اعتماد مردم، سرمایه اجتماعی
نویسنده:مظفر حاجیان
اعتماد مردم به دولت نقشی غیرقابل انکار در اجرای موفقیتآمیز سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دولت ایفا میکند و هزینههای سنگین اجرای ناموفق برنامههای اقتصادی دولت را از میان میبرد.بر این اساس اگر برنامه های دولت بگونه ای باشد که نتواند اعتماد مردم را جلب کند پشتیبانی ملت بعنوان مهمترین سرمایه ملی وابسته به عملکرد دولت ها است اگر دولت آنچه می گوید عمل شود این سرمایه اجتماعی ارتقا می یابد. سرمایه اجتماعی ثروتی است که اگر از دست برود به هیچ عنوان قابل بازگشت نیست. هر چند دشمنان خارجی و مشکلات بینالمللی با اندکی درایت و برنامهریزی قابل کنترل و مدیریت است اما سرمایه اجتماعی اگر رنگ ببازد به هیچ عنوان امکان بهبود شرایط وجود ندارد. از همین رو است که انتظار میرود دولت از فرصتها نهایت بهرهوری را داشته باشد و راهکارهای منطقی و عملگرایانه را اجرایی کند. وقتی مهمترین شخصیت های کشور مردم را توصیه به امری می کنند اگر مایه ضرر شد اعتماد مردم کاسته می سود مثلا رئیس جمهور می گوید مردم دلار نخرند مطمئن باشن چنین و چنان می شود معاون ایشان نیز مشابه این سخن را می گوید اما دیده می شود قضیه عکس شد یعنی در زمانی کوتاه دلار اوج می گیرد و قیمتش غیر قابل قبول می شود حالا چه به سر اعتماد ملی که سرمایه عظیمی خواهد بود می آید؟ زمانی که ارز و دلار مردم در اختیار عده ای قرار می گیرد تا مایحتاج کشور را وارد کنند اما آن واردات تا بیش از ۲برابر قیمت دلار تحویلی به مردم می رسد و لیست هایی هم که اعلام می شود از ارز دولتی استفاده کرده اند کامل نیست و برخی از اسامی اشخاص و شرکتها در لیست نیست و بعد هم که اعلام می شود اقدامی جدی در بر گرداندان حق مردم نمیشود یا ارزخواران به راحتی به کارشان ادامه می دهند نیز سکه خواران افسانه ای پسیدا می شوند و تنی سکه می خرند یا چند هزار سکه دولتی از بانکها خریداری می کنند و آب آب تکان نکمیخورد چه بر سر اعتماد ملی خاوهد آمد؟ در جهان امروز اقتصاد کشورباید در یک اتاق شیشهای حرکت و توسعه پیدا کند و همه چیز آشکار و پیدا باشد. این در حالی است که یکی از معضلات پررنگ اقتصاد کشور عدم شفافیت در حوزه فعالیتهای اقتصادی است. این عدم شفافیت در همه وجوه خود را به نمایش گذاشته است. آمار و ارقام اقتصادی، برنامهریزیها و تصمیمگیریها و مبنای اجرای سیاستگذاریها همگی در هالهای از ابهام پیش میرود. این عدم شفافیت اما هر روز در مورد یک مساله پیش میآید و مدتی است که بحثها بر سر آشفتگی بازار ارز و بحران اقتصادی تجارت و تولید است. وقتی از سوی یک منبع رسمی اعلام میشود که ۲۰ میلیارد دلار ثبت سفارش انجام شده است، اما منابع دیگر اعلام می کنند ثبت سفارشها ۸ میلیارد دلار بوده است و در نهایت لیستهای منتشر شده ۵/۲ میلیارد دلار بیشترنشان نمیدهد. این روش در نهایت بیانگر آن است که با شفافیت ناقص به جنگ شفافسازی و حذف آسیبها رفتهاند. این راهکار اما نهتنها بیثمر است بلکه بیاعتمادی را افزایش میدهد. نباید فراموش کرد اعتماد، مهمترین قسمت از پازل حاکمیت در همه کشورهاست و نباید نسبت به آن بیتوجه بود.اکنون افکار عمومی منتظر است ببیند با رانتخواران ارزی و سکه ای چه برخوردی صورت می گیرد اگر برخورد قاطع باشد و حق مردم از حلقوم رانتخوارن بیرون کشیده شود اعتماد ملی التیام خواخد یافت و همراهی مردم با مسئولان دو چندان خواهد شد در غیر اینصورت اعتمای ملی و سرمایه اجتماعی در رنج میماند و این هزینه سنگینی برای نظام و کشور خواهد بود.بر دولت، تعزیرات و قوه قضاییه و مجلس است که اعتماد ملی را با چنگ و دندان حفظ کنند و این نیازمند عمل به وطایف قانونی است.اعتماد مردم به دولت به عنوان رکن مهم حاکمیت مهمترین سرمایه اجتماعی است که بر همه مسئولان حفظ و حراست از آن واجب و تکلیف است این سرمایه است که نظام اسلامی را پویا و سرزنده نگه می دارد و راه رشد و توسعه را هموار می کند و پوزه دشمنان سرکش و خودخواه را به زمین می مالد و آنها را مایوس و سرخورده می کند و از طرفی موجب نشاط اجتماعی و امید به آینده روشن می گردد.مسئولان باید در اعلام آمار و ارقام و هرگونه سخن دقت کنند که مردم احساس دوگانگی نکنند و ضد و نقیض در اظهارات نبینند زیرا اینگونه مسائل به ساییدگب اعتماد ملی می انجامد که کاری بسیار خطرآفرین خواهد بود پس ای مسئولان عزیز به هوش باشید و با مردم صادقانه و دور از سیاست بازی همراه باشید تا بتوانید از حمایت این سرمایه عظیم برای همیشه و در هر شرایط بهره مند گردید.