اقتصاد مقاومتی در نهج البلاغه (۲)
در شماره قبل با استفاده از فرازهایی از نامه ۵۳
نهج البلاغه به مبانی اقتصاد مقاومتی اشاره و بیان شد که در اقتصاد مقاومتی دولت باید از سرمایهگذارانی که در امر بازرگانی و صنعت فعالیت میکنند، حمایت کند و در عین حال به منظور پیشگیری از مفاسد اقتصادی از جمله احتکار منفعتطلبی شخصی، بخل و تنگنظری به جد نظارت و برنامهریزی داشته باشد.
امام علی بن ابی طالب علیه السلام در نامه ۲۷ که به محمد بن ابی بکر مرقوم فرمودهاند، به زهد به عنوان یکی از جمله مبانی مهم اقتصاد مقاومتی در ساختار اقتصادی اشاره کردهاند: «واعلموا عبادالله أن المتقین ذهبوا بعاجل الدنیا و آجل الآخره فشارکوا أهل الدنیا فی دنیاهم ولم یشارکوا أهل الدنیا فی آخرتهم.» در این قسمت امام، اهل دنیا و آخرت را در استفاده از دنیا شریک میدانند؛ ولی برای اهل آخرت یک ویژگی قایل میشوند و آن استفاده اهل آخرت از نعمات الهی در آخرت است. این ویژگی همان نظام ساختاری دین است که در قرآن نیز به آن با جمله «لاتنس نصیبک من الدنیا» آن هم بعد از اشاره به آخرت پرداخته شده است. امام پس از این جملات میفرمایند: «سکنوا الدنیا بأفضل ماسکنت و اکلوها بأفضل ما أکلت فحظوا من الدنیا بما حظی به المترفون و أخذوامنها ماأخذه الجبابره المتکبرون» این جملات امام نیاز انسانهای مؤمن به رفاه را مورد تأکید قرار میدهد؛ کما اینکه امام سجاد علیه السلام نیز در دعای خود به درگاه الهی میفرمایند: «اللهم أسئلک الرفاهیه فی المعیشه»
لذا دولتهای اسلامی باید به رفاه و معیشت انسانهای دیندار توجه کنند و بنابراین اقتصاد مقاومتی هیچ مناسبتی با ریاضت اقتصادی ندارد. اما در ادامه امام میفرمایند : «ثم انقلبوا عنها بالزاد المبلغ والمتجر الرابح أصابوا لذهالزهد الدنیا فی دنیاهم» امام در اینجا نقش اساسی زهد را بیان نمودهاند؛ چرا که میفرمایند گرچه اهل دنیا و آخرت در دنیا شریکند، اما اهل آخرت با زهد در دنیا همان دنیای زودگذر را مایه تجارت پرسود خود قرار میدهند. اما زهد چیست؟ چگونه می توان زهد را با این جملات جمع کرد ؟
امام در خطبه ۸۱ میفرمایند: «أیها الناس الزهاده قصرالأمل و الشکر عندالنعم والتورع عندالمحارم» آرزوی دست یافتنی و شکر نعمات الهی و دوری از گناهان مصادیق زهد است؛ لذا با توجه به دیگر آموزههای اسلامی می توان زهد را بی میلی به دنیا دانست، نه فقر . لذا در اقتصاد مقاومتی یکی از پایههای اساسی در کنار ایجاد رفاه اقتصادی ایجاد روحیه و فرهنگ دنیاگریزی است .
البته منظور از دنیا گریزی بی میل شدن به دنیا و تجملات آن است و این با وظیفه دولت در ایجاد رفاه قابل جمع است؛ زیرا رفاه اقتصادی تجملگرایی و به دست آوردن مظاهر دنیا به هر قیمتی نیست، بلکه برخورداری از امکانات مناسب برای زندگی است. با گسترش فرهنگ زهد می توان در مقابل بحرانهای اقتصادی مقاومت کرد؛ چرا که انسان زاهد چون آرزوهای بلند ندارد، به آنچه اکنون می تواند برسد
راضی است و چون شاکر است از نعمات الهی درست استفاده می کند و چون اهل معصیت نیست، برای به دست آوردن رفاه، هر حرامی مانند مخالفت با امام زمان خویش را مرتکب نمیشود .
از مهمترین شاخصههای اقتصاد مقاومتی اقتدار حاکمیتی علی الخصوص در حیطههای نظامی است. امام علی علیه السلام در نامه ۵۱ نهج البلاغه خطاب به یکی از کارگزا ان اقتصادی خود که عازم منطقه ای برای جمع آوری خراج و مالیات است، می نویسند: «لاتمسن مال أحد من الناس مصل و لا معاهد إلا أن تجدوا فرسا أو سلاحا یعدی به علب اهل الإسلام ، فإنه لاینبغی للمسلم أن یدع ذلک فی أیدی أعداءالإسلام فیکون شوکه علیه » در این فراز امام دستور می دهند به اموال هیچ کس از مردم دست نزنید، چه مسلمان و چه ذمی که در پناه اسلام زندگی می کند؛ مگر تجهیزات نظامی که با آن بتواند به مسلمانان یورش برد. این جمله امام وقتی زیباتر می شود که ایشان می فرماید شایسته نیست مسلمان، اسب و سلاح را در دست دشمن واگذارد تا سبب نیرومندی آنان علیه اسلام شود. این توصیهها آن هم به کارگزار اقتصادی، اهمیت اقتدار دولت اسلامی را در مراودات اقتصادی دو چندان میکند. در دنیای کنونی، اقتدار دولت اسلامی می تواند از فکر دشمن برای یورش به کشور اسلامی و به تبع آن مشکلات اقتصادی در حال جنگ و پس از آن جلوگیری کند. علاوه بر این در دادوستد اقتصادی نیز، قراردادهایی همچون رژی و ترکمانچای را بر کشور تحمیل نمی کند .