نام او با القابی چون “گنده لات تهران”، “عقاب ایران” بر سر زبانها افتاد.
وحید مرادی پس از دستگیری به زندان رجایی شهر منتقل شد، تا اینکه غروب یازده اردیبهشت خبر مرگ او در زندان منتشر شد. این بار دیگر نام “عقاب ایران” حسابی سر زبانها افتاد. وحید مرادی چگونه به قتل رسید؟ دوربینهای زندان صحنه قتل و آخرین نفسهای وحید مرادی را ضبط کردهاند.
سعید یکی از متهمان قتل وحید مرادی، ماجرا را اینگونه روایت میکند: “وحید از زمانی که وارد زندان شد برای خودش باند تشکیل داد. به همه میگفت: من عقاب ایران هستم و نوچههایش را اجیر کرده بود تا به سالن دیگر زندان حمله کنند. زندانیان دیگر را اذیت میکرد و برای همه خط و نشان میکشید. دو ساعت قبل از این درگیری من را برای تحقیقات در پرونده قبلیام به پلیس آگاهی برده بودند. وقتی به زندان برگشتم متوجه شدم وحید اندرزگاه را به هم ریخته است. من شناختی نسبت به او نداشتم و در زندان با او آشنا شدم.” سعید مدعی بود که وحید را او نکشته است: “من وحید را نکشتم. فیلمی را که از درگیری وجود دارد بررسی کنند متوجه میشوند که من او را نزدم.”
در این میان و با وجود اینکه هنوز به درستی ابعاد قتل این شرور سابقه دار در زندان مشخص نشده بود، فیلمی از رجز خوانی زندانیان قمه به دست بالای جنازه غرق در خون وحید مرادی در فضای مجازی منتشر شد و جنجالها بالا گرفت. هشتگ وحید مرادی تنها سه روز پس از مرگ در توییتر به شدت داغ شد. از اینجا به برای عدهای “شرور قاتل” به “مقتول بیگناه و بامرام” بدل شد.
ناگهان صفحههای مجازی پر شد از القاب عجیب و غریبی مانند «عقاب ایران» و «مرد ایران» و…
نکته مهم ماجرا اما تبدیل شدن یک قاتل شرور به قهرمان برای عده زیادی از نوجوانان و جوانان به خصوص قشر محروم بود. واقعیت این است که کشور ما نه از نظر تاریخ اساطیری و نه از نظر تاریخ واقعی کمبود قهرمان ندارد. تاریخ ایران سرشار از قهرمانهایی است که برای وجب به وجب این خاک جان خود را فدا کردهاند. کشور ما حتی از نظر ورزشی هم قهرمان و اسطورههای اخلاق و پهلوانی هیچ کم و کسری ندارد و نام پهلوانهایی همچون پوریای ولی و تختی و … با روح و جان مردم آمیخته است اما متاسفانه در آنچه که امروز در حال اتفاق افتادن است عوض شدن جای قهرمان ضد قهرمان است. شرورهای چاقو به دست و عربده کش با خالکوبی های پر طمطراق جای قهرمانهای واقعی را برای بسیاری از جوانان و نوجوانان گرفتهاند.
متاسفانه در جامعه امروز ما رفتارهایی مانند دروغگویی، گردن کلفتی، فحاشی، فریب کاری در حال تبدیل شدن به ارزشهای بخش وسیعی از جامعه است و در مقابل اعمالی چون فروتنی، نیکوکاری، احترام و ادب به عنوان یک ضد ارزش روز به روز در جامعه کم رنگتر میشود.
نتیجه چنین پیامد شومی هم تبدیل شدن الگوهای شرارت به قهرمانان ملی و فراموش شدن قهرمانان واقعی است.