مرثیه‌ای برای حاشیه

دامون رشیدزاده

«زاغه نشینی»، «آلونک نشینی»، «حلبی آبادنشینی»، «گورخوابی» یا هر اسم دیگری که داشته باشد «حاشیه نشینی» یکی از معضلات بزرگ این روزهای کشور ماست.

به گفته جامعه شناسان حاشیه نشین به کسی گفته می‌شود که در شهر سکونت دارد ولی به هر دلیلی نتوانسته جذب نظام اقتصادی – اجتماعی شهر شود تا از امکانات و خدمات آن استفاده کند و در واقع حق توسعه این شهروندان برآورده نشده و در نتیجه به حاشیه رانده و در محلات فقیرنشینی که در حاشیه شهرهای در حال توسعه، ایجاد شده، ساکن شده‌اند.

ظهور و پیدایش حاشیه نشینی که آن را از فرزندان انقلاب صنعتی اروپا می‌دانند، هم در جهان و هم در ایران را از پیامدهای مهاجرت روستاییان به شهرهای در حال توسعه می‌دانند؛ با این همه، تمام جمعیت حاشیه نشین را هم مهاجران روستایی تشکیل نمی‌دهند؛ بخشی از آنها افرادی هستند که از ساکنان همیشگی شهر بوده و به علت فقر اقتصادی در واحدهای مسکونی غیراستاندارد زندگی می‌کنند.

طبق آمارهای موجود، از هفت میلیارد جمعیت کره زمین، یک میلیارد آن حاشیه نشین هستند که این جمعیت ۵۰ درصد جمعیت شهری کشورهای در حال توسعه را تشکیل می‌دهند. در بعضی از شهرها این نسبت تا ۸۰ درصد هم افزایش می‌یابد. به عنوان مثال جمعیت مناطق حاشیه‌ای در هندوستان از جمعیت بسیاری از شهرها بیشتر است و جمعیت حاشیه نشین اکثریت کشور را تشکیل می‌دهد.

حاشیه نشینانی در ایران

به گفته مسئولان در حال حاضر ۱۹ میلیون حاشیه نشین در ایران زندگی می‌کنند. بخش بزرگی از این حاشیه نشینان در بافت‌های فرسوده اطراف کلان شهرها زندگی می‌کنند و از امکانات مناسبی برخوردار نیستند. بزرگ‌ترین جمعیت حاشیه نشین ایران در اطراف پایتخت ساکن است به گونه‌ای که گفته می‌شود جمعیت حاشیه نشین ۲۵ تا ۳۰ درصد جمعیت تهران را تشکیل می‌دهد. این جمعیت در حالی وجود دارد که شهرداری تهران نیز چندی پیش درباره رشد ۴٫۷ درصدی جمعیت حاشیه تهران در کنار رشد ۱٫۳ درصدی جمعیت شهر تهران هشدار داده بود. عمده حاشیه نشینان تهرانی در محله‌های دروازه غار، لب خط، اوراق چی ها، خاک سفید و دره فرحزاد ساکن هستند.

حاشیه نشینی میلیونی در مشهد

از تهران که بگذریم، یکی از شهرهایی که اوضاع حاشیه نشینی در آن وخیم به نظر می‌رسد، مشهد است؛ مشهدی که بزرگترین کلانشهر مذهبی جهان است و عنوان پایتخت معنوی ایران و دومین کلانشهر کشور را هم دارد. بررسی‌ها نشان داده است در مشهد به ازای هر سه نفر یک نفر حاشیه نشین وجود دارد! و در واقع از جمعیت نزدیک به سه میلیون نفری این شهر بیش از یک میلیون نفر آن حاشیه نشین هستند.

حاشیه نشینی در تبریز

تبریز به دلیل جای دادن بسیاری از کارخانجات مادر و بزرگ صنعتی در خود و نیز وجود بیش از ۶۰۰ شرکت قطعه ساز در آن، یکی از مهمترین شهرهای مهاجرپذیر ایران محسوب می‌شود که نتیجه آن بروز حاشیه نشینی است. چندی پیش شهرداری تبریز اعلام کرد از جمعیت ۱٫۵ میلیون نفری این شهر، حدود ۴۵۰ هزار نفر حاشیه نشین زندگی می‌کنند. در واقع یک سوم جمعیت تبریز نیز مانند مشهد محل اسکان حاشیه نشینان است.

مهاجران خارجی در اصفهان

برآوردها نشان داده از جمعیت دو میلیون نفری اصفهان قریب به ۴۰۰ هزار نفر حاشیه نشین هستند. بخش بزرگی از حاشیه نشینان اصفهان را مهاجران خارجی به خصوص افغانستانی‌ها و مهاجران سوری و عراقی تشکیل می‌دهند. سرعت رشد مناطق حاشیه‌ای کلانشهر اصفهان نیز بسیار بالاست و کارشناسان هشدار داده‌اند که اگر برنامه مدونی برای مناطق حاشیه‌ای این شهر اندیشیده نشود بر مشکلات اصفهان افزوده خواهد شد.

همه این آمارهای در حالی است که به گفته وزارت راه و شهرسازی در سال ۹۵ نسبت به سال ۹۰ جمعیت روستایی ایران ۲ درصد کاهش یافته و در عوض جمعیت شهری ایران ۲ درصد افزایش یافته است. در عین حال به دلیل مشکلات اقتصادی هر روز جمعیت بیشتری از مرکز شهرها به حاشیه رانده می‌شوند. در طی سال‌های اخیر در کلان شهرها جمعیت متوسط به دلیل فقر و مشکلات اقتصادی مجبور به سکنا گزیدن در این مناطق شده‌اند و به همین دلیل هم حاشیه نشینی با سرعت بیشتری در حال گسترش است.

واقعیت این است که حاشیه نشینی و فقر حاکم بر این مناطق تأثیر مستقیمی بر شهرها دارد. بالارفتن میزان جرم و جنایت، معضل کودکان کار، رشد بیکاری، شیوع بیماری‌های واگیردار تنها بخش کوچکی از مشکلات معضل حاشیه نشینی است. عدالت اقتصادی و تلاش برای مهاجرت معکوی از شهرها به روستاها به عنوان تنها راه حل این معضل شناخته می‌شود که البته تا کنون اتفاقی در این زمینه رخ نداده است.

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *