راههای بیاثرکردن تحریمهای آمریکا
مظفر حاجیان
سالهاست دشمنان ایران در تمامی عرصههایی که برایشان ممکن بوده، محدودیتهایی را ایجاد کردهاند تا این ملت بهپاخاسته استقلالطلب را به بنبست برسانند و انقلاب را از مسیر مبارزه با استکبار بازدارند؛ ازجمله تهاجمها و محدودیتهایی که از اوایل انقلاب شروع شد، محدودیتهای اقتصادی با عناوین مختلف است که در سالهای اخیر به تحریم شدید و بسیار ناجوانمردانه تبدیل شده است و روزبهروز هم این حلقه محاصره را تنگتر میکنند، بلکه این مردم را خسته کنند و به اهداف خود برسند.
اکنون که تحریمهای دشمن به اوج رسیده و از هر فرصتی برای تضعیف اقتصادی ما بهره میبرد و چنگ و دندان نیز به جهانیان نشان می دهد تا کسی جرئت ارتباط اقتصادی را با ایرانیان نداشته باشد باید با هوشیاری تمام با این توطئه مقابله کرد که این امر نیازمند راهکارها و راهحلهای مناسب با شرایط خواهد بود و همه قوا و مردم در این راستا باید همجهت باشند.
واضح است که اقتصاد ایران در سالهای گذشته بیشترین آسیب را از خروج شرکتهای بینالمللی از پهنه سرزمین ایران دیده است؛ اما چگونه میتوان این آسیب را به کمترین میزان ممکن رساند؟ چگونه میتوان شرایط اقتصاد کشور را طوری پیش برد که ضمن داشتن ارتباط گسترده با دنیا، متأثر از تصمیمات سیاسی بعضی از کشورهای غربی ازجمله آمریکاییها نشود؟ راهحل اقتصاد کشور چیست؟
بیشک نخستین گام، شناخت توانمندیهای داخلی و دلبستن و خودباوری در جهت بهرهمندی از منابع گسترده داخلی است، نه چشمبستن به کمک بیگانگان و دستهای بیرونی؛ منابع و ظرفیتهای کمنظیر موجود در کشور میتواند ایران را سرپاتر از همیشه و بدون تکیه بر دیگران نگه دارد؛ مشروط به اینکه ارادهها بر آن تعلق گیرد و همصدا بر آن پابفشارند و در جهت حل مشکلات اقتصادی و تأثیرنگذاشتن فضای بینالمللی بر فضای اقتصادی داخلی، باید ذهنیت عمومی درباره توانمندیهای ملی به مسئلهای بنیادین و غیرقابل مناقشه تبدیل شود.
وابستگی به شبکه اقتصادی جهانی اگرچه میتواند منجر به تأثیرات کوتاهمدت برای اقتصاد کشورهای در حال توسعه باشد، اما در شرایطی که بعضی از کشورها دارای منازعات ایدئولوژیک و استراتژیک هستند، این وابستگی همچون سمّی برای اقتصاد ملی آنها محسوب میشود. این موضوع که «راهحل مشکلات اقتصادی در وابستگی است»، باید به کلی از ذهن مسئولان و احیانا عدهای از افراد که اقلیت پرسروصدایی هستند، رخت بربندد. پرواضح است که وابستگی سبب فلجشدن اقتصاد خواهد شد؛ همچنان که بسیاری از کشورها ازجمله آمریکای لاتین در اثر وابستگی به اردوگاهی از کشورهایی تبدیل شد که ورشکستگی از سر و روی آنها میبارید و آنها با حجم فراوانی از بدهی وارد شرایط بحرانی فقر و بیکاری در دهه ۱۹۹۰ میلادی شدند؛ اما کشورهایی که برای توسعه اقتصادی خود به تواناییهای داخلی توسل جستند، موفق شدند؛ نمونهاش ژاپن و آلمان؛ دو کشوری که پس از جنگ جهانی دوم برای توسعه اقتصادی خود متوسل به تواناییهای داخلی و نگاه حمایتگرایانه به کالاهای داخلی خود شدند و در ردیف کشورهای قدرتمند دنیا قرار گرفتند و اقتصاد ملی ژاپن توانست در حوزه ۵ قدرت اول دنیا قرار گیرد.
درباره ایران نیز راهحل اول ازبینبردن مسئله ناتوانی و تأثیر شرکتهای بینالمللی و کشورهای معاند بر اقتصاد ایران و بهرهبرداری سیاسی از مسئله اقتصاد و شروع جنگ اقتصادی و کنترل این جنگ، این است که باور عمومی درباره «ظرفیت و توانمندی ملی ایرانیان در زمینه مسئله اقتصاد داخلی» شکل گیرد و این مسئله نیز به وجود نمیآید مگر اینکه در نخبگان اجرایی و فکری کشور بهویژه مسئولان اقتصادی تغییر نگرشی درباره مسئله اقتصاد و لزوم حل مشکلات داخلی با ظرفیتهای داخلی به وجود آید. تا زمانی که نخبگان داخلی در ایران راهحل مشکلات کشور را در تئوریهای غربی و توانمندیهای غربی بدانند، این تغییر نگرش در مردم نیز به وجود نمیآید. تا زمانی که نخبگان اجرایی تصور کنند باید «مدیر نیز از خارج از کشور وارد شود»، این باور عمومی در مردم نیز شکل نمیگیرد که «میتوانند شرایط داخلی را متأثر از توانمندیهای ملی بسامان کنند.»
باید از خامفروشی همه منابع کشور ازجمله نفت پرهیز جدی داشت و راه تحریم را بست. از طرفی ورود جدی به عرصه اقتصاد مقاومتی، گامی مهم و ارزشمند است که هنوز بهدرستی به آن عمل نشده است و مسئولان راه را برای تحقق آن هموار نکردهاند. اقتصاد مقاومتی، نسخهای بومی متناسب با ظرفیتهای اقتصادی و اجتماعی ایران برای برونرفت از مشکلات اقتصادی است که در دوره تحریم و پس از آن برای اقتصاد ایران مورد نیاز است.
آنچه اشاره شد گامهای اساسی برای بیاثرکردن تحریمهای آمریکاست که میتواند آنها را کور و پشیمان کند.