نقش مردم در تحقق اقتصاد مقاومتی

یکی از عناصر بسیار مهم در اقتصاد مقاومتی، مردم هستند و تا مردم را آماده برای این موضوع نکنیم و کار فرهنگی صورت نگیرد که در آن، ابعاد مهم اقتصاد مقاومتی شناخته شود و حتی مصادیق روشن و شفاف نشود، اقدام و عمل محقق نخواهد شد. مردم باید بدانند در چه شرایطی بوده‌ایم (رحم الله امراء علم من أین) و در چه شرایطی هستیم (و فی أین) و باید در چه شرایط و وضعیتی باشیم (و الی أین). اگر مردم شرایط را دانستند همراه خواهند بود و تحقق اقتصاد مقاومتی، ممکن و اقدام و عمل به راحتی به انجام خواهد رسید. مردم باید بدانند که در یک جنگ اقتصادی تمام‌عیار با دشمن هستیم و دشمن به ما حمله کرده است و همچنانی که در دوران جنگ ۸ساله مردانه و شجاعانه ایستادگی کردند و دشمن زمین‌گیر شد، باید در این دوره نیز ایستاد و با تکیه بر توانمندی‌های بزرگی که در کشور وجود دارد دشمن را مایوس برگرداند. راستی اگر در جنگ ۸ساله عراق علیه ما به پشتوانه استکبار دفاع نمی‌کردیم، چه می‌شد؟
خب معلوم است که اگر دفاع در مقابل تهاجم دشمن نمی‌شد، سرمایه‌های کشور نابود می‌شد و انقلابی که با خون ده‌ها هزار شهید به پیروزی رسیده بود، با شکست مواجه می‌شد و اسلامی که برای اولین‌بار پس از قرن‌ها سر بلند و پیروز و با اقتدار مطرح شده بود، دیگر سخت می توانست به چنین جایگاهی دست یابد؛ اصولا عقل سالم قبول نمی‌کند که دشمن به خانه و هستی ما حمله کند و ما دست روی دست بگذاریم و بیکار بنشینیم؛ پس در مقابل هر تهاجمی باید دفاع و مقاومت صورت بگیرد. الآن بر این مبنا، «دست نیافتنی» برای ما معنای چندانی ندارد و «نمی‌توانیم» در قاموس ما نمی‌گنجد. نشان آن نیز این است که در سال‌های اخیر با نگاه ‏ایثارگرانه و جهادی به پدیده‌های علمی توانسته‌ایم بعضی از ذرات آن را بشکافیم و به همین دلیل که توانایی ما را دیده اند با حساسیت به ما نگاه می کنند و در راهمان مانع می تراشند و مشکل آفرینی می کنند؛ اما با همت جوانان برومند و استعدادهای خدادادی آنان، همچنان در دنیای علم و پیشرفت می‌درخشیم و چشم جهانیان را به خود خیره می‌کنیم؛ اما صد افسوس که به علت به هم ریختگی وحدت درونی و ضعف همت در اقتصاد نتوانسته‌ایم به آنچه لایق آن هستیم، برسیم و همچنان دچار مشکلات اقتصادی هستیم. معنای «اقدام و عمل» برای واژه «اقتصاد مقاومتی» نیز همان همت و تلاشی است که باید با وحدت در شیوه‌های اجرایی اقتصاد مقاومتی و پیاده کردن سیاست‌های کلان اقتصادی به کار می بستیم تا اقتصادمان پویا شود و تحریم در برابرش بی خاصیت که ‏تاکنون به عنوان توانایی بالقوه مانده است و باید که امروز برای بالندگی ایران عزیز به فعلیت درآید.‏ برخی راهکار را نخریدن کالاهای خارجی می دانند؛ اما تنها نخریدن اجناس خارجی چاره کار نیست؛ بلکه چاره کار در آن است که ما نیز مرغوبیت کالا را اصل قرار دهیم و چاره‌ای برای مردم بگذاریم ‏که انتخاب کنند، با افتخار کالای ایرانی بخرند نه از سر دلسوزی و همراهی. تولید را نیز با همه ظرفیت انجام دهیم، نه با یک سوم یا کمتر از ‏ظرفیت تولید. این می‌شود اشتغال تولید، رونق، کاهش تورم و عبور از بحران اقتصادی که با اقدام و عمل ایرانی به دست می‌آید. ‏
در طی سال‌های اخیر، معنای اقتصاد مقاومتی را ما درک نکرده‌ایم. بهتر است مروری بر آن داشته باشیم تا بتوانیم اقدام و عمل خود را در راه ‏توسعه اقتصاد با این رویکرد هماهنگ سازیم. ‏اقتصاد مقاومتی نوعی نگرش اقتصادی به درون و استفاده از همه ظرفیت‌ها و توانایی‌های مردم، سرمایه‌ها و استعدادها برای توانا کردن نظام ‏اقتصادی و افزایش مزیت‌های نسبی اقتصادی و حرفه‌ای کردن اقتصاد در همه ابعاد اقتصادی بزرگ‌مقیاس و ملی، متوسط مقیاس و ناحیه‌‏ای و کوچک مقیاس و در سطح خانواده قابل تعریف است. یعنی نوعی از اقتصاد که از انواع اشتغال پنهان و پیدا، مقطعی و دایمی استفاده کرده ‏و حتی از ظرفیت خانواده نیز در حد توان آن‌ها استفاده می‌کند تا سطح اشتغال و رونق اقتصادی مردم را تضمین کند. این نوع از اقتصاد به دنبال ‏استقلال اقتصادی از دنیا و احیانا انزوای اقتصادی صرف نیست؛ اما چنین نگاهی به خودی خود استقلال نسبی را نیز به همراه دارد. ‏ ما باید بتوانیم علاوه بر جلب توجه مصرف کنندگان داخلی به تولیدات ملی، دنیا را به خرید تولیداتمان متوجه کنیم و لذا ارتقای کیفیت و مرغوبیت کالاهای تولید داخل، اصلی مهم در اقتصاد مقاومتی است؛ زیرا که در نظام اقتصادی تحت نظارت سازمان تجارت جهانی و تجارت با دنیا، کالا را از کسی می‌خرند که مرغوبیت آن بالا و قیمت آن پایین ‏باشد. لذا باید حرفه‌ای‌تر شده و با بهترین کیفیت ممکن کالاها را تولید کرده و ‏سعی کنیم با کمترین قیمت آن را روانه بازار نماییم. فقط در این حالت است که ما می‌توانیم در بازار جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم. سود ‏اقتصادی، وقتی معنا پیدا می‌کند که بتوانیم رقیب صادرکنندگان عمده جهانی باشیم و از طرفی مصرف کننده داخلی را به تولید خودمان خوش‌بین کنیم. ‏آری، باید برای یکبار هم که شده شعار سال را جدی بگیریم. جهانی شدن اقتصاد زنگ خطری برای کشورهای کمتر توسعه‌یافته در دنیای وابستگی ‏متقابل خواهد بود. هر چه کمتر تلاش کنیم شکاف بین ما و دنیای توسعه‌یافته عمیق‌تر شده و فردایمان تاریک‌تر خواهد بود ‏و اینجاست که باید به این نکته برسیم که: همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیده‌اند.‏..و این «اقدام وعمل» در عرصه اقتصاد را می‌طلبد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *