قیام علیه سلطنت مجازی

دامون رشیدزاده

دنیای مجازی در زندگی امروز تقریباً به اندازه دنیای حقیقی اهمیت پیدا کرده است. قشر جوان و میانسال و حتی نوجوان به حدی درگیر دنیای مجازی هستند که گاهی از یاد می‌برند دنیای واقعی هم وجود دارد. این ماجرا البته تنها مختص مردم نیست و حتی حکومت‌ها نیز بیش از اینکه درگیر دنیای واقعی باشند در دنیای مجازی مشغول فعالیت هستند. ترامپ از آن سوی دنیای به هر بهانه‌ای در توییتر به موافقان و مخالفانش پاسخ می‌دهد از این سوی بسیاری از سیاسیون کشور ما هم چه اصولگرا، چه اصلاح طلب و چه میانه رو در شبکه‌های مجازی که البته بیشترشان هم برای ما مردم فیلتر است به موافقان و مخالفان پاسخ می‌دهند.

واقعیت این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم دنیای مجازی بخش بزرگی از فعالیت‌های بشر امروزی را تحت تأثیر خود قرار داده است.

در این میان تعداد دنبال کنندگان یا به اصطلاح فالوورها به قدری با اهمیت شده که تقریباً از هر قشر و گرایشی می‌توان افرادی را یافت که دست به هر کاری می‌زنند تا بتوانند خود را مطرح کنند. هر چند انگیزه‌های مالی در این میان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است اما واقعیت این است که بسیاری از این خودنمایی‌ها تلاشی است برای دیده شدن.

در دنیایی که روز به روز بر تعداد جمعیت و البته مشکلاتش افزوده می‌شود، دیده شدن تنها راه برای بعضی آدم‌ها برای فرار از واقعیت‌هاست.

رابطه تنهایی آدم‌ها و مشکلات آن کشور و تعداد افرادی که خواهان دیده شدن هستند هم رابطه مستقیمی با هم دارد.

به عنوان نمونه در کشورهای اسکاندیناوی که معمولاً در بالاترین سطح کیفیت زندگی قرار دارند تعداد افرادی که تلاش برای دیده شدن دارند بسیار کم است. سلبریتی های این کشورها کم و انگشت شمارند و تعداد دنبال کنندگانشانم به همان اندازه اندک است. در این کشورها اتفاقاً میزان استفاده مردم از شبکه‌های اجتماعی هم بسیار کوتاه است و بر اساس آمارها به طور میانگین به کمتر از ۳۰ دقیقه در روز می‌رسد.

در مقابل در کشورهایی جهان سوم میزان استفاده از شبکه‌های مجازی به شدت بالاست. مردم این کشورها مدت زمان زیادی را صرف شبکه‌های اجتماعی جور واجور می‌کنند. میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی در این کشورها معمولاً بالای ۲ ساعت است و دیده شدن در این شبکه‌ها برای مردم از اهمیت بالایی برخوردار است.

شاید جالب باشد بدانید یک ایسلندی در سال در شبکه اجتماعی اینستاگرام کمتر از ۵۰ عکس به اشتراک می‌گذارد در حالی که یک پاکستانی بیش از ۱۵۰ عکس را در اینستاگرام خود به اشتراک می‌گذارد.

کشور ما ایران اگرچه در زمره کشورهای در حال توسعه (یا بهتر بگوییم خواهوان در حال توسعه شدن) قرار می‌گیرد اما از نظر بینش استفاده از شبکه‌های مجازی در ردیف کشورهای دچار بحران قرار می‌گیرد.

میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی با تمام بگیر و ببندها و مشکلاتی که خودتان بهتر می دانید در کشور ما بالای ۲ ساعت است.

زندگی مجازی در کشور ما به حدی پر رنگ شده که افراد از هر بهانه‌ای برای به رخ کشیدن زندگی خود در این فضا استفاده می‌کنند. البته این ماجرا به همین جا هم ختم نمی‌شود زیرا تعداد افراد سلبریتی دنیای مجازی و افرادی که خواهان دیده شدن به هر قیمتی هستند به حدی در کشور ما زیاد است که تعدادشان حتی از جمعیت برخی کشورهای کوچک هم بیشتر است.

اما اینکه چرا این تعداد افراد در کشور ما خواهان دیده شدن هستند همانگونه که در ابتدا هم گفتیم رابطه مستقیمی بین اینگونه افراد و مشکلات کشور وجود دارد. ما شاهد هستیم که هر قدر به مشکلات کشور اضافه می‌شود بر تعداد این افراد هم افزوده می‌شود در حالی که راهکارهای فعلی مانند فیلترینگ و بگیر و ببند و … تاثیری بر این روند نداشته است. واقعیت این است که اگر مسئولان ما به دنبال کاهش تعداد این افراد و یا کاهش حضور پررنگ مردم در دنیای مجازی هستند اولین و موثرترین راهکار حل مشکلات کشور است. زیرا وقتی که امکانات و زندگی بی دغدغه در اختیار مردم باشد، کسی وقت خود را در دنیای مجازی تلف نخواهد کرد. لذت بخش ترین تفریحات در دنیای مجازی قابل مقایسه با ساده‌ترین تفریحات در دنیای واقعی نیست و اگر فضای واقعی مناسب باشد مردم مشتاقانه به دنیای واقعی بازخواهند گشت اما تا زمانی که این امکان به دلیل مشکلات ریز و درشت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … فراهم نباشد اوضاع به همین شکل و سیاق فعلی ادامه خواهد داشت.

به عقیده نگارنده و بسیاری از کارشناسان این حوزه اگر بودجه‌های میلیاردی که صرف اموری مانند فیلترینگ و… می‌شود در راه ایجاد تفریحات مناسب برای مردم شود نتیجه‌ای به مراتب بهتر به دنبال خواهد داشت.

ایجاد یک پارک یا ساخت یک ورزشگاه فوتبال به راحتی می‌تواند صدها و هزاران جوان را برای ساعت‌های متمادی از دنیای مجازی دور کند در حالی که دور زدن قدرتمندترین فیلترها تنها چند دقیقه برای غیرمتخصص‌ترین مخاطبان زمان خواهد برد.

در انتها باید گفت شکست سلطه دنیای مجازی اگر چه بسیار مشکل به نظر می‌رسد اما در حقیقت به سادگی قابل دستیابی است، شکست این سلطنت نه با قیام بلکه با تدبیر و اندکی تلاش برای بهبود معیشت مردم به راحتی امکانپذیر است.

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *